کارکنان وفادار سرمایه استراتژیک ورمز ماندگاری سازمان ها درعصردیجیتال
هنگامی که شما وارد ساختمان شرکت لنکفورد سیسکو در چند کیلومتری جاده اوشن سیتی در مریلند میشوید، فکر نمیکنید وارد یک محیط کاری خاص شدهاید، اما پس از چند ثانیه میفهمید، تفاوتهای خاصی در آنجا انتظارتان را میکشد.
اول از همه بوی ناشناختهای به مشامتان میرسد که ترکیبی است از بوی غذای خام و روغن ماشین. پس از ورود به محوطه، خود را در محاصره قفسههای مرتب و تسمههای پلاستیکی درحال حرکت میبینید. فضای حاکم بر اینجا پس از چند دقیقه برای شما آشناتر میشود، چراکه به تدریج با پیشینه فعالیتهای شرکت لنکفورد از طریق مشاهده عکسهای روی دیوار و اطلاعرسانیهای پیرامون آشنا میشوید و از بودن در آن مکان احساس خوشایندی پیدا میکنید. وقتی با مدیرعامل شرکت، یعنی استانلی لنکفورد به صحبت مینشینیم درمییابیم که این شرکت واقعا متفاوت و همه چیز روی نظام و قاعده است. کارکنان به شکل عجیبی شرکتشان را دوست دارند. میزان غیبت و تاخیر کارکنان به شکل شگفتانگیزی پایین است، چیزی به نام نارضایتی از کارکردن در میان کارکنان آن مشاهده نمیشود و همه در آنجا با جان و دل کار میکنند، چراکه همگی احساس مالکیت دارند. مشتریان شرکت نیز از آن رضایت بسیار زیاد و کاملی دارند. ما از مدیر شرکت پرسیدیم که چگونه چنین فضایی بر شرکت حاکم است؟ او در پاسخ به طرحهای مبتکرانه در شرکت و به برنامه پرداخت پاداش براساس عملکرد و پوششهای حمایتی همهجانبه شرکت از کارکنان در زمان بروز مشکلات اشاره میکند. در نتیجه، اجرای طرحهای مختلف، حمایت از کارکنان شرکت لنکفورد است که تمام ۸۴۰ کارگر و کارمند شاغل در آن احساس خوشبختی کاری میکنند و به ندرت پیش میآید کسی از کارمندان، شرکت را ترک کند. چنین محیطهای کاری رویایی و مطلوبی که کارمندان در آن با جان و دل کار میکنند در همه جای دنیا وجود دارد، اما سوال اینجاست که چه کارهایی باید صورت گیرد تا همه چیز در یک محل کار باهم جفت شده و ایام را به کام کارکنان کند؟
تجربه نشان داده که رضایت و خرسندی کارکنان یک شرکت از کار کردن در آن میتواند بهطور حتم به رضایت مشتریان منتهی شود، چراکه با بهرهوری بالای حاصل از رضایت کارکنان، بهترین محصولات و خدمات تولید خواهد شد و در اختیار مشتریان قرار خواهد گرفت و پس از مدتی مشتریان وفادار و همیشگی شرکت رو به افزایش خواهد گذاشت.
اما سوال زیرکانه و حساسی که اینجا مطرح میشود و پاسخ به آن چندان ساده نیست، این است که آیا باید کارمندان نخبه و با استعداد شرکتها را صرفا با مشوقهای پولی و برآمده از عملکرد مطلوب جذب کرد و نگه داشت؟ در واقع، کارمندان مستعد و کارآمد تا حد زیادی کارها را بهصورت خودکار و روی غلتک افتاده انجام میدهند، در نتیجه به دریافت پاداشهای پولی ناشی از عملکرد مطلوب عادت میکنند و این مشوق دیگر خاصیت چندانی برای آنها نخواهد داشت. واقعیت این است که پس از برآورده شدن نیازهای مالی کارمندان نخبه و کارآمد باید سراغ نقطه حساس و حیاتیشان یعنی «اعتماد» به آنها رفت. مدیران چنین کارکنانی باید ثابت کنند که به آنها اعتماد کامل دارند و میتوانند با خیال راحت کارها را به کارکنان کاردان و کاربلدشان بسپارند.
داستان دوم
شارون اف، فارغالتحصیل دانشگاه استنفورد و هاروارد، یک سال قبل، شرکت مشهور آمریکن اکسپرس را ترک کرد. او میخواست وارد دنیای نشر شود و به همین دلیل به یکی از غولهای دنیای رسانه و سرگرمی پیوست. او در بخش بازاریابی یکی از مجلات پرشمار این شرکت مشغول به کار شد و وظیفهاش عبارت بود از طراحی و برنامهریزی برای تدوین برنامههای وفادارسازی مشتریان.
او باید بهگونهای برنامهریزی میکرد که تمام مشترکان مجله، اقدام به تمدید اشتراک خود کنند. او کارش را دوست داشت و در آن عالی بود و مدیرش او را تحسین میکرد و از کارکنانی مانند او با عنوان «سوخت شرکت برای آینده» نام میبرد. متاسفانه این غول رسانهای دچار بحران مالی شد و در نتیجه تعدادی از کارکنان از جمله شارون آنجا را ترک کردند. شارون پس از خروج از این شرکت به یک استارتآپ رستوران پیوست و در آنجا بهعنوان رئیس بخش بازاریابی و توسعه کسبوکار منصوب شد. اما محیط کاری شارون در آنجا بهخوبی شرکت قبلیاش نبود. او درباره مدیر مافوق خود در آنجا میگوید: «او مرد بدی نبود، فقط یک مشکل داشت، او اصلا مدیر نبود. آدمی بود غیرقابل اطمینان که به افرادش احساس ناامنی میداد. او همیشه میخواست به همه نشان دهد که این اوست که رئیس است و همه باید فرمانبردار او باشند.» نتیجه ادامه این رفتار این شد که از سیزده نفری که به همراه شارون به شرکت پیوسته بودند، همه غیر از شارون طی یک سال، آنجا را ترک کردند و به شرکتهای دیگری رفتند و شارون هم قصد انجام همین کار را داشت.
متاسفانه در برخی شرکتها، فرهنگ غلطی حاکم است که باعث میشود افراد فقط به خاطر دستاوردهای فردی درخشان و ارزشمندشان و نه توان مدیریتی و رهبریشان بهعنوان مدیر انتخاب شوند و مدیر مافوق شارون هم از همین گروه مدیران بود که دلیل اصلی ترک شرکت از سوی شارون، همین ناامیدی او از تغییر این وضعیت و آمدن یک مدیر لایق و توانمند در آنجا بود.
هر کارمندی دوست دارد به شرکتهای گوگل، مایکروسافت، فیسبوک، والت دیزنی، یا جنرال الکتریک یا تایم وارنر بپیوندد، آن هم نه بهخاطر شهرت، حقوق و مزایای عالی این شرکتها، بلکه بهخاطر محیطهای کاری زیبا، دلنشین و مطلوب آنها. اما آنچه در این میان اهمیت بیشتری دارد، مدت زمانی است که کارکنان لایق و توانمند در چنین شرکتهایی باقی بمانند و با لذت در آنجا کار کنند که این زمان براساس کیفیت رابطه افراد با مدیران مافوق و میزان بالابودن بهرهوریشان تعیین میشود و نه چیز دیگر.
در واقع، امروز، دوران «شرکتهای عظیم» و «مدیران بزرگ» گذشته و کارکنان برای کار در چنین شرکتها و برای چنین مدیرانی دیگر سر و دست نمیشکنند، بلکه آنچه برای آنها مهم است، کیفیت رابطهای است که بین آنها و مدیران مستقیمشان شکل میگیرد و احساسی که از کار کردن در آن محیط به آنها دست میدهد.
کارمندان شما، نخستین خط دفاعیتان هستند. با این خط دفاعی چه میکنید؟ به ارتش کشورهای مختلف فکر کنید. هر کشوری برای سربازانش ارزش قائل است. برای دفاع از کشور، از آنها پشتیبانی کرده و تجهیزشان میکند. آنها جانشان را به خطر میاندازند تا مردم در امنیت باشند، چرا که به کشورشان وفادارند. آنها به سرباز بودن و اینکه جزئی از کشورشان هستند، افتخار میکنند. کارمندان ما نیز حکم سربازان ما را دارند، و توجه به آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که ما به وفاداری و حمایت آنها نیاز داریم. به همین دلیل، در این مقاله شما را با ۵ راه تقویت حمایت کارمندان از سازمان خودشان آشنا میکنیم.
حالا شما چگونه میتوانید کارمندانتان را به چنان سطحی از وفاداری برسانید که وضعیت هر قدر هم که سخت شد، باز هم از شرکتشان حمایت کنند؟حمایت کارمندان از شرکت در اینجا یعنی آنها سازمان را از طریق کانالهای ارتباطی مختلف از رسانههای اجتماعی گرفته تا اجتماع و دهان به دهان، تبلیغ و ترویج کنند. در این حالت در حقیقت آنها سفیران برند شرکت میشوند.
اینها ۵ شیوهای هستند که شما میتوانید حمایت کارمندان از سازمان خودشان را تقویت کرده و در نتیجه، به شهرت و اعتبار سازمانتان نزد مشتریان کمک کنید.
۱. دلبستگی کارمندانتان را به سازمان افزایش دهید
کارمندی که دلبستگی شغلی داشته باشد، تمام مدت دلاش میخواهد دربارهی شرکت حرف بزند و بالعکس. برای اینکه نتایج خوبی بگیرید، همهی کارمندانتان باید جداً دلبستهی شرکت باشند و نه فقط دلبستهی خود شما.
توصیههایی برای افزایش دلبستگی شغلی کارمندان به شرکت:
- دربارهی میزان دلبستگی شغلی، در داخل سازمان نظرسنجی کنید. چرا کارمندان تا این اندازه احساس دلبستگی میکنند؟
- به مسائلی که در این نظرسنجی مطرح شدهاند بپردازید. اما مراقب باشید با کارمندان بهصورت انفرادی دربارهی یک وضعیت برخورد نکنید، راهحلهایی پیدا کنید که اشکالات را برطرف کنند.
- پس از جلسه با کارمندان، توصیههایی را که از آنها دریافت کردهاید، اجرا کنید.
- این نظرسنجی و بررسی را به یک روال کاری در شرکت تبدیل کنید. باید همیشه بازخوردها را دریافت کنید تا مطمئن شوید که کارمندانتان دلبستگی شغلی دارند.
دلبستگی شغلی کارمند، رابطهی مستقیمی با عملکردش دارد. کارمندانی که جداً دلبستهی شرکت باشند، بالاترین میزان کارایی را دارند.
۲. تمام اطلاعات مرتبط را به آنها بگویید
همهی اطلاعات مرتبط را با کارمندانتان در میان بگذارید. مسلما شما دوست ندارید کارمندانتان اطلاعات غلط بین یکدیگر و مشتریانتان ترویج کنند.
وقتی همهی اطلاعات را با کارمندانتان در میان میگذارید، در حقیقت نشان میدهید که به آنها اعتماد دارید. میدانید که آنها این اطلاعات را بهدرستی و در جهت منافع شرکت به کار میگیرند. این شکل اعتماد، به آنها قدرت میدهد تا کار درست را انجام دهند.
۳. طرحی شفاف برای ترویج سازمان و محصولاتتان داشته باشید
ایجاد این طرح، با مجموعهای از اهداف واضح آغاز میشود. هدف از جلب حمایت کارمندان چیست؟ به چه نتایجی میخواهید دست پیدا کنید؟ برای مثال، شاید میخواهید دربارهی یک محصول یا سرویس جدید یا رویدادی که اخیرا در آن شرکت کردهاید، اطلاعرسانی کنید.
وقتی هدف در جای خود قرار میگیرد، باید طرحی برای چگونگی اشتراک محتوا توسط کارمندان ایجاد کنید. اگر اینها را درست نکنید، در حقیقت کارمندانتان را بدون قطبنما فرستادهاید روی دریا. این طرح باید شامل پیامهایی شفاف برای اشتراکگذاری هم باشد.
۴. ثبات داشته باشید
ثبات عامل مهمی در شهرت شرکت است. اگر کارمندانتان حامیان فعالی برای شرکتشان در رسانههای اجتماعی باشند، باید به این فعالیت ادامه دهند؛ در غیر این صورت ممکن است مردم تعجب کنند و بگویند چرا اینها اینقدر بالا و پایین دارند.
ثبات در مشارکت کارمندان در معرفی برند سازمانشان، مشتریان را درگیر و در ارتباط با برندتان نگه میدارد. میتوانید مدیرانی را مشخص کنید تا مسئول برنامهی حمایت کارمندان از شرکت باشند. آنها باید به سازمان و به کارمندانی که هدایتشان میکنند پاسخگو باشند.
۵. قهرمانان برندتان را بشناسید و تشویق کنید
همهی کارمندان به یک اندازه انگیزه و تعهد ندارند. مسلما کارمندانی دارید که فعالانه، به شرکت تعهد دارند. آنها همانهایی هستند که باید قهرمانان برند باشند. قهرمانان برند به کارمندانی که تعهد چندانی ندارند، کمک میکنند تا در مسیر قرار بگیرند. موفقیت قهرمانان برند، به دیگر کارمندان انگیزه میدهد تا حامی برند شوند و در زمانی کوتاه به قهرمانان برند بپیوندند.
به طور خلاصه افزایش مشارکت کارمندان، دادن اطلاعات کامل مرتبط به آنها، ایجاد یک طرح شفاف از پیام برند، ثبات داشتن و تشویق قهرمانان برند، پنج راهی هستند که وقتی با هم به کار میروند، حمایت کارمندان از شرکت را تقویت میکنند. به خاطر داشته باشید که حمایت کارمندان از شرکت، شیوهی موثری برای ارتباط با مشتریانتان است.
برگرفته از: Linkedin.com
کارمندان وفادار بسازیم؟
یکی از اثرگذارترین عوامل در موفقیت سازمانها استفاده از امتیاز نیروی انسانی کارآمد، وفادار و سازگار با اهداف و ارزشهای سازمان است. کارمندان متعهد محیط کارشان را جایی فراتر از یک محیط معمولی میدانند که هر روز در ساعت مقرری در آنجا حاضر میشوند و درست پس از پایان زمان کار محل را ترک میکنند. یک کارمند وفادار، موفقیت سازمانش را چیزی متفاوت از موفقیت شخصی خودش نمیداند و برای رسیدن به اهداف مهم سازمان از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. اما رسیدن به مرز وفاداری و تعهد کارمندان موضوعی است که مسئولیت سنگین آن بر عهده مدیر سازمان است. در حقیقت این مدیر است که حس تعلق خاطر، تعهد و وفاداری را در قلب کارمندان ایجاد و از آن مهمتر این حس را بین کارمندان تقویت میکند.در این مطلب به راهکارهایی برای تقویت حس تعهد بین کارمندان به خصوص در سازمانهای تازه تاسیس توسط مدیران کارآفرین اشاره کردهایم:
استخدام کارکنان با خصوصیات اخلاقی همسو با سازمان
برخلاف تصور عدهای که معتقدند زندگی شخصی با زندگی اجتماعی و شغلی هر فردی متفاوت است، باید بدانید که رفتارها و خصایص شخصی به طور کامل در روند پذیرش شغل افراد تاثیر گذار است. عملکرد افراد در محیط کارشان دقیقا برگرفته از ویژگیهای فردی، عاطفی، وجدانی و … تاثیر میپذیرد بنابراین اگر جایگاه فرد در محل کارش با خصوصیات روحی و اخلاقی او متفاوت باشد، این فرد به هیچ وجه نمیتواند عملکرد مثبتی در زمینه کارش داشته باشد.
علاقه مندی کارکنان به مدیران و سرپرستان
دلبستگی کارکنان به کار و سازمان به معنای دستیابی به قلبهاست. در فرایند ایجاد، حفظ و تقویت چنین پدیدهای ما به جای مدیر به رهبر نیاز داریم، کارکنان به شدت تحت تاثیر شخصیت، منش و سبک رفتار سرپرستان مستقیم خود هستند. در این سبک و منش و برخوردهاست که بر سرمایه رضایت و اشتیاق کاری کارکنان میافزاید یا از آن میکاهد. به همین دلیل است که گوگل به مدیرانش توصیه میکند که کارمندان را نه فقط برای شغل و جایگاه خاصی انتخاب بلکه آنها را برای کل سازمان استخدام کنند.
فرصت یادگیری از خطاها
تجربه موفقیت در سازمانهای بزرگ ثابت کرده که کارمندان خوب خطا میکنند و اتفاقا درسهای بزرگی از اشتباهاتشان میگیرند و از آن مهمتر اینکه مدیران موفق فرصت خطا کردن را به کارکنانشان میدهند. اما این بدان معنا نیست که خطاها مدام تکرار شوند و مدیر هم نسبت به آنها بیتفاوت باشد. نکته اینجاست که رهبران عالی به کارمندان خوب اجازه میدهند که مرتکب خطا شوند ولی کارمندان خوب کسانی هستند که پس از اشتباهاتشان، تجربه کسب میکنند، مسئولیت آن را به عهده میگیرند، در پی جبران آن برمیآیند و نهایتا کاری میکنند که دیگر هرگز آن خطا دوباره رخ ندهد. کارمندی که چنین حس اعتمادی را از مدیرش دریافت کند با دلبستگی بیشتری نسبت به سازمان عمل میکند و روز به روز وفاداریاش تقویت میشود.
به توسعه فکر کنید
یکی از سختترین مسائلی که در مدیریت یک کارمند سخت کوش و با اعتماد به نفس وجود دارد این است که مطمئن شوید به اندازه کافی در شغلش چالش دارد. راه حل این مسئله این است که از روش کلاسیک مدیریت استعداد استفاده کنید. از کارمندان بپرسید کار بعدی که قرار است انجام دهند چیست و چه تجربیاتی باید برای رسیدن به هدفشان از رئیس دریافت کنند. سپس باید فرصتهایی پیدا شود که به شخص کمک کند مهارتهای جدید فرا گیرد و مهارتهای قبلی خود را نیز قویتر کند. باید به این نوع کارکنان کمک شود که بتوانند با بخش های دیگر سازمان کار کنند و دید خود را گسترش دهند. همچنین نباید افراد دیگر در گروه را نیز نادیده گرفت. در غیر اینصورت، شما فقط به یک کارمند اجازه رشد دادهاید و تیمتان توسعه پیدا نخواهد کرد. در طی زمان، مهارتهای افراد رو به زوال میرود و هر کسی در تیم، حق این را دارد که بخواهد خود را نشان دهد و پیشرفت کند.
تشویق به ایجاد رابطههای جدید
کارمندان نیاز دارند که با رئیس خود صحبت داشته باشند بسیاری از کارمندان دارای عملکرد بالا، در ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد مشکل دارند. این افراد کارهایشان را سریع انجام میدهند، بنابراین از کسی سئوالی نمیپرسند نمیخواهند با کسی ارتباط جدیدی بسازند. دلیلش هم این است که نیازی به انجام این کار ندارند. پس رئیس بخش یا سازمان باید آنها را تشویق کند که در شرکت شبکهسازی انجام دهند و به آنها کمک کند که ظرفیتی برای همکاری با سایر افراد در سازمان ایجاد کنند تا قدرت همکاری این کارکنان عالی، بالاتر رود. برای اینکه یک فرد در سازمانهای امروزی بتواند خدمات شایستهای انجام دهد، باید توانایی کار کردن با سایر افراد در بخش های دیگر را داشته باشد.
پس نقش رئیس در کمک به کارکنان در همکاری با بخشهای مختلف سازمان بسیار چشمگیر است. باید به کارکنان عالی گفته شود که مزایای دیدن یک پروژه، از یک نقطه نظر دیگر چقدر میتواند بالا باشد. آنها باید راهنمای کامل همکاری با کارکنان شرکت را داشته باشند.
۶دلیل اینکه چرا شرکتها باید در مورد وفاداری کارکنان مراقب باشند
یکی از بزرگترین بدفهمیها در مورد وفاداری شرکت و حفظ کارمندان این است که او وفادار است زیرا آنها سالها برای شرکت کار کردهاند و از برند کارمند حمایت میکنند. این اولین اشتباهی است که اغلب شرکتها و متخصصان کسبوکار مرتکب میشوند. کارمندی که برای مدت طولانی برای شرکت شما کار میکند، لزوما وفادار نیست، و لزوما شخصیت شرکت را نیز ندارد و از اهداف رشد آن حمایت نمیکند. و با توجه به در شیشهای، یک کارمند غیر وفادار میتواند تاثیر منفی زیادی بر استخدام افراد داشته باشد.
تعریف یک کارمند وفادار کسی است که برای شرکت شما کار کردهاست و همیشه بر موفقیت شرکت تمرکز داشتهاست. این شامل مصرف کردن وقت و منافع خودشان برای وارد کردن انرژی بیشتر به شرکت است. این اعمال بیضرر قابلاندازهگیری هستند و به صورت روزانه انجام میشوند. آنها متعهد به کمک به رشد و شکوفایی شرکت فراتر از موانع و رقبا هستند. این یک حالت واقعی است که هیچ انگیزه اساسی ندارد. این امر از سرمایهگذاری در شرکت گرفته تا کاهش رفاه آنها به سمت شور و اشتیاق شدید نسبت به شرکت پیش میرود. این تصویر واقعی یک کارمند وفادار است.
یک لحظه وقت بگذارید تا اساس وفاداری کارمندان را درک کنید و از این افسانهها اجتناب کنید. درست مانند وفاداری مشتری، وفاداری کارمند مهم است.
وفاداری کارمندان در شرکت
این اغلب یک موقعیت دو طرفه است. اگر یک شرکت بخواهد که یک کارمند وفادار و متعهد به شرکت باشد، رابطه احترام متقابل باید پرورش داده شود؛ این امر امروزه از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا وفاداری مفهومی کاملا متفاوت از بیست سال پیش دارد. وفاداری قبلا یک ایده ضمنی فراگیر بود که از طریق شرکت شما نفوذ میکرد. حتی راه خود را در شناخت گستردهتر کارمندان شرکت، پاداش شرکت، و استراتژی ارتباطات بازاریابی باز کرد.
به عنوان مثال، زمانی بود که افرادی که برای یک شرکت کار میکردند فقط برای پی بردن به اینکه آنها به عنوان “کارمند این ماه” نام گذاری شدهاند یا نوعی شناسایی از کارفرما یا سرپرست خود دریافت کرده بودند، بسیار خوشحال میشدند. برای کسانی که برای یک شرکت بزرگ مانند یک غول رسانهای یا امتیاز عمومی کار میکردند، به رسمیت شناخته شدن توسط مقامات ارشد به یک پاداش شبیه بود. این مساله هنوز هم میتواند در دوران امروز درست باشد، اما بسیار نادر است. اکنون مردم انتظار بیشتری از افراد صاحب اقتدار و مدیر دارند . بسته به ارزشهای شرکت، این میتواند خوب و بد باشد. ایجاد وفاداری در یک کارمند نیازمند کار است و میتواند کسانی که در صاحبمقام هستند را به سمت بهتر شدن سوق دهد.
ویژگیهای یک کارمند وفادار
۱. پشتکار، فداکاری و رهبری
چیزی که شرکتها باید درک کنند این است که کارمندان هم برای شرکت و هم برای خودشان کا وقتی کارمندی کار خود را با تمام قدرت انجام میدهد و از یک مکان واقعی میآید، به خود نیز وفادار است. تقریبا همه زمانی که سرکارگر به او نگاه نمیکرد، یک لحظه از هوش رفته بودند. وقتی مدیر به تو نگاه نمیکرد، تقریبا همه یک لحظه وقت داشتند. در برخی موارد، این رفتار میتواند برای شرکت و انگیزه خود کارمند مضر باشد. این میتواند به یک عادت تبدیل شود و به سرعت به یک مشکل بزرگ تبدیل شود.
افراد واقعا متعهد همیشه یک مایل اضافی را طی میکنند زیرا آنها در حال حاضر این رانندگی طبیعی را در خود دارند. آنها این کار را تنها به عنوان یک کار برای انجام دادن نمیبینند. اونا این رو به عنوان یه فرصت برای پیشرفت می بینن یک کارمند وفادار تقریبا همیشه طبیعی است
انگیزه برای انجام هر چه بهتر کارها و تلاش برای انجام هر چه بهتر کارها. این یکی از کاملترین راههایی است که او میتواند شرکت را وادار کند به او اعتماد کند و به او احترام بگذارد.
۲. افتخار و احترام به شرکت
اگر بتوانید احساس کنید که کارمند طرز فکر منفی نسبت به شغل خود و یا شرکت دارد، به زودی در رفتار آنها ظاهر خواهد شد. این چیزی است که تقریبا به همه چیز در زندگی منتقل میشود. مشخص شدهاست که افرادی که نسبت به هر کسی یا هر چیز دیگری در مورد کارشان دشمنی دارند، در صورتی که نتوانند آن را ترک کنند، یا انرژی افسردگی را ترک کرده و یا توسعه میدهند. این تنها برای رابطه شما با کارمند مضر نیست. این میتواند برای تجارت نیز بد باشد.
۳. مشتاق و آماده برای یادگیری
همیشه دیدن کسی که مشتاق پیشرفت و یادگیری بیشتر در مورد چیزی است که به آن علاقه دارند، چیز زیبایی است. با این همه پیشرفتها و بهبودهای جدید که در جهان رخ میدهد، برای یک کارمند مهم است که به روز بماند و با این تغییرات سازگار شود. اگر شما این را در یک فرد دیدید، این نشانه بزرگی از فداکاری است.
۴. آنها برای هر چیزی سقوط نمیکنند
هر کارمندی معمولاً برای پیشرفت و بهتر در کار خود و همچنین به خاطر رشد شرکت در آنجا حضور دارد. اگر کسی ادعا کند که برای مدت طولانی برای شرکت شما کار خواهد کرد، تنها چیزی که کسی به او محول میکند را نمیپذیرد. مهم است که ارتباطات خوبی در محیط ایجاد شود. با این حال، بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که هر کارمندی آنجا است تا خود را بالاتر از آب نگه دارد. مساله رقابت نیست. در عوض، مهم است که چشم سوم را باز نگه دارید تا از افتادن در محل کار جلوگیری کنید.
چرا شرکتها باید نسبت به وفاداری کارکنان مراقب باشند؟
۱. کارکنان وفادار بهرهوری را در محل کار هل میدهند.
همانطور که قبلا گفته شد، کارمندان وفادار در حال حاضر اشتیاق طبیعی برای پیشرفت و موفقیت دارند. آنها همیشه راههای جدیدی برای مقابله با چالشهای روز پیدا میکنند و به رشد شرکت کمک میکنند. آنها همیشه آماده هستند و میتوانند بیشتر کار کنند و چیزهایی را برای بهبود محیطزیست پیشنهاد میکنند. به عبارت سادهتر، آنها رهبران طبیعی هستند. دیگر کارمندانی که لرزش کمی دارند به طور طبیعی آن انرژی را جذب کرده و آن کارمند ویژه را تقلید خواهند کرد. بدون رهبری، هر کارمند کوتاه و خسته خواهد شد مثل دومینو. قبل از اینکه این رو بدونی محل کار ممکنه از حد متوسط باشه
۲. تجربه مشتری شرکت را میسازد یا میشکند.
اگر کارمند انرژی منفی را به کار میگیرد، آنها را زیر نظر داشته باشید. ممکن است مسری باشد. کاوشگران، روسا، و حتی مشتریان میتوانند به یک سرزمین منفی تبدیل شوند. یک وفادار
کارمند هم اکنون به شرکت احترام میگذارد و ارزشهای آن را اولویتبندی میکند. اگر مشتریان به داشتن تجربه منفی از یک فرد ادامه دهند، این میتواند اعتبار شرکت را خراب کند. حتی اگر یک مشتری باشد، در برخی موارد تنها یک حادثه نیاز دارد تا همه چیز را تنظیم کند و همه چیز را به زمین بیاورد. این دلیل پل بین وفاداری مشتری و وفاداری کارمند را ایجاد خواهد کرد. وفاداری مشتری برای بهرهوری و عملکرد شرکت حیاتی است. آن میتواند به عنوان یک واکنش لینک زنجیرهای عمل کند. اگر وفاداری کارمند آلوده شود، وفاداری مشتری آلوده میشود و هر چیز دیگری به زودی یکسان خواهد شد.
۳. وفاداری تصویر شرکت را بهبود میبخشد
کارمندان بیش از آنچه که اغلب مردم فکر میکنند اهمیت میدهند. بیش از نیمی از تصویر این شرکت توسط کارمندان ساخته شدهاست. هر چه باشد، آنها محصولاتی هستند که محصولات را میسازند و آنها را تحت نام تجاری شرکت حمل میکنند. راحتترین راه برای اطمینان از این که این امر در محل کار وجود دارد این است که اطمینان حاصل کنید که سازمان در عوض آنچه آنها میخواهند را بیان میکند.
۴. وفاداری کارمندان تولید را در زمان کوتاه افزایش میدهد
هنگامی که یک شرکت در حال احیا است یا تاخیر در تولید را تجربه میکند، کارمندان وفادار همیشه میدانند که بالاتر از آب بمانند و تسلیم رکود نشوند. آنها وفادار خواهند ماند و در طول تمام فراز و نشیبها به سازمان وفادار خواهند ماند. آنها همچنین تلاش خواهند کرد تا راهحلها و یا راههایی برای تحریک دیگران پیدا کنند. این حالت زمانی که یک سکسکه با حقوق وجود دارد و یا زمانی که کار بیشتری نسبت به مردم وجود دارد، بسیار شایع است. . این تماس برای فداکاری جدی و پشتکار – ه
۵. وفاداری کارمندان میتواند بخشی از برنامه رشد شرکت باشد
هر شرکتی برنامهای برای رشد و بهبود دارد. با این حال، همه قادر به دستیابی به آن نخواهند بود. یکی از بزرگترین دلایل این است که همیشه تعداد زیادی کارمند قرمز رنگ وجود دارند و بسیاری دیگر استخدام میشوند یا دوباره استخدام میشوند. اگر حضور قوی وفاداری کارمند در شرکت وجود نداشته باشد، آنها مایل یا علاقهمند به کار کردن برای شرکت در طولانیمدت نخواهند بود.
یک راه برای بهبود این امر، گنجاندن برخی از انواع درآمد حاصل از وفاداری در برنامه است. زمانی که کارمندان به مدت چند سال در این شغل بودهاند، میتوانند درآمد وفاداری را دریافت کنند و هر بار که به یک سال خاص میرسند آن را دریافت کنند. اگر یک برنامه درآمد برای وفاداری تهیه کنید، آنها خواهند دانست که شما در برخورد با آنها با احترام و مراقبت زمانی که آنها برای شما کار میکنند جدی هستید.
۶. افراد بیشتری میخواهند برای شرکت کار کنند
اگر با کارمندان شما خوب رفتار شود و بنیان قوی وفاداری کارمندان در محل کار وجود داشته باشد، آنها به زودی تشویق خواهند شد که در مورد این که با آنها خوب رفتار میشود، صحبت کنند. این امر به ویژه برای شرکتهایی که در حال حاضر با کارمندان خود در ارتباط هستند و به طور مداوم کارمندان خود را از دست میدهند، مهم است.
یک استراتژی برای وفاداری کارکنان دانشی
بدون شک اکثر شرکت های فعال صنعتی در تلاش یافتن کارکنان مورد نیاز خود می باشند و حتی اگرافراد مناسب را استخدام کنند توانایی نگهداری آنها را برای یک مدت زمان معین ندارند.
خلاصه گفتار
اخیرآ نتیجه یک تحقیق نشان داد که در لندن بیش از ۶۰ درصد از شرکت های ممیزی شده با کمبود مهارت مواجه بودند . اگرچه این خبر چندان بدی نبود , بررسی های جاری نشان می دهد که امروزه دانش آموزان در زندگی کاری خود بطور میانگین ۱۹ شغل خواهند داشت یا به عبارتی دیگر , هر سه سال یکبار یا بیشتر شغل خود را تغییر می دهند. آنان ممکن است حرفه خود را ۳ تا ۵ بارنیز تغییر دهند. در مورد رفع این معضل چه باید انجام دهید؟ گراییم چند راه حل ارائه می دهد.
چه کسانی این استراتژی را مدیریت می کنند؟
در این شرایط , یکی از مهمترین ارکان استراتژی هر شرکت باید استخدام و نگهداری کارکنان آن باشد بخصوص آندسته که در پست های بحرانی و حساس مشغول بکار می شوند. شرکت ها اکنون به این فکر نمی کنند که وظیفه آنها یافتن داوطلب مناسب یک شغل و سپس حفظ آنها برای یک مدت طولانی است. چنین چیزی واقعا اتفاق نمی افتد.
اکنون سوال مهم برای مدیران شرکت ها این است که : چه کسی مسئول استراتژی استخدام و نگهداری پرسنل است؟ استراتژی افراد باید کاملا هم جهت با استراتژی کار باشد. مهم این است که بدانید چطور می توان کارکنان مناسب را انتخاب کنید و حتی مهمتر از آن این است که بدانید چطور می توان آنها را درجهت تحقق برنامه های کسب و کارخود برای مدت طولانی نگهداشت . به این معنی که استخدام و نگهداری پرسنل باید یک موضوع مهم مورد بحث در سطح هیات مدیره باشد.
با اینحال اکثر شرکت ها این وظیفه را به بخش منابع انسانی سپرده اند . این امری خطیرو ناشی از کوته بینی است مگر اینکه بخش منابع انسانی دارای شخص صاحب نفوذ و نماینده مستقیم در هیات مدیره باشد که در استراتژی کار صاحب نظر اصلی باشد.
این بدین معنا نیست که کارشناسان منابع انسانی و افرادی که با اشتیاق و بطور حرفه ای تعهدات خود را ایفا می کنند را دست کم بگیریم . بسیاری از کارشناسان برجسته منابع انسانی از سوی الگوهایی کاری که آنان را در استراتژی شرکت , نه بعنوان مهمترین ورودی استراتژی بلکه بعنوان یک راه حل ثانویه به حساب می آورند, تحت فشار قرارمیگیرند. و اگر تصور می کنید که من در بیانات خود اغراق می کنم فقط از خود بپرسید چند نفر از مدیران اجرایی ارشد از طریق مسیر منابع انسانی به منصب خود رسیده اند. در بسیاری از کشورها , در مقایسه با لیست شرکت های برجسته , تعداد آنها از شمارانگشتان یک دست هم فراتر نمی رود.
مهم و محرمانه
علاوه برتوجهات مدیریت ارشد به استراتژی کارکنان, شرکت ها نیز باید مطمئن شوند که همه سرپرستان و مدیران سازمان همواره به مسائل استراتژی افراد توجه کافی دارند بخصوص به مسائلی که به امور استخدامی و نگهداری پرسنل مربوط می شوند.
بسیاری از متخصصین منابع انسانی و مدیران در مسائل مربوط به (استخدام و اخراج کارکنان وعدم پیگردهای قانونی مربوطه درگیر می شوند). مسائل اصلی استراتژی کارکنان با سه مسئله مهم در ارتباط اند:
پرستیژسازمان
شرکت ها سرمایه, تلاش و وقت بسیاری را صرف ارتقاء پروفایل خود می کنند تا برند آنها از سوی مشتریانشان در بازارهای هدف مورد قبول واقع شود. آنها برای فروش محصولات خود به پیشرفت و توسعه بازار توجه دارند اما تعداد بسیار کمی از آنها هستند که منابع خاصی را به توسعه پرستیژسازمان خود اختصاص می دهند. پرستیژسازمان به معنای برداشتی است که کارمندان بالقوه از شرکت دارند و بر توانایی شرکت در جذب و نگهداری کارکنان تاثیر مستقیم دارد.
برای مثال , شرکت مایکروسافت سالهاست با این سیاست که کار در مایکروسافت چقدر هیجان انگیز, رضایت بخش و جالب است دانش آموزان دبیرستانی را هدف قرارداده است. بسیاری از رقبای آنها منجمله گوگل و مقاله حاضر ” بهترین شرکت برای کار” مجله فورچون , هدف خود را فقط بر داوطلبین بالقوه وتحصیلکرده متمرکز می کنند. اما در واقع آنان شیوه جدیدی از فعالیت را که در دفتر مرکزی تحسین برانگیزشان یعنی , گوگل پلکس , مشاهده می شود را جار می زنند و بسیار خرسندند که علاقه به برخی از سیاستهای خلاقانه کارکنان خود را به رسانه های جمعی تزریق می کنند.
تشخیص تغییرات استراتژیکی در سازمان
شرکت شما برای افراد جویای کار و برای رقابت در این فضای استخدامی و میان این بدآهنگی گزینه های موجود چه باید انجام دهد؟ استراتژی کارکنان شما باید در هدف بلند مدت پیشرفت و حفظ پرستیژسازمانی قدرتمند سازمان , واضح و شفاف باشد.
فرهنگ استعداد
نسل های جوانتر اکنون هنگام پیداکردن شغل بیشتر به چیزی فراتر از حقوق و شرایط اساسی استخدام و مزایای آن توجه دارند . آنها در مورد فرهنگ و “جوهر” سازمانی که قصد اشتغال در آن را دارند پرس و جو می کنند. ایجاد نوعی فرهنگ که این افراد با استعداد را جذب نماید یک رکن اصلی در استراتژی کارکنان شماست .
بدون ذکر جزئیات , تحقیقات بطورکلی همیشه نشان می دهند که موارد زیر مهمترین مسائل در پرورش محیطی است که کارکنان را جذب نموده , آنها را نگهداشته و مستعد می سازد:
- برقراری تعادل بین کار و زندگی . جدا از برقراری تعادل محض بین کار و زندگی , شرکت ها باید رابطه نزدیکی با کارمندان خود داشته باشند. برای مثال , شرکت IBM ۵۰ میلیون دلار در سال صرف کمک به کارکنان خود می کند تا امور مالی خود را بهتر مدیریت کنند. بسیاری از شرکت ها برای کمک به مسائل خصوصی کارکنان خود اقدام به استخدام مشاور و روانشناس می کنند.
- توانایی کار در ساعات و زمانهای مختلف – سنجش خروجی کارکنان و همکاری آنها که به ورودی و ساعات کاری که آنها در دفتر سپری می کنند, محدود نمی شود.
- زحمت کمتر و رقابت بیشتر – کارمندان با استعداد تمایل دارند دائما پیشرفت کنند. دلیل آن هم این است که آنها می دانند که این سیستم نیست که برایشان کارآفرینی می کند بلکه مهمترین سرمایه آنها رزومه کاریشان است که باید همیشه آن را تاثیرگذار و زنده نگه دارند. برای مثال , دائما باید مطمئن باشند که قابلیت های استخدام شدن را دارند . آنها کار روزمره و عادی را دوست ندارند. برای مثال , شرکت Pfitzer اخیرا شروع کرده تا کارهای پرزحمت را از بیشتر مشاغل خود حذف کند ( مثل فرمت کردن اسلاید ها برای ارائه در جلسات یا گزارش دهی از کلیه امور جاری شرکت به اعضا هیات مدیره ) . با آزاد کردن وقت کارمندان , آنها امیدوارند تا ازمهارت کارمندان خود بهره بیشتری ببرند.
- آموزش و پرورش , جدا از آموزش محض برای کسب مهارت های ویژه شغلی , امروزه جوانان در جستجوی یادگیری توانایی های ذاتی موفق ترین افراد در حرفه خود هستند. آنان نسبت به همه مردم در طول تاریخ بشر, چه از طریق اینترنت و چه از طریق مطالعات خود به اطلاعات بیشتری دسترسی دارند– بنابراین به دوره های آموزشی بیشتر نیازی ندارند. آنها خواستار این هستند که نبوغ نهفته در حرفه خود و شایستگی های ناخودآگاه افراد با تجربه را یاد بگیرند دانشی که تنها اکتسابی و نه آموختنی است.
- کیفیت کار . بسیاری از کارکنان بااستعداد می خواهند در محیطی کارکنند که می دانند همکاری آنها تاثیر گذار است. آنها همچنین مایل هستند در شرکتی مشغول بکار شوند که بطور ویژه به جامعه کمک می کند و به لحاظ اجتماعی مسئول است.
شما می توانید بسیاری از عوامل دیگر را در نظر بگیرید و تئوری ها و برنامه های بسیاری هستند که می توانید بررسی و اجرا کنید. نکته مهم برای کسانی که درگیر مسائل استراتژیکی می شوند این است که خود را در گیر جزئیات نکنید بلکه در ذهن خود تجسمی از توانایی دادن , قدرت بخشیدن و انرژی دادن به فرهنگ شرکت داشته باشید. این درست از خود شما شروع میشود و نمی توان آن را به منابع انسانی یا سایر بخش ها محول کرد.
وفاداری
در بسیاری از شرکت ها به نظر می رسد مسئله حفظ کارمندان جوان با استعداد برای بیش از ۳ سال یک نگرانی عمده است . گرچه آنها ناامیدانه در پی یافتن پاسخ هستند اما به نظر می رسد اکثر شرکت ها در جستجوی یک راه حل کوتاه مدت برای رفع معضل وفاداری پرسنل هستند . شرکت ها در جستجوی رفع و رجوع سریع و راه حلهای ساده و تنظیمات سطحی هستند هر چیزی که در چرخه بودجه جاری شرکت قابل انجام باشد اما زمان آن نیست که مسئله وفاداری را بطور بلند مدت حل و فصل کرد؟ راه حل کوتاه مدت برای این مسئله کاملا برعکس عمل نموده و قطعا تنها نتایج آن نیز کوتاه مدت خواهد بود .
در واقع , برنامه ریزی درازمدت برای وفاداری پرسنل غیرممکن است. وفاداری به معنای واقعی خود – یک نتیجه و یک محصول فرعی است تا ذاتا یک هدف . من بر این باورم که نوع قدیم وفاداری , مثلا ۳۰ یا ۴۰ سال خدمت طولانی در یک محل , کاملا منسوخ شده است. شما احتمالا فقط می توانید روی ۲۰ سال از خدمت یک شخص با استعداد حساب کنید تنها اگر قبول کنید که این امر هر ۵ سال یکبار اتفاق می افتد.
بنابراین یک استراتژی مهم در مورد کارکنان این است که یک شبکه فارغ التحصیلی برای همه کارکنانی که ممکن است کار خود را ترک کنند ایجاد کنید. با آنها در تماس باشید . به آنها کمک کنید تا بتوانند با شما در تماس باشند و و قتی آنها آمادگی تغییر و جابجایی از پست فعلی خود را دارند شاید روزی دوباره به سمت شما برگردند. لازم است این تفکر را که هرکس شما را ترک می کند به شما پشت کرده و یک خائن است را از خود دور کنید. شاید آنها نیاز به تغییرو تحولی دارند که شما در حال حاضر قادربه برآوردن آن نیستید . در همین رابطه , من قویا پیشنهاد می کنم که یکی از سوالاتی که شما از تازه مستخدمین در بدو ورود آنان می پرسید این باشد که چه وقت قصد ترک شرکت را دارید؟ ” با تصور اینکه شما بتوانید آنها را قانع کنید تا به این سوال صادقانه پاسخی صادقانه دهند , می توانید تاحدی از برنامه های آینده آنها باخبر شده و روی یک رابطه قابل قبول دو طرفه حساب کنید جایی که هریک از شما هر آنچه را که در جستجوی آن است از این رابطه بدست می آورد.
تنها راه انتخاب
هر قدرهم که بخواهید به مسئله استراتژی کارکنان نزدیک شوید نکته واضح این است که این نقطه شروعی برای هر استراتژی خوب کاری است. اکثر شرکت ها اول استراتژی کاری خود را شکل می دهند سپس واقعا امیدوارند که برای شغل های ایجاد شده کارمند استخدام کنند. در گذشته , شما می توانستید تقریبا مطمئن باشید که با کمی کار منطقی می توانید به این نتیجه برسید . اما اکنون اینگونه نیست . یکی از ارکان اصلی کسب وکار , برای حداقل ده سال بعد این است که شما بوسیله توانایی خود برای جذب و نگهداری پرسنل پست های حساس, تحت فشار قرار می گیرید. شما این واقعیت را نمی توانید نادیده بگیرید. شما نمی توانید با این تصور که این مسئله اساسی طی چند سال گذشته تغییرموثری نکرده به کار خود ادامه دهید. تنها شانس منطقی موفقیت پایدار در کار این است که استراتژی کارکنان را در راس امور قرار دهید و آن را در بطن استراتژی شرکت و دردستور کار دائمی ارشد ترین مدیران قرار دهید.
نوشته : گراییم کوردینگتون | ترجمه : مدیران ایران
منبع: Mindtools آیا تاکنون به دلیل این موضوع که کارکنان به سازمان شما وفادار میمانند، فکر کردهاید؟ بعضی از افراد به دلیل اینکه عاشق کار خود هستند به سازمان خود متعهد میمانند و برخی دیگر به دلیل اینکه اهداف فردی خود را با اهداف شرکت همسو میبینند، به آن وفادار هستند.
چگونه کارمندانی وفادار داشته باشیم؟
یکی از بزرگترین درگیریهای ذهنی یک مدیر، از دست دادن کارمندان و تبعا از دست دادن مشتریان به واسطه ترک مجموعه ازسوی کارمندان است. برای اینکه یک مدیر بتواند کارمندان خود را وفادار کند باید اصولی را در رفتار با آنها رعایت کند. در ابتدا تعریفی از کارمندان وفادار و ویژگیهای آنان ارائه میدهیم و سپس نحوه برخورد با این کارمندان را بیان میکنیم.
شاید بتوان گفت یک کارمند وفادار خود را بخشی از مجموعه میبیند و همانند مالک و سهامدار مجموعه عمل میکند، ویژگی توصیفی این افراد عدم توجه آنها به خودشان است (حتی وقتی که لازم است به خود توجه کنند). آنها همانند چرخی هستند که هرگز صدا نمیدهند و بنابراین هرگز نیاز به روغن کاری ندارند. این گونه کارمندان مشارکت بیشتری در کارها داشته و ایدههای نوآورانه بیشتری ارائه میدهند، برای انجام کارهای مختلف داوطلب میشوند و افراد را برای استخدام در مجموعه ترغیب میکنند، نسبت به مجموعه تعصب دارند و از آن در مقابل دیگران دفاع میکنند.
در مقابل اینگونه کارمندان وفادار مدیر نیز باید وفاداری خود را به آنها نشان دهد و قدردان این نوع از کارمندان خود باشد. مدیر برای اینکه بتواند کارمندان وفادار داشته باشد یا وفاداری کارمندان خود را حفظ کند باید اصولی را رعایت کند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- کارمندان خود را در کارها و بخشهایی قرار دهد که بیشترین تناسب را با تواناییهای آنها داشته باشد.
۲- کارمندان برای کارهای خوبی که انجام میدهند مورد توجه و قدردانی قرار گیرند و حتی در مواردی که لازم باشد، میتوانند پاداش دریافت کنند البته این پاداش باید در راستای اهداف مجموعه باشد.
۳- باید با کارمندان با احترام برخورد شود و به شخصیت انسانی آنها توجه کرد.
۴- باید به ایدهها و خلاقیتها و پیشنهادهای کارکنان در مجموعه اهمیت داده شود.
۵- با کارمندان به گونهای رفتار شود که احساس کنند بخش مهمی از مجموعه هستند و کاری مهم را برعهده دارند و خود را جدا از مجموعه احساس نکنند.
۶- کارمندان باید در محیط کار اخلاق کاری را ببینند و با همکارانی کار کنند که آنها نیز اخلاق کاری را رعایت میکنند.
۷- کارمندان باید در فضایی دوستانه کار کنند و امکان برقراری رابطه خوب با همکاران خود را داشته باشند.
۸- کارمندان باید امکان پیشرفت و ترقی در شغل و سمت خود را داشته باشند تا با انگیزهای بیشتر بهکار بپردازند.
۹- همواره زمینه آموزش و یادگیری مطالب جدید در ارتباط با کار برای کارمندان فراهم باشد.
۱۰- مدیران سازمانها نباید با تحت فشار قرار دادن کارکنان آنان را وادار به دروغ گفتن کنند که این یکی از آفات هر سازمانی است.
۱۱- مدیران سازمانها باید با شیوههای جدید بهرهمندی از منابع انسانی که در سالهای اخیر جزو سرمایههای سازمان محسوب می شود آشنا شوند.
در آخر باید گفته شود شاید برخی کارمندان وفادار در یک مجموعه در شمار بهترین کارمندان از نظر کارآیی و سودآوری نباشند و به اصطلاح کارمند ستاره نباشند ولی این کارمندان وفادار، عضو با ارزشی برای مجموعه محسوب میشوند که از دست دادن آنها معمولا گران تمام میشود و مشکلات بسیاری را به وجود میآورد زیرا اینها کسانی هستند که مجموعه را جزئی از خود میدانند و نظر مشتریان را نسبت به مجموعه همواره مثبت نگه میدارند و مدیر باید با هدایت درست و مناسب و آموزشهای لازم (در صورت نیاز) آنها را به کارمندان ستاره و برجسته تبدیل کند.
منبع:https://donya-e-eqtesad.com/
چرا کارمندان صادق و وفادار از مدیران خود ناراضی می شوند؟
این سوالی است که بسیاری از کارمندان شاید بارها بهش فکر کردن ولی به هر دلیلی هیچ وقت به زبان نیاوردند.
چندی پیش به درخواست یکی از دوستانم که هم اکنون دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه تهران است برای کار تحقیقاتی اش برای درس مدیریت منابع انسانی و بخاطر سابقه ده ساله ام در سیستم آموزش عالی کشور مصاحبه ای انجام دادم تحت عنوان “دلایل نارضایتی کارمندان از مدیران” که امروز در این یادداشت آنرا منتشر می کنم، البته مطمئنا مدیران سازمان های بزرگ این یادداشت من را نخواهند خواند ولی شاید جوانتر ها بخوانند و آنرا بخاطر بسپارند برای آینده …
من در این یادداشت به عنوان یک کارمند خوب و منظم که بیش از ۹ سال در یک سازمان از پایین ترین سطح سازمانی شروع کرده است و در این ۹ سال در کمال صداقت، دقت و وفاداری به آن سازمان ارتقا هم پیدا کرده ام می نویسم، کارمندی که تندیس “همکار برگزیده” در جشنواره سالیانه آنجا را در کارنامه خود دارد و به دقت، نظم و خلاقیت در سازمان شناخته شده ام و همیشه نیز به آن مفتخرم (تعریف از خود کردم ولی واقعیت بود )؛ اما در این یادداشت بگذارید با یک دید دیگر برایتان بنویسم، البته لازم است بگویم من نه در زمینه منابع انسانی و بهره وری سازمانی تحصیل کرده نه تخصصی دارم .. فقط از دید خودم به آن پرداخته ام.. شاید یه جورایی یک تجربه شخصی ^_^
حتما شنیدید که مدیری از استعفای یکی از کارمندان خوبش گله مند است و این مساله باعث شگفتییش شده ولی باید به آنها نیز حق داد که این چنین شاکی و مضطرب باشند، زیرا رفتن افراد خوب از شرکت یک موضوع سخت و پرهزینه است بخصوص اینکه آن فرد در سازمان سالیان سال حضور داشته باشد و یا کارهای کلیدی را انجام داده باشد و به نوعی چسبندگی سازمانی هم دو طرفه ایجاد شده باشد.
اغلب مدیران، مشکلات گردش مالی و محدودیت های شرکتشان را به گردن زمین و آسمان می اندازند در حالی که عامل اصلی در بروز این مسئله را فراموش می کنند؛ اینکه همواره افراد مدیران خود را ترک می کنند نه شغلشان را!
عوامل زیادی در نارضایتی کارمندان از مدیران وجود دارد و هر کس با یک دید به آن نگاه میکند، به نظرم هرکسی یک جور سبک کاری در محیط کارش دارد. بعضی از افراد خیلی دلسوزتر کار می کنند بعضی ها نه، بعضی ها از وقت و انرژی شان بیشتر میزنند که کارها را درست، به موقع و سر وقت انجام بدهند و این برایشان در محیط کار یک ارزش است ولی برای بعضی از کارمندان اینطوری نیست..( فقط میان سرکار که اومده باشن : )))
ولی خب من در این یادداشت برای اینکه از دید یک کارمند حرفه ای می خواهم بنویسم و این دلایل رو بررسی کنم؛ به نظر من چند تا عامل اصلی وجود دارد که باعث نارضایتی یک کارمند حرفه ای از مدیرش (مدیران) می شود.
- بیگاری کشیدن از کارمندان
مطمئنا کارمندان خوب در سازمان ها انقدر خوب و با کیفیت کار می کنند که مدیران خودشان رو تحت تاثیر قرار بدهند که هر روز کارهای بیشتری رو برعهده آن کارمند بگذارند، بطوریکه در این حد مدیر به اینکار معتاد می شود که به نظرم این یکی از عوامل مهم هست که کارمند ها ناراضی شوند و گاها فرار رو به ماندن در آن سازمان ترجیح دهند، زیرا معمولا در این مواقع مدیران برای انجام کار بیشتر نه دستمزد بیشتری در نظر می گیرند و نه به ارزش انجام کارها و وقت صرف شده برای کارها اهمیتی می دهند.(جا دارد از تکه کلام خودم E-Hamal اشاره کنم :)) که به نوعی کارگری پشت کامپیوتر اطلاق می شود)
- استخدام افراد بی کفایت در سازمان و توقع انجام دادن کم کاری آنها
مطمئنا شما هم دیدید در سازمان ها خیلی از افراد هستند که یا برای آن شغل ساخته نشدند و یا بی مسئولیت هستند و کارشان را به درستی انجام نمی دهند و مدیران بجای حل این مشکل از کارمندان وفادار سازمانشان انتظار دارند که در کنار کارهای خود (با کلامی همچون: حواست به کارهای فلانی هم باشه، یا حالا اینبار شما انجام بده اون یاد بگیره و… ) عهده دار کارهای این افراد باشند
- روزمرگی و انجام کارهای تکراری
ما ماشین نیستیم، و ماشین ها درست شدن که کارهای تکراری و کسل کننده رو انجام بدن و انسان ها هستند که بتوانند با فکر کردن و ایده پردازی کارهای جدید و نوعی را انجام دهند.
(من خودم بشخصه از کارهای تکراری و اینکه هر روز فقط تکراری انجام بدم متنفر هستم و البته فیلد کاری من هم اینطوری نیست که کار تکراری بکنم ولی اینکه بهم زمانی داده نشه که بتونم ایده پردزای کنم و یا راه حل درستی برای کارها بچینم متنفرم.)
- از بین بردن ایده ها و خلاقیت کارمند در سازمان
اهمیت ندادن به ایده ها، خلاقیت کارمندان، دلسرد کردنشان برای اجرایی کردن آنها (در صورتی که خود مدیران هم بدانند اجرای آن ایده بسیار سود ده خواهد بود) و متاسفانه در این سالها هم که کمبود منابع مالی در سازمان ها باعث جلوگیری از شکل گیری و همچنین اجرایی نشدن ایده ها و خلاقیت ها می شود.
- عدم قدرت تشخیص درست و بجا برای تشویق کارمند توسط مدیران
خیلی از مدیران ( من احساس میکنم بیشتر مدیران دولتی و قدیمی اینجوری هستند) دوست دارند وقتی به مناسب اتمام پروژه ای می خواهند پاداش دهند باید به همه افراد آن سازمان به یک اندازه پاداش اختصاص دهند.. مثلا کارمندی که مسئول پروژه بوده و یکسال درگیر یک پروژه بوده است با کسی که فقط ۱۰ ساعت آن هم به صورت پاره وقت روی آن پروژه یکسان در نظر گرفته می شود که بنظرم این نشان دهنده عدم قدرت لازم مدیر مربوطه است.
- مدیر در سازمان اهداف زیادی را همزمان دنبال کند
متاسفانه خیلی از سازمان های کمال گرا (که منشا کمال گرایی مدیران ارشد آن را دارند) دچار این مشکل شدند و با اهداف زیاد و متفاوت ذهن و انرژی کارمندان خود و همچنین زمان مفید سازمان را می گیرند که این خودش باعث نارضایتی زیادی در کارمندان سازمان که تکلیف اولویت بندی کارهایشان را (بدلیل از این شاخه به آن شاخه پریدن الویت های سازمان) نمی دانند.
- تبعیض جنسیتی برای ترفیع در پست های بالای سازمان
متاسفانه با اینکه در قرن ۲۱ زندگی میکنیم ولی هنوز جنسیت زدگی در اعطای ترفیع در پست های بالای سازمانی هست و مدیران خیلی سخت با ترفیع خانم ها در سازمان ها موافقت می کنند که همین تبعیض در کارها و تصمیمات برای خانم ها در سازمان ها می تواند یک نوع نارضایتی بهمراه داشته باشد که البته اوضاع زمانی بدتر می شود که ترفیع صورت گیرد ولی در جلسات به نظرات و تصمیمات مدیر و مسئول خانم بی اعتنایی شود، که البته این مشکل فقط مخصوص ایران نیست و در کشورهای پیشرفته جهان همچون امریکا هم این مشکلات وجود دارد.
- اهمیت ندادن به زندگی شخصی، سلامتی کارمند
خیلی از مدیران برایشان فقط پیشرفت و موفقیت کسب و کارشان اهمیت دارد، بطوری که گاهی چنان درگیر این موضوع می شوند که از پرسنل خود انتظار دارند که از حقوق خود اعم از استفاده از مرخصی ها (استحقاقی و حتی استعلاجی) و حتی در زمان خارج از وقت اداری برای پیشبرد اهداف سازمان صرف نظر کنند.
- عمل نکرده به قول و تعهدات
قول و تعهدات در سازمان می تواند از امور مربوط به ترفیع و یا تغییر در پست و جایگاه سازمانی باشد و یا حتی افزایش حقوق، پاداش و پرداخت حق الزحمه کارهای خارج از سازمانی ایست که به صورت پروژه انجام داده می شود، مطمئنا وقتی کسی کاری رو درست و به موقع انجام داده است توقع هم دارد که در قابل بدون هیچ درگیری فکری و کلامی به حق خودش برسد.
- متکلم وحده بودن و فقط بدنبال یک بله قربان گو بودن
متاسفانه خیلی از مدیران در سازمان ها فقط افراد را استخدام می کنند و در جلسات می آوردند که به نظرات آنها پاسخ مثبت بدهند و یا آنها را تشویق کنند و در انتها با یه “بله قربان شما درست می گویید” همه چیز حل و فصل گردد و مدیر راضی و کارمند در دل ناراضی از اینکه در سازمان نظرات، فکر و ایده اش اصلا دیده و اهمیت داده نشده است.
مطمئنا دلایل بسیار زیاد دیگری در این اوضاع نابسامان کسب و کار کشور برای کارمندان بخصوص کارمندان بخش خصوصی وجود دارد که بسیاری از آن (مثل پرداخت به موقع حقوق و دستمرد و مزایا، تحت پوشش قراردادن بیمه ای، احترام و عدم سو استفاده از هر نوع (رفتاری، زبانی و عملی) جز حقوق اصلی هر کارمند و فرد شاغلی در تمام اصناف و کسب و کارهاست..
تبدیل کارکنان از “راضی به خشنود” و “خشنود به وفادار”
نیروی انسانی بی تردید شریف ترین، مهم ترین و ارزشمند ترین عامل بین عوامل و منابع مختلف تولید است. نقش نیروی انسانی در پیشبرد امور سازمان اهمیت بالایی دارد. نیروی انسانی متعهد با رفتار خود و اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع می تواند از بروز زیان های مادی جلوگیری و برای سازمان خلق ارزش و ثروت کند. بدیهی است میزان رضایتمندی کارکنان ارتباط مستقیم با بهره وری آنان و به تبع آن بهره وری سازمان دارد.
نیروی انسانی بی تردید شریف ترین، مهم ترین و ارزشمند ترین عامل بین عوامل و منابع مختلف تولید است. نقش نیروی انسانی در پیشبرد امور سازمان اهمیت بالایی دارد. نیروی انسانی متعهد با رفتار خود و اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع می تواند از بروز زیان های مادی جلوگیری و برای سازمان خلق ارزش و ثروت کند. بدیهی است میزان رضایتمندی کارکنان ارتباط مستقیم با بهره وری آنان و به تبع آن بهره وری سازمان دارد. بنابراین داشتن رضایتمندی کارکنان عاملی کلیدی در موفقیت سازمان است و باید مورد توجه ویژه رهبران سازمان قرارگیرد.
در بسیاری از نظرات ارائه شده، کارکنان یک سازمان از لحاظ میزان رضایت شغلی به ۶ دسته تقسیم می شوند.
بسیار ناخشنود، ناخشنود، بی تفاوت، راضی، خشنود و وفادار. بدون شک کارکنان دسته اول، دوم و سوم یعنی کارکنان بسیار ناخشنود، ناخشنود و بی تفاوت برای مدت طولانی در سازمان باقی نخواهند ماند و یا اینکه اگر باقی بمانند کارآیی و اثربخشی لازم را نخواهند داشت. لذا جهت بهبود عملکرد سازمان، باید تلاش کرد کارکنان آن سازمان از ۳ مرحله اول گذر کنند و وارد مراحل ۴ تا ۶ شوند.
تفاوت کارکنان راضی و کارکنان خشنود
به طور کلی اگر میزان انتظارات کارکنان با فایده ای که نصیب آنان می شود برابر باشد، کارمند راضی است و اگر میزان انتظارات، کمتر از فایده کسب شده باشد، کارکنان به درجه خشنودی و شعف می رسند.
از دیگر تفاوتها این است که کارکنان راضی ممکن است توسط رقبا ربوده شوند. اگر رقبا به یک کارمند راضی حقوق و مزایای مشابه یا کمی برتر ارائه دهند، احتمال گرایش او به سازمان رقیب بسیار زیاد خواهد بود. اما کارکنان خشنود به ندرت به دعوت دیگر سازمانها توجه می کنند. نکته قابل ذکر این است که فضای حاکم بر محیط کسب و کار می تواند به عنوان عاملی تاثیرگذار شناخته شود. به عنوان مثال در یک اقتصاد دولتی بسیاری از مفاهیم مورد اشاره رنگ می بازد.
تبدیل کارکنان راضی به خشنود:
برای اینکه یک سازمان بتواند کارکنانی راضی داشته باشد، باید علاوه بر تامین نیازهای اولیه آنها نظیر حقوق ومزایای مناسب و امنیت شغلی به نیازهای انگیزشی نیز توجه کند. این نیازها گروهی از نیازهای انسانی هستند که تامین آنها از سوی سازمان با برونداد مثبت و ابراز شادمانی کارکنان همراه است. تامین نیازهای انگیزشی اغلب میتواند شوق بسیاری در کارکنان ایجاد کند و کارایی آنان را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. تعدادی از نیازهای انگیزشی به شرح زیر است:
الف- توجه به امور رفاهی کارکنان
ایجاد شرایط مطلوب برای کار در سازمان از قبیل اتاق کار، میز و تجهیزات، ایمنی، آب و هوای مناسب و امکانات دیگری که در محیط کار مورد نیاز کارکنان است از مسائل رفاهی مهم و تسهیلکننده شرایط کار به شمار میآید. هر چه میزان توجه به این مسائل در سازمان افزایش یابد، کارایی کارکنان نیز افزایش پیدا میکند.
ب- توجه به برنامههای مورد علاقه کارکنان
از جمله اقدامات مورد علاقه برای کارکنان طراحی و اجرای برنامههای خاص برای خانوادههای آنان است. برنامههایی از قبیل برگزاری تورهای زیارتی و تفریحی، نشستهای گوناگون، دورههای آموزشی،
برنامه های ورزشی و سلامت، ارسال کتاب و جزوههای مرتبط با سازمان برای افزایش آگاهی خانوادهها از سازمان و هر برنامه دیگری که بتواند بخشی از نیازهای زندگی اجتماعی کارکنان را پوشش دهد.
اما این عوامل تنها باعث خواهد شد که یک کارمند راضی داشته باشیم نه خشنود. برای داشتن یک کارمند خشنود علاوه بر توجه موارد یادشده، سازمان باید به نیازهای واکنشی کارکنان نیز توجه کند. نیازهای واکنشی دستهای از خواستهای انسانی را در بر میگیرند که تامین آنها از سوی سازمان، واکنشهای مثبتی از سوی کارکنان در پی دارد و نه تنها باعث رضایت کارکنان، بلکه باعث بالندگی آنان نیز میشود.
این نیازها عبارتند از احساس برابری، احساس همراهی، احساس پذیرفته شدن، احساس تعلق به سازمان و احساس افتخار.
تبدیل کارکنان خشنود به وفادار
بدون شک هزینه جلب یک کارمند جدید بسیار بیشتر از هزینه خشنود و شیفته سازی کارمند راضی است. لذا باید سازمان همه تلاش خود را انجام دهد تا کارکنان آن به کارکنانی وفادار تبدیل شوند و به راحتی جذب سازمانهای رقیب نشوند. حتی با داشتن پیشنهادهایی بهتر از سازمان فعلی.
در واقع تداوم تحقق انواع نیازهای کارکنان می تواند آنها را از حالت خشنود به حالت وفادار تبدیل کند. بنابراین اندازه گیری مرتب و پیوسته خشنودی کارکنان یک ضرورت انکار ناپذیر جهت وفادار سازی کارکنان است.
برخی از انتظارات کارکنان که با جایگاه اجتماعی آنان رابطه مستقیم دارد و با افزایش این جایگاه انتظارات ایشان نیز بیشتر و به تبع آن وفاداری آنها به سازمان افزایش خواهد یافت عبارت است از:
۱- حفظ کرامت انسانی
در گستره بیانتهای هستی کرامت انسان ارزشمندترین گوهری است که نه میتوان قیمتی بر آن نهاد و نه بهایی برای آن پرداخت.”کرامت گوهری ذاتی است که با انسان زاده میشود اما با مرگ او پایان نمییابد“. کارکنان هر سازمانی توقع دارند در محیط کار خود کرامت انسانی آنها مورد توجه قرار گیرد و با هیچ بهانهای تضییع نشود.
۲- رعایت احترام
نیاز به احترام از جمله نیازهایی است که در هر طبقه اجتماعی مطلوبِ انسان بوده و احساس کمبود آن موجب بروز مشکلاتی خواهد شد. به همین دلیل افراد ممکن است برای دستیابی به احترام اقدامات گوناگونی انجام دهند. یکی از انتظارات غیرقابل انکار در ارتباطات انسانها طلب احترام از دیگران و متقابلاً احترام گذاشتن به دیگران است.
سازمانهایی که در ارتباط درون سازمانی خود این مهم را مدنظر دارند و حس احترام طلبی کارکنان خود را تامین میکنند، موفقیت بیشتری در تامین رضایت درون سازمانی و به طبع آن رضایت مشتریان برون سازمانی دارند.
۳- ادب در برخورد
عموما انسانها در ارتباط خود مبادی آداب هستند و از دیگران نیز رعایت ادب در کلام و برخورد را طلب میکنند.
ممکن است تفاوتهای فرهنگی باعث دوگانگی در بعضی برخوردها شود و برداشتهای گوناگونی از یک حرکت وجود داشته باشد، اما اصل رعایت ادب و برخورد، خدشهناپذیر است و همه انسانها در همه اعصار به آن معتقد بودهاند. چنین انتظاری از سوی کارکنان یک سازمان انتظاری معقول و مطلوب است و تبدیل ادب در فرهنگ سازمانی به یک ارزش، باعث تاثیر جدی در میزان رضایت سازمانی میشود.
۴- احترام به ارزشهای کارکنان
ارزشها ساختارهایی روانشناختی هستند که در نتیجه تجربههای فرهنگی، اجتماعی و شخصی، درون انسان نهادینه میشوند. بنابراین برخی ارزشهای انسانی برخاسته از آموزههای دینی، قوانین جامعه، گاهی از قوم و قبیله و گاهی از عرف و فرهنگ و تاریخ و خانواده و محیط پیرامونی انسان نشات میگیرند. این ارزشها هر چه باشند برای انسانها از حیث شخصی ارزش دارند. ارزشی که در بسیاری از آنها از جمله ارزشهای دینی تا پای جان به آن معتقد و پایبند هستند. از این رو فرهنگ سازمانی باید به گونهای پایهریزی شود که به ارزشهای انسانی کارکنان احترام بگذارد و با مخدوش کردن آن نارضایتی ایجاد نکند.
۵- رعایت حریم شخصی
از بدیهیترین حقوق هر انسان این است که بتواند در اندرونی و خلوتگاه خود از تعرض دیگران مصون باشد. این خلوتگاه مکانی است که هیچ کس بدون مجوز حق ورود به آنجا را ندارد. مصادیق حریم خصوصی شامل اطلاعات حقیقی، مسائل خانوادگی، اعتقادات دینی و فرهنگی و سیاسی است تا آنجا که از سوی خود فرد به طور رسمی اعلام نشده باشد. بنابراین سازمانها علیرغم آن که به اشکال مختلف اطلاعات خصوصی افراد را طی پرسشنامههای گوناگون اخذ میکنند، موظف اند این اطلاعات را به گونهای حفظ کنند که از دایره محرمانه خارج نشود. بروز چنین اتفاقی علاوه بر سلب اطمینان و ایجاد نارضایتی در کارکنان در برخی موارد ممکن است آنان را با مخاطرات جدی مواجه کند. به طور کلی تداوم تحقق انواع نیازهای کارکنان می تواند آنها را از حالت خشنود به حالت وفادار تبدیل کند.
کارمندانی که به شرکت متعهد هستند، به احتمال زیاد کارهای خود را به خوبی انجام داده و مدت زمان بیشتری در شرکت ماندگارند. که همین عوامل برای موفقیت شرکت بسیار ارزشمند است.
کارکنان متعهد چگونه ساخته میشوند؟
حفظ کارکنان و وفاداری ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. قرار است رابطه بین کارمند و کارفرما، یک رابطه سودمند دوجانبه باشد. با این حال، هاروارد بیزینس ریویو معتقد است که تعادل بین این دو در حال ضعیف شدن است. چنین عدم تعادلی حتی ممکن است ریشه ترک بی سر و صدای محل کار باشد، زیرا امروزه تعداد بیشتری از کارمندان برای شرکتی که از روابط متقابلی برخوردار نیست، از فراتر رفتن از وظایف کاری خودداری میکنند.
در حالی که فراتر رفتن میتواند برای کارکنان هزینه داشته باشد، اما در یک سازمان سالم، این هزینهها معمولاً با مزایایی مانند افزایش سرمایه اجتماعی، رفاه و موفقیت شغلی متعادل میشود.
اندازه گیری وفاداری کارکنان
اندازه گیری وفاداری کارکنان میتواند دشوار باشد، اما تاثیر آن را بر کسب و کار و سازمان را به راحتی میتوان مشاهده کرد. بسیار مهم است که بدانید کارمندانتان چقدر وفاداری و تعهد به سازمان دارند تا بتوانید اقدامات لازم را برای اطمینان از کاهش یا فرسایش آن در طول زمان انجام دهید. روند کاهش وفاداری و تعهد کارکنان بر عملیات تجاری کسب و کارتان تأثیر منفی گذاشته و جلوی رشد و شکوفایی سازمان را میگیرد. علاوه بر این، به افراد شما که زمان و استعدادهای خود را برای موفقیت سازمان سرمایهگذاری میکنند، آسیب میرساند.
در ادامه برخی از موثرترین راهها برای اندازهگیری وفاداری کارکنان، همراه با چند استراتژی برای ایجاد و بهبود این عامل مهم در موفقیت سازمان آورده شده است.
وفاداری کارکنان در شرکت چیست؟
در روابط شخصی، وفاداری مفهوم به مراتب سادهتریست یا حداقل تجسم آن آسانتر است. وقتی دوستان، خانواده و عزیزان از بهترین منافع ما محافظت میکنند، برایمان نشان از وفاداریست. میدانیم که این افراد با ما بدگویی نمیکنند، از ما دزدی نمیکنند یا سعی نمیکنند به ما آسیب برسانند.
وقتی چنین رفتارهایی در رابطه کارمند-کارفرما به وجود میآید، چه شکلی به نظر میرسند؟ آیا به این معنی است که کارمندان درباره شرکت بد صحبت نمیکنند؟ چه چیزی را برای سازمان زیان آور در نظر میگیرند؟
وفاداری کارکنان میزان تعهد و مشارکت آنها با سازمانشان است. کارکنان متعهد کمتر احتمال دارد کار را ترک کنند، به دنبال شغل دیگری بگردند یا درباره کارفرمای خود منفی صحبت کنند. آنها سختتر تلاش میکنند و در مورد نقشها و مسئولیتهای خود مشتاقترند.
خصوصیات کارکنان متعهد
کارمندان وفادار برای ایجاد محیط بهتری برای خود و همکارانشان به شرکت کمک میکنند. آنها بیشتر از سایر کارمندان در سازمان میمانند یا بعد از مرخصی زودتر برمیگردند. کارمندان وفادار سختتر تلاش میکنند، میزان غیبت کمتری دارند، معمولاً شغل خود را تغییر نمیدهند، در کار بهرهورتر هستند و در حین کار به مشتریان خدمات بهتری ارائه میدهند.
چالش این است که واقعاً هیچ مسیر سریعی برای ایجاد وفاداری کارکنان وجود ندارد. تعهد کارمند ناشی از یک رابطه و اعتماد متعادل و متقابل است. در حالی که مشوق هایی مانند دستمزد بالاتر یا ترفیع میتوانند به عنوان پاداش برای کارکنان وفادار استفاده شوند، اما جایگزینی برای یک رابطه مستحکم نیستند.
مولفه های وفاداری سازمانی کارکنان
از مولفه های اصلی وفاداری سازمانی میتوان به سه عامل اصلی که به ایجاد کارکنان متعهد کمک میکند نام برد.
وفاداری شرکت
وفاداری شرکت درجهای است که کارکنان نسبت به کارفرمای خود احساسات مثبت دارند. به طور کلی، وفاداری زمانی بالاست که کارکنان احساس کنند به خوبی جبران میشوند و از مزایای کافی برخوردار باشند. کارفرمایان میتوانند وفاداری کارکنان را با مزایای سلامتی، سرمایه گذاری در توسعه شخصی و با کمک به دلایل معناداری افزایش دهند. وقتی اعضای تیم احساس کنند که شرکت ارزشهای شخصی آنها را به اشتراک میگذارد، احتمال بیشتری دارد که بمانند.
رضایت کارکنان
نتیجه تحقیقات نشان داده که، رضایت کارکنان با سطوح بالای عملکرد شغلی مرتبط است. وقتی کارمندان از نقش خود راضی هستند، به اندازه کافی نسبت به کاری که انجام میدهند و پاداشی که دریافت میکنند، احساس چسبندگی و وفاداری بیشتری میکنند. آنها از کار با تیم لذت میبرند و احساس میکنند توسط رهبران خود حمایت میشوند.
مشارکت کارکنان
در نهایت، مشارکت کارکنان درجهای است که کارکنان به طور روزانه با کار خود درگیر هستند. هنگامی که کارمندان به شدت روی کار خود سرمایهگذاری میکنند، زمان بیشتری را در وضعیت کاری سپری میکنند. آنها تمایل دارند کارهای خلاقانهتر و نوآورانهتری انجام دهند و رضایت شغلی بالاتری را گزارش کنند.
پیشنهاد مطالعه بیشتر: چگونه به کار و زندگی تعهد داشته باشیم؟
کیفیت بالای مولفه های وفاداری سازمانی در مجموع منجر به افزایش ماندگاری کارکنان میشود. که وجود این مولفه ها نه تنها به معنای شادتر بودن کارکنان است، بلکه به معنای صرف زمان و هزینه کمتر برای یافتن کارکنان جدید و نرخ جابجایی کمتر است. وفاداری در طول زمان ایجاد میشود، بنابراین هر کارمندی که در شرکت شما میماند، تأثیر مثبتی بر سازمان دارد.
نحوه بررسی وفاداری کارکنان
اگر سوال نکنید، چطور میخواهید متوجه احساس تیمتان نسبت به رهبری و فرهنگ سازمان شوید؟ بهترین راه برای اندازه گیری وفاداری کارکنان این است که فرصتهای دورهای را برای کارکنان خود برای به اشتراک گذاشتن بازخورد ایجاد کنید. در حالت ایده آل، اجرای بازخورد ۳۶۰ درجه میتواند بخشی قوی از فرهنگ شرکت شما باشد.
این ایده خوبی است که کانالهای شفافی برای کارکنان ایجاد کرده تا بازخوردها و چالشها را با رهبران خود در میان بگذارند. وقتی سازمانها در مورد تمایل خود برای رشد صادق باشند و در مورد تغییراتی که ایجاد میکنند شفاف باشند، تأثیر مثبتی بر وفاداری کارکنان دارد.
نقش مدیریت در توسعه وفاداری کارکنان
مدیر، مستقیمترین ارتباط یک کارمند با سازمان است. و در حالی که مردم از نظر فکری مطلعاند که بین یک مدیر(میانی) و یک شرکت تفاوت وجود دارد، اماعموما تفکیک این دو خط بسیار سخت است. مدیران میانی مسئول اجرای سیاستهای سازمان و تحقق اهداف آن هستند. وقتی مدیر میانی رفتارهای سمی از خود نشان میدهد و به صورت موازی شرکت دخالتی نمیکند یعنی به طور ضمنی چنین رفتاری را تأیید میکند.
در هر صورت، شکی نیست که تجربیات کاری ما تحت تأثیر مدیران ماست. و در حالی که ممکن است یک مدیر میانی خوب نتواند یک شرکت ضعیف را “نجات” دهد، اما تقریباً و به طور قطع یک شرکت بزرگ، توسط مدیران ارشد ضعیف متوقف خواهد شد.
راههای مختلفی وجود دارد که مدیران میتوانند برای ایجاد کارکنان متعهد پیش ببرند. در ادامه چند گام را برای توسعه وفاداری کارکنان تشریح کردیم:
- با حمایت از اعضای تیم، تمجید از کار آنها و دادن فرصتهایی برای رشد تشویقشان کنید.
- به دنبال فرصتهایی برای اجرای برنامههای شناسایی کارمندان با کیفیت باشید.
- با کارکنان در مورد اهداف شرکت، برنامه کاری یا هر تغییری که میتواند بر شغل آنها تأثیر بگذارد صادق و شفاف باشید.
- به کارمندان این فرصت را بدهید تا نظرات خود را در مورد اینکه کارها چگونه پیش میرود بیان کنند.
- افکار خود را هر از چندگاهی با کارمندان به اشتراک بگذارید، از جمله ایدههایی که برای آینده شرکت دارید.
آگاهی در مورد ویژگیهای هریک از سبکهای مدیریتی میتواند باعث بهبود مدیریت شما در سازمان شود.
پیشنهاد: تست سبک رهبری
۴ راه برای ایجاد کارکنان متعهد
به منظور ایجاد کارکنان متعهد، ایجاد یک فرهنگ شرکتی که برای افراد ارزش قائل باشد، مهم است. کارکنان باید احساس قدردانی، احترام و درک داشته باشند. باید به آنها فرصتهایی برای رشد هم در داخل شرکت و هم در سطح شخصی، داده شود.
برای انجام این کار باید کشف کنید که، چه چیزی کارمندان شما را درگیر میکند. برخی از شرکتها با ارائه مزایای عالی یا حس اجتماعی که باعث میشود افراد هر روز با ورود به کار احساس شادی کنند، خود را جذاب میکنند. شرکتهای دیگر ممکن است بر فرصتهایی برای توسعه حرفهای تمرکز کنند یا به کارکنان اجازه دهند استقلال بیشتری در مورد نحوه انجام کارشان داشته باشند.
یک چیز واضح است: هیچ رویکرد واحدی برای ایجاد وفاداری کارکنان وجود ندارد. هر شرکتی با انجام متفاوت کارها به موفقیت دست مییابد.
۱٫ ساختار سازمانی خود را ارزیابی کنید
اگر میخواهید کارمندانتان بتوانند به طور موثر با رهبری ارتباط برقرار کنند، به داشتن ساختار سازمانی که به درستی با رشد شما منطبق است کمک کنید.
در مراحل اولیه، یک ساختار صافتر ممکن است به شنیدن صدای هر کارمند کمک کند. همانطور که رشد میکنید، یک ساختار عملکردی یا ماتریسی ممکن است بهتر باشد، به طوری که هر فرد احساس میکند بخشی از تیم است. هر چه که باشد، نظر تیم را در مورد عملکرد ساختار سازمانی و اینکه چه چیزی باید تغییر کند جویا شوید.
۲٫ مصاحبه های اقامتی انجام دهید.
بسیاری از سازمانها مصاحبههای خروجی انجام میدهند، که در آن از کارمندان در مورد تجربهشان در حین خروج میپرسند. به جای آن مصاحبههای اقامتی کارکنان را اجرا کنید. ببینید اعضای تیم شما چه چیزهایی را در مورد شغل خود دوست دارند و چه چیزهایی را دوست ندارند. بپرسید در یک شغل جدید به دنبال چه چیزی میگردند (اگر بخواهند روزی شما را ترک کنند).
۳٫ پرداختهای مناسب با عملکرد را اجرا کنید.
یکی از مهمترین دلایلی که کارمندان شغل خود را ترک میکنند، پرداخت مزایاست. اگر کارمندان با کیفیت از دستمزد خود راضی هستند و پرداختی به آنها همتراز با بازار نقشهای مشابه است، دلیل کمتری برای ترک کار خود خواهند داشت. تاثیر حقوق در بلندمدت بیشتر از محیط کاری سمی نیست. اما اگر از محیط کاری خوبی برخوردارید، حقوق و مزایا برای اکثر افراد یک عامل اصلی در فرآیند تصمیمگیری است.
۴٫ روی رشد افراد سرمایهگذاری کنید.
حوزه کلیدی دیگری که کارکنان به دنبال آن هستند، فرصت هایی برای توسعه و رشد حرفهای در سازمان است. وقتی فضای کافی برای رشد وجود داشته باشد، احتمال اینکه کارمندان ماندگاری بیشتری داشته باشند، وجود دارد. آنها میخواهند کارهای بیشتری انجام دهند، زیرا خواهند دید که این کار چه سودی برای آنها و همچنین شرکت دارد.
این سرمایهگذاریها تاثیر بلندمدتی بر عملکرد شرکت و مسیر شغلی آنها دارد.
پیشنهاد پادکست: ۶ مرحله تفویض اختیار به کارکنان
کلام آخر
مانند وفاداری مشتری یا اعتماد در هر رابطه ای، وفاداری کارکنان هم یک شبه ایجاد نمیشود. کارکنان متعهد توسط کارفرمایی ایجاد میشوند که به طور مداوم آنها را در اولویت قرار میدهد. این بدان معناست که در مورد حقوق و مزایا، نحوه انعکاس ارزشهای کاری و تجربه کارمند فکر کنید. این فرآیند میانبر ندارد. اما زمانی که در رابطه سرمایهگذاری کنید، این ابتکارات با احترام متقابل و تعهد واقعی به سازمان شما نتیجه میدهد.
نتیجه گیری
فضای رقابتی حاکم بر کسب و کار، اهیمت توجه به منابع کلیدی سازمان را پر رنگ تر نموده است. بی شک منابع انسانی ارزشمندترین منابع در اختیار یک سازمان است و در دنیای دانش محور امروز، کارکنان خلاق و نوآور وجه تمایز سازمان های موفق با دیگر سازمان ها هستند. بنابراین مهم ترین وظیفه رهبران، اتخاذ تصمیات کلیدی برای تبدیل افراد سازمان به کارکنانی وفادار است. در واقع کارکنان بی تفاوت، ناخشنود و بسیار ناخشنود مراکز هزینه برای سازمان اند مگر آنکه سازمان اقدام خاصی طرح ریزی و اجرا کند. کارکنان راضی به احتمال زیاد برای سازمان مفید هستند، اما کارکنان خشنود(شیفته) بی تردید دانش و تجربه خود را در اختیار سازمان قرار می دهند و در صورت توجه کافی به افرادی وفادار و ماندگار تبدیل خواهند شد.
منابع:
– مهارتهای سرپرستی، ساموئل سی. سرتو- محمدحسین جعفری نسب، سعید علیمیرزایی، سمیه شریعتی راد، سید محمود عبادی مهر، انتشارات سارگل
– بهره وری منابع انسانی، ایرج سلطانی، اصفهان، انتشارات ارکان
– چگونه در کارمندان انگیزه ایجاد کنیم؟، ترجمه قاسم کریمی، تهران، انتشارات قدیانی
– تهیه و استاندارد ساختن مقیاس سنجش رضایت شغلی، حیدرعلی هومن، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی
– www.mgtsolution.com / www.businesslink.org.
– Human Resources Management – V1/En Oct 2004
فهرست .
کارکنان وفادار
تعهد سازمانی چیست
تعهد سازمانی عاطفی
تعهد سازمانی مستمر.
تعهد سازمانی هنجاری
منابع انسانی مزیت رقابتی
کارکنان وفادار، خدمات را با کیفیت بالاتری ارائه می کنند
رضایت و وفاداری کارکنان، تضمین کننده وفاداری مشتریان
آینده سازمان ها، در دستان کارکنان وفادار
حفظ وفاداری کارکنان
کارمندان شاد و راضی، مشتریان راضی و وفادار را به ارمغان میآورند!
کارکنان شاد و متعهد.
ایجاد روحیه بالا در کارکنان یک پیش شرط لازم
روابط بهتر با مشتری
ارزشگذاری تلاش کارکنان
از میزان رضایت کارکنان به صورت ناشناس و داوطلبانه نظرسنجی کنید.
شادی کارکنان – چگونه شادی را به محل کار بیاوریم؟
دایره روابط خود را گسترش دهید.
شادی کارکنان و بهرهوری آنها:
انگیزه کارکنان – چگونه بدون پول در کارکنان انگیزه ایجاد کنیم؟
وفاداری سازمانی
وجود نیروی انسانی ورزیده و متخصص و مشتاق، لازمه ی بقای سازمان
اهمیت نیروی انسانی در سازمان
توجه همه جانبه به منابع انسانی
وفاداری سازمانی
اهمیت وفاداری سازمانی
احساس وفاداری به سازمان وکارکنان با انگیزه
وفاداری به سازمان و ماندگاری طولانی افراد در سازمان
وفاداری سازمان به کارکنان
وفاداری سازمانی در ارتباط با وفاداری مشتریان
وفاداری سازمانی و رضایت شغلی
شاخص های اندازه گیری وفاداری کارکنان
ابزار افزایش وفاداری کارکنان
هم سویی بین اهداف فردی وسازمانی کارکنان
مدیران موفق چگونه به پرسنل خود انگیزه میدهند؟
مهربانی، کلید افزایش بهرهوری
چگونه در شرکت کارکنان وفادار داشته باشیم
تفاوت کارکنان راضی و کارکنان خشنود
تبدیل کارکنان راضی به خشنود
اهیمت توجه به منابع کلیدی سازمان
یک استراتژی برای وفاداری کارکنان دانشی
استخدام کارکنان با خصوصیات اخلاقی همسو با سازمان
علاقه مندی کارکنان به مدیران و سرپرستان
ارتباط بین رضایت شغلی کارکنان و رضایت مشتری
داشتن کارکنانی وفادار و سختکوش
داشتن کارکنانی وفادار و سختکوش
چرا کارمندان صادق و وفادار از مدیران خود ناراضی می شوند؟
استخدام افراد بی کفایت در سازمان و توقع انجام دادن کم کاری آنها
از بین بردن ایده ها و خلاقیت کارمند در سازمان
عدم قدرت تشخیص درست و بجا برای تشویق کارمند توسط مدیران
متکلم وحده بودن و فقط بدنبال یک بله قربان گو بودن
۵ راه برای تقویت حمایت کارمندان از سازمان خودشان
استراتژی وفادارسازی
ارتباط و نتیجه وفاداری کارکنان با رضایت شغلی
۴نکته مهم برای ایجاد وفاداری در کارکنان- اعتماد سازی
راهکارهایی ابتکاری برای وفادار کردن کارکنان
با ۱۳۶اسلاید تخصصیی
دانلود وخرید۴۷۰۰۰تومان