بازاریابی سیاسی و نقش آن درموفقیت نامزدهای انتخاباتی
بازاریابی سیاسی[۲] ، علمی میانرشتهای است که از کاربرد فنون بازاریابی در سیاست به دست میآید؛ بازاریابی سیاسی ترکیبی از علوم سیاسی و بازاریابی تجاری است.
«بازاریابی سیاسی کموبیش رویکردی جدید برای تجربه و تحلیل فعالیتهای سیاسی انگاشته میشود، که فرضیههای مدیریت بازاریابی را برای توصیف رفتار سیاسی بکار میگیرد
بازاریابی سیاسی از بسیاری جهات مشـابه بازاریـابی در دنیـای کسـب و کـار اسـت . در بازاریـابی کسـب و کـار، فروشندگان، کالاها، خدمات و ارتباطات را روانه بازار مـی کننـد و در عـوض پـول، اطلاعـات و وفـاداری مشـتریان را دریافت میکنند. در مبارزات سیاسی نیز کاندیداها، وعده ها، حمایت ها، خط مشی ها و ویژگی های شخصـی شـان را بـه رأی دهندگان عرضه می کنند و در مقابل، آرا و کمک های داوطلبانه آنان را دریافت میکنند. به علـت ایـن همسـویی در حوزه های مختلف بازاریابی، برخی مفاهیم و ابزارهای بازاریابی بین بازاریابی کالا و خدمات و بازاریابی سیاسی مشترک است و برخی از اصول بازاریابی کسب و کار برای اعمال در سیاست نیازمند تعدیل هستند.
حیطه سیاست بیش تر به یک صنعت خدماتی شباهت داردوآنچه که مهم است نگرش بازاریابی نامزدهای انتخابات به جلب آرای رای دهندگان می باشد.واین نگرش بدون شناخت روش های تاثیرگذار بازار یابی،موفق نخواهد شد.
امروزه نامزدهای انتخاباتی و تصمیم گیران کلان سیاسی کشورباچالش کاهش مشارکت و بسیج شهروندان به نفع خود هستندزیرا که ماشاهد کاهش مشارکت شهروندان وتغییرگرایش شهروندان دردوره های مختلف انتخاباتی و افت شدیدعضویت دراحزاب هستیم.
وخلاصه کلام این که نامزدهایی درکارزارهای انتخاباتی موفق خواهندشدکه دریابند:بهره برداری از تکنینک های بازاریابی «برگ برند مهم»و یک علامت استاندارددرسطح بین المللی محسوب می شود.
در نظام های دموکراتیک که انتخابات مسیرگزینش محسوب می شود؛بازاریابی سیاسی به مرور به یک ضرورت تبدیل شده و بهره گیری یا عدم بهره گیری از این تخصص پیروزی ، شکست افراد و جریانات سیاسی را رقم می زند.در نوشتار حاضر مروری بسیار اجمالی بر مفهوم بازاریابی و بازاریابی سیاسی صورت گرفته است.
بازاریابی چیست؟
بازاریابی روندی مدیریتی است که دربرگیرنده شناسایی، پیشبینی و ارضای نیازها و خواستهای مشتریان از راه بهرهگیری مؤثر و کارآمد از منابع هست[۱].
در کتاب فرهنگ تجاری در تعریف بازاریابی نوشتهشده است:
«فرآیند مدیریتی که از راه آن کالا و خدمات از مفهوم بهسوی مشتری میرود و دربرگیرنده همکاری ۴ عنصر است که از آن به ۴p بازاریابی یاد میشود:
فرآورده یا product
قیمت یا price
مکان یا place
و راهبرد تبلیغاتی promotional
بازاریابی سیاسی چیست؟
بازاریابی سیاسی[۲] ، علمی میانرشتهای است که از کاربرد فنون بازاریابی در سیاست به دست میآید؛ بازاریابی سیاسی ترکیبی از علوم سیاسی و بازاریابی تجاری است.
«بازاریابی سیاسی کموبیش رویکردی جدید برای تجربه و تحلیل فعالیتهای سیاسی انگاشته میشود، که فرضیههای مدیریت بازاریابی را برای توصیف رفتار سیاسی بکار میگیرد.[۳] (Savigny 2003)
در تعریفی دیگر از بازاریابی سیاسی آمده است.
چگونگی بهرهگیری نخبگان سیاسی از مفاهیم و ابزارهای بازاریابی برای درک، پاسخ و برقراری ارتباط با بازار سیاسیشان جهت دستیابی به اهدافشان[۴]. (Lees- marshment, 2009)
در دیگر تعاریف، نکتههای زیر مورد تأکید قرارگرفته است:
– تبلیغات سیاسی، جلب تائید چهرههای سرشناس[۵]، مشارکت مشاوران و مدیران مبارزات انتخاباتی حرفهای، پویشهای انتخاباتی آنلاین[۶]، جمعآوری رای ها از راه تلفن همراه، تقسیمبندی[۷] (مخاطبان) هدفگیریهای (مخاطبان کوچک[۸]) و… برخی روشهای گستردهای هستند که در بازاریابی سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد.
– تعریف سنتی بازار عبارت است از جایی که خریداران و فروشندگان برای خریدوفروش کالاها و خدمات با همدیگر ملاقات میکنند و درباره بازاریابی سیاسی هم بازار جایی است که آنها با همدیگر روبرو میشوند، حزب سیاسی معادل شرکت یا کمپانی (فروش محصول) است و دادن رأی همان خرید.
– بازاریابی سیاسی مشخص میکند که چه روشی نتیجه دارد، چه روشی باید نتیجه بدهد، و چه روشی بهغلط اتخاذشده است.
– بازاریابی سیاسی بر روابط تعاملی طولانیمدت، وفاداریها و تعهدات تأکید میکند.
– بازاریابی سیاسی بخشی بنیادین از زیست سیاسی به شمار میرود
کارکردهای بازاریابی سیاسی:
کارکرد محصول[۹]
کارکردهای بازاریابی سیاسی میتواند در برگیرنده نکتههای زیر باشد:
– رهبری/ نامزدهای انتخاباتی از ریاست جمهوری و مجلس تا شورای شهر
– اعضای مجلس قانونگذاری (قوه مقننه و نمایندگان مجلس)
– اعضای احزاب یا حامیان رسمی آنها
– صاحب منصبان و بلندپایگان
– علامتها، نام و لوگو
– فعالیتهای سیاسی
– خطمشیها
– قانون اساسی
کارکرد توزیع[۱۰]
کارکرد زایش کمپین، دسترسی بهتمامی اطلاعات مربوط به محصول سیاسی را شدنی میسازد که دربرگیرنده انتشار در مورد سیاستها و برنامههای مهم حزبی و نیز قراردادن نامزدها در مسیر درست و سرانجام اطمینان از اینکه رسانه توزیع با ایدئولوژی حزب همخوان است.
کارکرد هزینه[۱۱]
این مورد به مدیریت موانع رفتاری و نگرشی رأیدهندگان از راه راهبردهای سنجیده مبارزات انتخاباتی (کمپینها) اشاره دارد. رأیدهندگان باید همه اطلاعات مرتبط با محصول را بدون پرداخت هزینهای بابت آن دریافت نمایند.
کارکرد ارتباطی[۱۲]
عبارت است از ارائه محتوای سیاسی، ایدههای سیاسی و برنامههای آینده همچنین کمک به تفسیر و محسوس سازی دنیای سیاسی پیچیده.بیشتر کارکرد ارتباطی دربرگیرنده سادهسازی پیامهای سیاسی و یک موضع سیاسی کوتاه میشود.
کارکرد خبری[۱۳]
موضوع این کارکرد، هدف قراردادن شرکای تبادل ثانویه یا واسطههای رسانهای است که بخشی مهم به شمار میرود. در این بخش، مدیریت مخاطبان کاندیدا و حزب مدنظر است.
فعالیتهای روابط عمومی، مدیریت رسانه، مدیریت کمپینهای تبلیغاتی آنلاین، کارکردهای مدیریت خبر بهشمار میروند.
کارکرد تخصیص بودجه[۱۴]
مدیریت بازاریابی سیاسی، بدون داشتن بودجه امکان زیست ندارد. برای مطرح سازی یک بازیگر سیاسی با منابع مناسب باید کارکرد تخصیص بودجه بهصورت روشن مورد توجه قرار گیرد. برخی احزاب سیاسی به درآمدهای برآمده از حق عضویت اعضاء یا پشتیبانیهای مالی هواداران متکی هستند ولی درهرحال مدیریت بازاریابی سیاسی باید از دید مالی مورد حمایت قرار گیرد تا نتایج سودمند به دست آید.
کارکرد مدیریت کمپین موازی[۱۵]
نیاز به هماهنگسازی فعالیتهای مدیریتی کمپین یک حزب یا جریان سیاسی با سازمانهای موازی در این کارکرد مورد توجه قرار میگیرد. بهرهگیری و استفاده هماهنگ و همافزا از فعالیتهای مدیریتی اجازه میدهد تا برای ساماندهی منابع کمپین اقدام نماییم. بهعلاوه، بهرهگیری از کمپینهای موازی و تائیدهای سایر سازمانها میتواند بر اعتماد به پیامهای سیاسی بیفزاید.
کارکرد مدیریت منسجم داخلی[۱۶]
این کارکرد به ارتباط با اعضای حزب یا جریان سیاسی و فعالان سیاسی و نیز سخنگویان جریان سیاسی برمیگردد.
کارکردهای بازاریابی داخلی، نقش مهمی در خلق ثبات داخلی و در نتیجه اعتبار حزب و جریان سیاسی پیرامون تصویر خارجی آن دارد.
رویکردهای بازاریابی سیاسی[۱۷]
– در یک راهبرد تعاملی محصول محور[۱۸]، فرض بر این است که رأیدهندگان ایدهها را درک کرده و آن را درست میدانند و به آن رأی میدهند.
– در یک رویکرد فروش محور[۱۹] بر فروش استدلالهای خود به رأیدهندگان از اطلاعات بازار استفاده میکند.
– در یک رویکرد بازار گرا[۲۰]، برای تعیین خواستههای رأیدهندگان و نیز تنظیم محصولها برای انطباق با نیازهای رأیدهندگان از اطلاعات بازار استفاده میکند.
فعالیتهای بازاریابی سیاسی
– طراحی محصول (سیاسی)
– (گردآمدن) اطلاعات بازار
– تنظیم محصول (با نیازهای رأیدهندگان)
– پیادهسازی (راهبردها)
– ارتباطات
– (طراحی و اجرای) کمپینها
– (پیشبرد) انتخابات
– اتمام و تحویل (پروژه)
بهطور فشرده
سیاستمداران، ادارات دولتی از بازاریابی برای رسیدن به اهداف سیاسیشان استفاده میکنند.
هنگامیکه درباره سیاستها تصمیمگیری میشود یا قرار است آنچه را که مردم برای رأی دادن میجویند و به آن نیاز دارند، فهمیده شود، از تحقیقات بازار (بازارپژوهی)[۲۱] استفاده میشود.
نمایهسازی رأیدهندگان[۲۲] میتواند به ایجاد بخشهای کوچک هدف کمک کند. استراتژی، برند سیاسی خلق میکند تا چشماندازی جذاب ایجاد کند. بازاریابی داخلی[۲۳] شرایط مشارکت داوطلبان، ارزیابی پژوهش تجربی و تحلیلی و تصحیح پیامهای ارتباطی را برعهده میگیرد.
بازاریابی سیاسی چیست: آمیخته و استراتژی ها
شاید فکر کنید که همواره این خود شما هستید که در وقایع سیاسی مثل رای دادن یا سایر موارد تصمیم می گیرید، اما با قدری به عقب بازگشتن متوجه خواهید شد که آنچه به شدت روی افکارتان تاثیر گذاشته ، نوعی بازاریابی است که ما آنرا به عنوان بازاریابی سیاسی می شناسیم.
در بازاریابی سیاسی نیز مانند هر بازاریابی دیگری یک محصول وجود دارد اما محصول مورد نظر در اینجا اتومبیل یا یک پیتزا نیست، بلکه شما یک ایده یا فرد یا حزب را به روش های مختلف تایید خواهید کرد. این حالت طرف فروشنده دیدگاه سیاسی خود را به شما از طریق فرآیند سیاسی ارایه داده و شما هم یک مشتری خواهید بود.
بازاریابی سیاسی فرآیندی است که در آن نامزدهای سیاسی از طریق ارتباطات استادانه ساخته شده با هدف جلب حمایت عمومی، خود و پلتفرم های خود را برای رأی دهندگان تبلیغ می کنند. بهعنوان یک بازاریاب تجاری، ممکن است فکر کنید که تکنیکها و استراتژیهای بازاریابی سیاسی برای شما کاربرد ندارند، اما در حالی که نهاد مورد بازاریابی متفاوت است، شباهتهای زیادی بین بازاریابی سیاسی و بازاریابی کالاها و خدمات وجود دارد.
مقایسه بازاریابی سیاسی با بازاریابی تجاری
هم بازاریابهای تجاری و هم بازاریابهای سیاسی از رسانهها برای اطلاعرسانی، یادآوری و تغییر نگرشها و رفتارهای مشتریان بالقوه و رأیدهندگان (به ترتیب) استفاده میکنند، و هر دو از ابزارهای مشابهی در ساختار کمپینها مانند تحقیقات بازار و تجزیه و تحلیل آماری استفاده میکنند.
تفاوت اصلی و مهم بین بازاریابی تجاری و بازاریابی سیاسی این است که دومی برای افزایش آگاهی و آگاه کردن اعضای عمومی در مورد مسائل مهم و انتخاب های رهبری در جامعه، ایالت و کشور استفاده می شود.
آمیخته بازاریابی سیاسی
در یک مدل از موارد زیر به عنوان اجزای بازاریابی سیاسی یاد شده است:
- تحقیقات بازار
- استراتژی
- سازمان
- ارتباطات
هر کدام از این موارد شامل زیر مجموعه هایی هستند:
تحقیقات بازار
- رای گیری
- نقش بازی کردن
- گروه کانون
- مصاحبه های عمیق
- مشورت
استراتژی
- توسعه بازار محور
- بخش بندی
- هدف گیری مخاطبان
- جایگاه یابی
- برندینگ
سازمان
- مدیریت داوطلبان
- بازاریابی داخلی
ارتباطات
- بازاریابی دیجیتال
- تبلیغات سیاسی بازار محور
- روابط عمومی
- مدیریت تفویض
استراتژی های بازاریابی سیاسی
در ادامه این مطلب به چند مورد از استراتژی های رایج در بازاریابی سیاسی اشاره خواهیم کرد:
بازاریابی تلویزیونی
تبلیغات تلویزیونی یک روش کلاسیک در بازاریابی برشمرده می شود که البته بازاریابان سیاسی نیز به شدت از آن استفاده می کنند. در حقیقت هر کانال تلویزیونی حتی شبکه های سرگرمی تحت لوای برنامه های خود در حال فروش یک ایده به شما هستند. شاید در نگاه اول اینطور به نظر نرسد اما زندگی معمولی هم یک ایده در دل خود دارد که تایید کننده جناحی در سیاست خواهد بود.
به همین دلیل است که دولت ها و سیاستمداران سرمایه گذاری وسیعی روی این بخش انجام داده اند.
بازاریابی منفی
این هم یکی از روش های قدیمی در سیاست و البته هر مبارزه دیگری است. در اینجا رقبا روی نقاط ضعف همدیگر دست گذاشته و با پر رنگ کردن آن قصد دارند به حریف ضربه بزنند. درست مثل یک مسابقه بوکس.
این رویکرد گاها با تاکتیک های کثیف همراه می شود که می تواند به اعتبار بلندمدت یک سیاستمدار یا حزب خدشه وارد کند.
ارسال ایمیل و پیامک
این روش هم در بازاریابی تجاری و هم در سیاسی به طور گسترده ای کاربرد دارد. البته باید توجه داشت که مخاطبان شما از کدام رسانه بیشتر استفاده می کنند تا هدفگیری درست بوده و هزینه ها منطقی صرف شود.
برندسازی دیجیتال
اینترنت می تواند تبدیل به یک ابزار قدرتمند برای بازاریابی سیاسی شود و راههای بسیاری در این رابطه وجود دارد. استفاده از شبکه های اجتماعی، مصاحبه با رسانه های دیجیتال، تولید محتوا و مانند آن ابزارهایی هستند که سیاستمداران و احزاب همواره برای القای دیدگاههای خود به آن متکی هستند.
ظهور شبکه های اجتماعی همچنین به سیاستمداران و احزاب قدرت داده است تا نه تنها به رأی دهندگان بالقوه دسترسی پیدا کنند، بلکه آنها را به طور خاص هدف قرار دهند. این بدان معناست که اکنون می توانید پیام خود را بر اساس سن، جنسیت، تحصیلات، موقعیت مکانی، حرفه و غیره رای دهندگان را هدف قرار دهید. این کاری است که می توانید در اکثر پلتفرم های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک، اینستاگرام، توییتر و لینکدین انجام دهید.
دیتا پادشاه است
درست مانند استراتژیهای بازاریابی برای هر صنعت دیگری، سیاست نیز بر دادهها، اعداد و تحلیل رفتار، نیازها و خواستههای رأیدهندگان متکی است.
دسترسی به رأی دهندگان به ابزار، تجربه و داده ها همراه با رسانه بازاریابی مناسب نیاز دارد. برای نامزدهای سیاسی مهم است که به رای دهندگان مردد دست یابند و آنها را جذب کنند.
ارتباط عاطفی
ایجاد ارتباط عاطفی در بسیاری از موارد حتی از منطق هم کارآمدتر است. مردم در بسیای از اوقات نیاز به یک همدرد دارند نه یک درمان. این مورد را حتی در بازاریابی سیاسی می توانید به طور گسترده ای ببینید.
ارتباط عاطفی می تواند در پوسترها و همه پیام هایی که ارسال می کنید وجود داشته باشد.
تعامل زنده با مردم
ویدئوهای زنده، وبینارها و ارتباطات دنیای سیاسی را طوفانی کرده است. پخشهای زنده در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و وبسایتها اکنون میتوانند به عنوان جایگزینی برای تبلیغات سنتی و پخش اخبار عمل کنند. ویدیوهای زنده یا پیام های ویدیویی به سیاستمداران اجازه می دهد اخبار خود را ایجاد و پخش کنند. علاوه بر این، آنها می توانند با مخاطبان خود برای جلسات پرسش و پاسخ در زمان واقعی درگیر شوند. بسیاری از سیاستمداران را می توان در اینستاگرام و فیس بوک به صورت زنده مشاهده کرد تا با رای دهندگان خود در تعامل باشند – چه حامیان و چه غیر رای دهندگان. با این حال، نکته این است که به جای صحبت با رای دهندگان، گفتگوی معنادار را تشویق کنید.
بررسی واقعیت قبل از انتشار
بررسی صحت حقایق می تواند به ایجاد تصویری معتبر در میان رای دهندگان کمک کند. چه اجرای یک کمپین تبلیغاتی سیاسی در رسانه های چاپی، رسانه های اجتماعی یا تلویزیون، جایی برای خطا نیست. کوچکترین اشتباه می تواند منجر به این شود که حریف از آن به عنوان فرصتی برای سرزنش شما برای اطلاعات نادرست استفاده کند.
رای دهندگان جوان را هدف قرار دهید
رای دهندگان جوان را می توان به راحتی نادیده گرفت، اما این گروه سنی می تواند تأثیر زیادی بر کمپین شما بگذارد. میتوانید از پلتفرمهای دیجیتال سیاسی مختلف مانند اسنپچت، تیکتاک یا اینستاگرام برای جذب رأیدهندگان ژنرال Z در حوزههای انتخابیهتان استفاده کنید. بیشتر و بیشتر فرمانداران، سناتورها و افراد کنگره در بازاریابی رسانه های اجتماعی سرمایه گذاری می کنند.
۱-بازاریابی سیاسی مفاهیم و تعاریف
۲-تعاریف بازاریابی سیاسی
۳-شباهت های بازاریابی کسب و کار و بازاریابی سیاسی
۴-جدول تشابهات بازاریابی سیاسی و تجـا ری
۵-تفاوتهای بازاریابی سیاسی و بازاریابی کسب و کار
۶-فرایند به کارگیری STP در بازاریابی سیاسی
۷-اهمیت بازاریابی سیاسی
۸-ابزارهای بازاریابی سیاسی
۹-جدول ابزارهای بازاریابی سیاسی ،سنتی و نوین
۱۰-بررسی تاثیر ابزارهای سنتی بازاریابی سیاسی بر رفتار رای دهندگان
۱۱-روندانتخابات و استفاده ازبازاریابی سیاسی
۱۲-انواع تبلیغات سیاسی
۱۳-بازاریابی سیاسی : ابزارهای تبلیغاتی و گروه های مخاطب
۱۴-بازاریابی سیاسی به سبک دیوید رید
۱۵-شناخت مسئله
۱۶-جستجو
۱۷-انتخاب
۱۸-نتایج
۱۹-مفهوم بازاریابی سیاسی
۲۰-ادراک منفی از بازاریابی سیاسی
۲۱-استاندارهای ارتباطات و تبلیغات
۲۲-توجه به رسانه گروهی و خبری
۲۳-نظرسنجی های سیاسی
۲۴-بازاریابی سیاسی موفق
۲۵-۵ تاکتیک اثربخش بازاریابی سیاسی ((Political Marketing) موفق
۲۶-توسعه یک روایت
۲۷-بازاریابی رسانههای اجتماعی
۲۸-کمپینسازی منفی
۲۹-بازاریابی از طریق نامه
۳۰-رسانه وروابط عمومی
۳۱-موقعیت و عامل اطمینان محیطی
۳۲-اهداف بازاریابی سیاسی
۳۳-چرا سازمان ها پویایی لازم برای استفاده از بازاریابی را ندارند
۳۴-بازاریابی سیاسی: چگونگی استفاده از تکنیک های بازاریابی به منظور موفقیت در مبارزات انتخاباتی
۳۵-مطالعه موردی:
۳۶-بهترین فردی که تا کنون توانسته است از دیجیتال مارکتینگ در راستای بازاریابی سیاسی استفاده کند
با ۴۲اسلاید تخصصی
دانلودو خرید۲۵۰۰۰تومان