مدیریت نوآوری چیست و چرا شرکت ها به آن نیاز دارند؟

منبع:problem.ir

مدیریت نوآوری چیست و چرا کسب و کارها به آن نیاز دارند؟

امروزه چه چیزی شرکت‌ها را به چالش می‌کشد؟ ضعف در نوآوری یا عدم تطابق با تغییرات بازار؟ یا ضعف در پیش‌بینی تغییرات نیازهای مشتریان؟ هرکدام از این موارد که باشد، شرکت‌ها نیاز دارند تا نقاط ضعف و مشکل خود را شناسایی کنند چرا که نوآوری به عنوان یک استراتژی می‌تواند به کمک کسب و کارها بیاید. مدیریت نوآوری چیزی بیش از برنامه‌ریزی برای محصولات یا خدمات جدید و توسعه تکنولوژی است. مدیریت نوآوری بیشتر به تصور، تجهیز و رقابت در مسیرهای جدید مربوط است.

چرا شرکت‌ها به نوآوری باز نیاز دارند؟پیتر دراکر معتقد است برای ماندن در رقابت، نوآوری یک ضرورت است. فرآیند نوآوری شامل ارزیابی ایده‌های بالقوه تا رسیدن به محصول یا تغییر ملموس و عرضه به بازار می‌شود. زمانی که استراتژی نوآوری با اهداف کسب و کار به درستی تنظیم شده باشد، مرحله بعدی مدیریت آن است. نوآوری نیز مانند هر فعالیت دیگری در سازمان نیاز به مدیریت دارد.

در تعریف موسسه گارتنر، مدیریت نوآوری سعی دارد تا با ایجاد تغییرات آرام یا گسترده، کسب و کار را در مسیری بهینه قرار دهد. با استفاده از نظمی که مدیریت ایجاد می‌کند فرآیندهای نوآوری به گونه‌ای در سازمان یا کسب و کار ایجاد می‌شود که ایده‌های خلاقانه تولید شوند و در طول قیف نوآوری، در نهایت به ایده‌هایی سودآور، مطمئن و قابل تکرار تبدیل شوند.

مدیریت نوآوری برای هر سازمان با توجه به ویژگی‌ها، فرهنگ سازمان و ساختار آن متفاوت است. برای مثال، در کسب و کاری که در آغاز فعالیت خود قرار دارد، وظیفه نوآوری، تمرکز بر محصولات اصلی است. در حالیکه یک سازمان بالغ معمولا به دنبال پیدا کردن بازارهای جدید می‌باشد. شرکت‌هایی که دوران رشد خود را تجربه می‌کنند معمولا به دنبال راه‌هایی هستند تا کسب و کار اصلی خود را گسترش دهند. این کسب و کارها معمولا به دنبال استفاده از نوآوری برای بهبود بخشیدن محصولات فعلی و رسیدن به پیشنهادت جذاب برای مشتریان فعلی خود هستند.

انگیزه و عملکرد در مدیریت نوآوری

در اقتصادی که شرایط پایداری ندارد، کسب و کارها باید با استفاده از نوآوری جایگاه خود را در بازار تثبیت کرده و همواره به دنبال بازارهای جدید باشند. مدیریت نوآوری می‌تواند در کنترل چالش‌های مربوط به فرآیندهای نوآوری کمک کند و به آنها سرعت بخشد. به صورت کلی برخی از مزیت‌های مدیریت نوآوری عبارت‌اند از:

  • بهبود بهره‌وری
  • تضمین موفقیت در بلندمدت
  • افزایش موفقیت در بازار
  • کاهش هزینه‌ها
  • کاهش زمان فرآیندها
  • کاهش ریسک پروژه های نوآورانه

عوامل تاثیرگذار در مدیریت نوآوری:

بر اساس تحقیقات، ۴ فاکتور را در تصمیم‌گیری برای شیوه اجرای مدیریت نوآوری موثر می‌باشد:

  1. هدف نوآوری
  2. ساختار سازمانی
  3. بازار
  4. فرهنگ سازمانی

هدف از نوآوری در هر شرکت می‌تواند متفاوت باشد، در برخی موارد شرکت می‌خواهد محصولات یا فرآیندهای فعلی خود را بهبود بخشد. در برخی موارد، هدف یک کسب و کار از نوآوری، جایگزینی مدل درآمدی کنونی با روشی کاملا جدید است. شرایطی نیز وجود دارد که در آن کسب و کار فعالیت‌های کلیدی خود را بهبود می‌دهد اما در سایر فعالیت‌ها تغییری ایجاد نمی‌کند. برعکس این اتفاق نیز صادق است، بدین ترتیب شرکت با استفاده از نوآوری می‌خواهد بخش‌هایی از سازمان را بهبود دهد اما فعالیت‌های اصلی ثابت می‌مانند.

ساختار سازمانی کاملا در مدیریت نوآوری تاثیرگذار است. متمرکز یا غیرمتمرکز بودن سازمان یا میزان انعطاف در تصمیم‌گیری‌های داخلی به شدت در سیستم‌ها و فرآیندهای مدیریت نوآوری می‌تواند تاثیر بگذارد به گونه‌ای که معمولا روش‌های مدیریت نوآوری در سازمان‌‌های غیرمتمرکز اگر در سازمانی متمرکز پیاده سازی شوند نه تنها موثر نخواهند بود بلکه شرایط را سخت‌تر و پیچیده‌تر نیز می‌کند.

محصول‌محور یا مشتری‌مدار بودن یک بازار تاثیر مهمی در فرآیندهای ارزیابی ایده و پیاده سازی آنها دارد. بنابراین صنایع مختلف مدل‌های متفاوتی برای بررسی ایده‌ها و به صورت کلی مدیریت نوآوری می‌خواهند.

فرهنگ سازمانی نیز در تعیین استراتژی برای نوآوری تاثیرگذار است. اینکه چه مقدار کارکنان یک سازمان تغییر را می‌پذیرند یا اصولا تغیر چگونه در سازمان رخ می‌دهد و آیا کارمندان اجازه دارند نکات و مسائل را به سطوح بالا انتقال بدهند یا خیر از نکات مهمی است که در مدیریت نوآوری به شدت تأثیرگذار است.