توانمندسازی کارکنان رمزموفقیت مدیران فردادرسازمان های یادگیرنده
توانمندسازی کارکنان
امروزه اهمیت منابع انسانی بر کسی پوشیده نیست و سازمان ها برای بقا در محیط پیچیده و پر چالش به نیروی انسانی توانمند و خلاق نیازمند هستند. توانمندسازی و توسعه منابع انسانی یک رویکرد مدیریتی است که در آن به کارکنان تفویض اختیار میشود تا خودشان تصمیم بگیرند و در تصمیمات سازمان مشارکت داشته باشند. کارکنان دارای استعدادهای بالقوه ای هستند که توانمند سازی به بالفعل شدن آن کمک میکند مدیران با استفاده از سطح توانمند سازی کارکنان می توانند برای بهبود و توسعه توانمندیهای نامطلوب کارکنا ن و استفاده بهتر از این منبع سازمانی برای کسب اهداف سازمان استفاده نمایند. هدف این مقاله پرداختن به بحث توانمندسازی منابع انسانی ، مزایا ،موانع و اصول و فرآین آن در سازمان میباشدو در نهیت الزامات و راهکارهای توانمنسازی بیان شده است واژه های کلیدی: توانمند سازی ، منابع انسانی مقدمه: بی تردید منابع انسانی در همه اعصار و قرون، مهمترین عامل دستیابی به توسعه بشمار میرفته و همواره بعنوان موتور توسعه مطرح شده است. در عصر حاضر نیز که بشر به پیشرفتهای فوق- العاده در زمینه علوم و تکنولوژی دست یافته، به رغم نقش تکنولوژی در تحقق توسعه اقتصادی و صنعتی، نه تنها از اهمیت منابع انسانی کاسته نشده بلکه توجه به موضوع منابع انسانی بعنوان خالق و بکار گیرنده فن آوری، ضرورتی روز افزون یافته است مهم ترین رکن هر نظامی را نیروی انسانی تشکیل می دهد که می تواند کشور را به سوی اهداف توسعه هدایت کند . استفاده صحیح از نیروی انسانی به مثابه ارزشمند ترین و بزرگترین ثروت هر جامعه به صورت مسئله ای حائز اهمیت همواره مورد توجه دولت ها بوده است ، به عبارت دیگر می توان گفت که انسان هم هدف توسعه و هم عامل آن محسوب می شود و تحقق اهداف توسعه تا حد قابل توجهی به نحوه ی اداره و مدیریت این ثروت و منبع حیاتی بستگی یافته است توانمندسازی مفهومی مبهم و متفاوت داشته و افراد مختلف بر اساس ویژگی های خود از آن برداشت متفاوتی دارند .این مفهوم برای نخستین بار در دهه ۱۹۹۰ توجه بسیاری از صاحبنظران را به خود جلب نمود . از نتایج توانمندسازی کارکنان میتوان به بهبود رضایت شغلی و رضایت مشتری اشره کرد . برای اجرای موفق توانمند سازی به تغییر فرهنگ سازمانی نیاز است . توانمند سازی به عنوان یک مفهوم ذهنی تاثیر به سزایی در بهره وری سازمان و اثربخضی آن داردو با اجرای آن کارکنان در کنترل و انجام وظایف خود از انعطاف بیشتری برخوردار هستند( سعید صالحی زاده ۱۲) . بر سر راه توانمند سازی موانع و مقاومت های زیادی وجود دارد هنر مدیریت عالی سازمان این است که این مقاومتها را شکسته و توانمندسازی را با یک فرایند منطبق با اهداف سازمان و منطبق با نظام های درون سازمانی و همچنین سازگار با ساختار سازمانی در کالبد سازمان که منابع انسانی آن است به بهترین نوع ممکن نهادینه نماید. با توجه به پیچیدگیهای محیط بیرونی سازمان و رشد فزاینده تکنولوژی و بساری عوامل دیگر تنها سازمانهای از این رهگذر قادر به عبور به سمت اهداف سازمانی هستند که بتوانند برنامه های توانمند سازی را به خوبی اجرا نمایند و این اهمیت این موضوع را دو چندان می نماید این مقاله به بحث توانمد سازی پرداخته ، مزایا و موانع آن را توضیح داده ، فراین و برنامه های آن را تشریح کرده و در نهایت الزامات ، اصول و راهکارهایی را در جهت حصول به یک برنامه توانمندسازی موفق برای سازمانها مطرح می کند مفهوم توانمند سازی توانمندسازی نیروی انسانی مفهومی روان شناختی است که به حالات، احساسات و باور افراد به شغل و سازمان مربوط می شود و به عنوان فرایند افزایش انگیزش درونی تعریف شده است که دارای ۷ بعد زیر است: اختیار، تصمیم گیری، اطلاعات ،استقلال، خلاقیت و نوآوری، دانش و مهارت و مسولیت پرورش ۷بعد ذکر شده، نتایج و منافع بسیار زیادی دارد. تحقیقات نشان می دهد که اگر افراد احساس توانمندی کنند، هم مزایای شخصی و هم منافع سازمانی حاصل می شوند. قدیمی ترین تعریف{ ۱۷۸۸ م ): تفویض اختیار در نقش سازمانی که بایستی به فرد اعطا شود. بلانچارد: عبارت است از آزاد کرد قدرت افراد که به واسطه دانش و انگیزه خود صاحب آن قدرت هستند. وتن و کمرون: قدرت بخشیدن و کمک به افراد است تا احساس اعتماد به نفس خود را بهبود بخشند واگنر و هولینک (۱۹۹۵): عبارت است از واگذاری اختیار به غیر مدیران برای اتخاذ تصمیمات مهم سازمانی رابینز و کولتر (۱۹۹۶ ): واگذاری اختیار به کارکنان بورن و مولمن (۱۹۹۶): به معنای توسعه و غنی سازی مشاغل کارکنان در سازمان. ایتژاکی و یورک (۲۰۰۰): اصطلاحی است که بر اساس آن آزادی عمل و مسؤلیت تصمیم گیری کارکنان بیشتر می شود پیترز(۲۰۰۲): همان مدیریت مشارکتی است یعنی مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها و حداکثر ساختن درگیری آنها در سازمان هیل و هاک (۲۰۰۴): آموختن چیزهایی به دیگران که میتوانند انجام دهند تا کمتر به شما تکیه کنند اسکات و ژافه (۱۹۹۶): توانمندسازی چیزی بیش از یک حالت ذهنی است ، توانمندسازی نمی تواند وجود داشته باشد مگر اینکه طرز تلقی فردی ، رفتار گروهی و ارزشهای سازمانی ار آن حمایت کنند اگر فقط یکی از این سه سطح تغییر کند فرآیند توانمندسازی با شکست مواجه خواهد شد. کریتنر (۱۹۹۶): توانمندسازی زمانی اتفاق می افتد که کارکنان به اندازه کافی آموزش دیده باشند ، تمام اطلاعات مربوط به کار فراهم باشد ، ابزار ممکن در دسترس باشد ، افراد کاملا درگیر کار باشند و در تصمیم گیری شرکت کنند و در نهایت برای نتایج مطلوب پاداش مناسبی داده شود. پیتر دراکر : از نظر « دراکر » رشد اقتصادی مرهون توانمند کردن کارکنان فرهیخته است. سازمان توانمند محیطی است که کارکنان در گروه های مختلف، در انجام فعالیتها با یکدیگر همکاری می کنند. توانمندسازی کارکنان، محوری ترین تلاش مدیران در نوآفرینی، تمرکززدایی و حذف دیوان سالاری در سازمانها می باشد. توانمند کردن افراد موجب می شود تا مدیران و سازمان سریع تر و بدون اتلاف منابع به اهداف خود نائل شوند. توانمندسازی موجب می شود که کارکنان، سازمان و شغل را از آن خود بدانند و از کار کردن در آن به خود ببالند. بدون توانمندسازی، نه مدیران و نه سازمانها نمی توانند در درازمدت کامیاب باشند. مدیر سازمان، مهمترین عامل در تواناسازی کارکنان می باشد. زیرا مدیر بطور مستقیم و غیرمستقیم، تمام عوامل محیط سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد. مدیر با تفویض اختیار و قدرت بیشتر به کارکنان، دادن استقلال و آزادی عمل به آنان، فراهم نمودن جو مشارکتی، ایجاد فرهنگ کار گروهی و با حذف شرایطی که موجب بی قدرتی کارکنان شده است، بستر لازم را برای توانمندی افراد فراهم می کند. ضرورت و اهمیت توانمند سازی نیروی انسانی « کانگرو و کانانگو » ( ۱۹۸۸ ) دلایل زیر را برای شدت توجه به توانمندسازی برمی شمرند: ۱- مطالعات مهارتهای مدیریت نشان می دهد که توانمندسازی زیردستان بخش مهمی از اثربخشی سازمانی و مدیریتی است. ۲- تجزیه و تحلیل قدرت و کنترل در سازمانها حاکی از این است که سهیم کردن کارکنان در قدرت و کنترل، اثربخشی سازمانی را افزایش می دهد. ۳- تجربیات تشکیل گروه در سازمان دلالت بر این دارد که راهبردهای توانمندسازی کارکنان نقش مهمی در ایجاد و بقاء گروه و در نهایت بقای سازمان دارد. مزایای توانمند سازی نیروی انسانی از دیدگاه پیترز(۲۰۰۵): الف : مزایای شخصی (مثل کاهش ابهام و تضاد در نقش و افزایش خودکنترلی ) ب: مزایای سازمانی( مثل افزایش بهبود در زمینه عملکرد اقتصادی) از دیدگاه باون و لاولر ( ۱۹۹۲ ): آنان مزایای توانمندسازی کارکنان در سازمانهای خدماتی را به شرح زیر توصیف میکنند: ۱- کارکنان توانمند به نیازهای مشتریان در حین ارائه خدمات پاسخهای سریع و به موقع میدهند. ۲- افراد توانا به مشتریان ناراضی در حین عودت خدمات پاسخهای سریع و به موقع می دهند. ۳- کارکنان توانمند احساس بهتری نسبت به خود و شغلشان دارند. ۴- کارکنان توانا با مشتریان با گرمی و آغوش باز ارتباط برقرار می کنند. ۵- کارکنان توتنمند می توانند منبع بزرگی از اندیشه های خدماتی باشند. از طرف دیگر توانمد سازی دارای مزایای زیر است: ۱- ایجااد اگاهی علمی و ارتقای دانش کارکنان ۲- تولید رفتارهای علمی و متعادل در کارکنان ۳- ایجاد ارزش افزوده به عنوان کیفیت در کارکنان ۴- ارتقای قابلیتهای کارکنان ؛ ۵- توسعه مهارتهای انجام کار ۶- به روز کردن اطلاعات کارکنان ۷- رشد شخصیت هماهنگ در کارکنان ۸- درست انجام دادن کار. که تهایتا این موارد منجر به توسعه سازمانی و افزایش عملکرد در رسیدن به اهداف سازمان خواهد شد موانع و چالشهای اجرای برنامه های توانمند سازی : ۱٫ ترس کارکنان: کارکنان در برابر توانمند سازی احساس رعب و وحشت دارند زیرا آنرا تهدیدی برای خود و احتمالا افزایش وظایف کاری خود می بینند. ۲٫ فقدان امنیت شخصی(تهدیدی برای مدیریت): مدیران به دلیل حیطه نظارت زیاد و کنترل کارکنان توانمندسازی را بع عنوان تهدید قدرت و اختیار خود مدانند ۳٫ ساختار سازمانی: ساختار غیر منعطف و بلند سازمانی با لایه های زیاد مدیریتی و کنترلی مانع جدی توانمند سازی محسوب می گردد. ۴٫ نگرشهای منفی مدیران در مورد زیردستان: مدیران براساس نظریه x مک گریگود نسبت یه کارکنان دید منفی دارند و انان را تنبل و از کار گریزان و مسولیت گریز مدانند در نتیجه به توانمندسازی به دید تردید می نگرند . ۵٫ ناامید شدن مدیریتک به دلیل زمان بر بودن ممکن است مدیریت در جریان فرایند توانمند ساز یدچار یاس و ناامیدی شوند. ۶٫ فقدان منایع و زمان کافی: برنامه های توانمند سازی منبع و زمان زیادی را صرف میکند بنابراین سازمان های با منابع و زمان محدود نمی توانند این برنامه ها را با موفقیت اجرا نمایند. ۷٫ نیاز به کنترل: برنامه های توانمند سازی نیاز به کنترلهای مختلف دارد بنابراین مدیران نیازمند کنترل بیشتر هستند و این در صورت نبودن اهرمهای کنترلی مناسب در سازمان می تواند مانع توانمند سازی باشد. توانمند سازی در سازمانهای یادگیرنده به گفته پیترسنگه: ”سازمان یادگیرنده جایی است که کارکنان همواره به منظور رسیدن به نتایج مورد دلخواه خود دائماً درحال توسعه ظرفیت های خود هستند. در اینگونه سازمانها شیوه های جدیـد تفکـر همواره مورد تشویق قـرار می گیرند و افراد مرتباً می آموزند که از هم یاد بگیرند. سازمانهای یادگیرنده وابستگی را بـه حـداقل مـی رسانند و مسئولیت را تا آنجا که امکـان دارد افزایش مـی دهند : به طوری که افراد تصمیم گیر و اقـدام کننده می شوند. برنامه های توانمند سازی از آنجایی که توانمندسازی یک راهبرد است بنابر این مجموعه ای از برنامه های هماهنگ برای تحقق آن نیاز است توانمندسازی برآیند سه جریان اصلی در سازمان است : ۱٫ مدیریت مشارکتی ۲٫ تفویض اختیار ۳٫ پاداش مبتنی بر عملکرد مدیریت مشارکتی عبارت است از فرآیند هدفگرا که در آن سرپرست به همراه کارکنان در جهت شناسایی و حل مسئله مشترک کوشش می کنند مشارکت می تواند موجب افزایش خلاقیت و دستیابی به اطلاعات برای برنامه ریزی شود از طریق مشارکت کارکنان سهم به سزایی در رسیدن به تصمیم های مدیریتی دارند بکارگیری اصل مشارکت کارکنان در سازمان باعث می گردد که: • کارکنان اهمیت همکاری و نقش خود را در سازمان درک کنند. • کارکنان محدودیت های عملکردشان را شناسایی کنند. • کارکنان مالکیت مسایل را پذیرفته و مسوولیت حل آنها را عهده دار شوند. • کارکنان عملکرد خود را در راستای مقاصد و اهداف شخصی ارزیابی نمایند. • کارکنان فعالانه فرصت های افزایش صلاحیت، دانش و تجربه خود را جستجو نمایند. • کارکنان آزادانه دانش و تجربیات خود را به اشتراک گذارند. • کارکنان آشکارا در خصوص مسایل و عواقب آن بحث کنند. تفویض اختیار واگذاری برخی از مسولیتهای مدیر به کارکنان را تفویض اختیارمیگویند (سیدجوادین ۱۳۸۷) که دارای اصول زیر است : واگذاری اختیار نسبت به بخشی از اختیارات ممکن است نه تمام آن. واگذاری اختیار از واگذارنده اختیار سلب مسولیت نمی کند. واگذاری اختیار قابل فسخ است. واگذاری اختیار باید با نظارت همراه باشد. تناسب بین اختیار و مسولیت باید حفظ گردد. نباید فراموش کرد که بین تفویض اختیار صرف و توانمندسازی تفاوت است در واقع توانمند سازی برداشتن موانعی است تا کارکنان بتوانند به صورت موثر و کامل کارشان را انجام دهند(کرینر) پاداش مبتنی بر عملکرد پاداش نقش مهمی در فرآیند توانمندسازی کارکنان ایفا میکند به ویژه پاداشهای غیر مادی که همراه با قدردانی مدیر عالی همراه باشد که باعث میشود افراد احساس شخصیت کرده و برای انجام امور برانگیخته شوند ارائه پاداشهای موثر میتواند مدیر و کارکنان را در یک موقعیت برد – برد قرار دهد و تغییرات سازمانی را بهبود ببخشد.
دراین نوشتار ،علاوه برتحلیل توانمندسازی در۱۲۴ اسلاید تخصصی ؛به یافته های علمی و پژوهشی درقالب مطالعه مورد درموسسات وسازمان هاازجمله:ادارات آموزش و پرورش،شهرداری منطقه ۲ تهران،کانون بازنشستگان شرکت نفت،شهرداری منطقه ۱۹ تهران،بانک سپه شعب شرق تهران،دانشگاه فرهنگیان،استانداری قزوین،تربیت بدنی استان اردبیل ،صندوق مهر امام رصا(ع)تهران.اداره کل ورزش و جوانان استان تهران.سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران.پرداخته شده است.
استراتژی های توانمند سازی
استراتژی ۲-آموزش مهارتهای حل مسئله:
کارکنان لازم است که ظرفیت مهارتهای حل مسئله را در خود افزایش دهند . مهارتهای حل مسئله می تواند به توانمند سازی کارکنان در سطح فردی ، بین فردی و گروهی به عنوان یک گام ضروری در ایجاد تغییر موقعیت نامطلوب منجر شود.
در این استراتژی باید به کارکنان اجازه داد که مشکلات خود را بر اساس محتوای داستانهایی که در یک محیط همکارانه شکل می گیرد، شناسایی و حل کنند . در این صورت گروه ابتدا اهداف حل مسئله را خلاصه بندی می کند . این اهداف شامل : شناسایی مشکل ، انتخاب یکی از مشکلات مهم ، انتخاب هدف برای حل مسئله و یا مشکل بزرگتر ، تفکر خلاق در جهت حل مسئله و تحقق اهداف و شناسایی منابع به منظور کمک به تحقق هدف است.
استراتژی ۳- آموزشهای مهارتهای پشتیبانی و تجهیز منابع:
از طریق حمایتهای صورت گرفته و تجهیز منابع ، کارکنان، از ایجاد ساختار اجتماعی بزرگ در قالب گروههای توانمند شده مطمئن هستند. آمیدی (۱۹۹۲) انواع حمایتها را در سه مورد خلاصه کرده است:
– حمایت فرد از خود؛
– حمایت مدیر از فرد؛
– حمایت قانون از فرد؛
سازمان می تواند از طریق نوشتن، صحبت کردن و یا سخنرانی یک قانونگذار و یا فرد سیاسی حمایت جمعی را در سازمان اشاعه دهد . در صورتی که کارکنان بدانند که منابع برای پیشرفت فردی آنها در سازمان مهیاست و حمایتهای لازم در این مسیر نیز وجود دارد ، توانمند سازی با سرعت و شتاب بالایی انجام می پذیرد .
استراتژی های ده گانه مایکل مارکوارت برای توانمند سازی افراد
مایکل مارکوارت درکتاب ایجادسازمان یادگیرنده/ترجمه محمدرضازالی استراتژی های ده گانه زیر را برای توانمند سازی افراد ارائه می دهد:
١. رهبران را برای الگو بودن و نشان دادن یادگیری تشویق کنید
با توجه به اینکه اعمال نسبت به کلمات با صدای بلندتری صحبت می کنند، مدیران می توانند امتنان و علاقه ی خود را به یادگیری به وسیله ی گرایش ها و رفتارهای خودنشان دهند. اختصاص زمان برای مطالعه، گوش دادن، انعکاس و شرکت نمودن در
برنامه های یادگیری، مثال های خوب ی هستند . و مهارت های مهم رهبری در زمینه ارائه ی چشم انداز، مدل های ذهنی، و تفکر سیستمی مستلزم توسعه و اقدام مستمراست.
رهبران باید از کارکنان بیاموزند و به ایده های آنها به طور جدی توجه کنند . فیلترکردن اخبار بد، کار مهمی نیست؛ بلکه رهبران می باید فضای با ز برای تبادل اطلاعات درباره سازمان، صنعت ، بازارها، رقابت، و مشتریان را ایجاد و حفظ نمایند .
هنگام کانالیزه کردن اطلاعات برای کارکنان مستعد، بهترین شیوه برای انتقال اطلاعات، ارسال آنها بدون افزودن به سلسله مراتب مدیریتی است . شبکه های یادگیرنده و رهبران سازمان های یادگیرنده می توانند الهام بخش و روحیه دهنده باشند . رهبران باید قادر به سپاسگزاری از دیگران بوده و نسبت به خطاهای خود ودیگران باز باشند . خطاها به بهترین وجه به عنوان فرصت های یادگیر ی، تلقی می شوند.
٢. رهبران را به فرایندها و پروژه های قهرمانی یادگیری دعوت کنید
مسؤولیت عمده ی مدیران در سازمان های یادگیرنده، ایجاد فضایی است که در آن، یادگیری تشویق شود. مدیران می توانند چنین محیطی را از طرق زیر توسعه دهند:
• کارکنان را به ایده های حل مسأله به صورت داوطلبانه تشویق کنند.
• به ایده ها و پیشنهادات کارکنان به موقع پاسخ دهند.
• از افرادی که آنها را قدرتمند ساخته اند، پشتیبانی کنند.
• شرکا و تیم هایی را که عضو آنها هستند، ارتقا دهند.
• به مباحثه آزاد درباره اختلافات و کارکردن از طریق تضادها، متعهد باشند.
• از یادگیری طرفداری کنند و به آن پاداش دهند.
• آزمایش و ارزیابی دانش کسب شده را تشویق کنند به طوری که بتوان دانش جدیدی ایجاد کرد.
• به طور عمومی و اغلب درباره ی یادگیری صحبت کنند.
• فرصت های یادگیر ی را در هر کجا و در هر زمان ممکن ایجاد کرده توسعه دهند.
• به صحبت های کارکنان خود گوش فرا دهند، اما همیشه پاسخ ارایه نکنند و آنها را به حل مسأله ی خودشان تشویق کنند.
• از ”یاد دادن و کنترل نمودن“ اجتناب نمایند.
• سرعت ارزیابی را کاهش داده اما آن را تشویق نمایند .
٣. کارکنان را برای یادگیری و تولید، قدرتمند سازید
اغلب، قدرتمندسازی چیزی بیش از پشتیبانی آرمانی نیست که البته به وسیله ی مدیریت عالی اجرا نمی شود، مخصوصًا هنگامی که برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های عمده در جریان باشند . کارکنان به سرعت این تمایز را کشف می کنند، و از این رو انرژی و خلاقیت کمتری را برای اجرای عملیات شرکت صرف خواهند نمود. [در این صورت] قدرت ذهنی سازمان به طور آشکارا کاهش می یابد.
به هر حال، سازمان های یادگیرنده، کارکنان خود را در امور مالی، فنی و سایر حوزه های مربوطه که می تواند به تصمیم گیری های بهتر منتهی شود، قدرتمند کرده تعلیم می دهند . سپس این شرکت ها، مسؤولیت کسب موفقیت را به کارکنان خود واگذار
می کنند . سازمان ها در واقع، با قدرتمندسازی کارکنان، درمی یابند که مسؤولیت تا حد امکان باید به نقاط (مکان های ) اقدام تفویض شود . آنها،کارکنان را در برنامه ریزی، ارزیابی و تعیین مسؤولیت ها و سودآوری ها درگیر می کنند.
ستورن، به عنوان بخشی از شرکت جنرال موتورز، نمونه ای از یک شرکت خوب در زمینه ی قدرتمندسازی کارکنان است . کارخانه ی ستورن در اسپرینگ هیل،تنسی ، به واقع توسط شرکت جنرال موتورز به یک آزمایشگاه برای توسعه ی ایده های نوآور تبدیل شده بود و یکی از انقلابی ترین اید ه ها، رویکرد ستورن به قدرتمند سازی کارکنان است . هر یک از تیم های کاری ستورن، خودگردان هستند.
و بدون سرپرستی و نظارت مستقیم مدیریت عالی کار می کند . این رو یکرد شامل پذیرش مسؤولیت بودجه، کنترل موجودی و استخدام نیروی انسانی برای تیم است.
کارکنان به کمک این نوع قدرتمندسازی ، بهتر و سریع تر از مدیران اداری خود می توانستند، تصمیم بگیرند . علاوه بر این، افزایش مسؤولیت، کارگران را پاسخگوتر کرده، غیبت [شان از کار ] را به۵/۲ درصد کاهش داد که حدود ١٠ تا ١۵ درصد
پایین تر از دیگر کارخانجات شرکت جی ام است . سرانجام ،ستورن از آغاز اجرای این رویکرد، موفق ترین ونوآورترین بخش شرکت جنرال موتورز بوده است.
۴. سیاست های پرسنلی را که برای یادگیرندگان پاداش می دهد، نهادینه سازید
بسیاری از سازمان ها به ارزش های بیان شده ی خود در هنگام استخدام و پاداش دهی به افرادی که یادگیرنده هستند، عمل
نمی کنند . به هرحال در سازمان های یادگیرنده، کسانی که یاد می گیرند، و به افراد پیرامون خود جهت ارتقای یادگیری آنها کمک
می نمایند، پا داش مالی دریافت نموده فرصت های شغلی بهتری را به دست می آورند .
شرکت یادگیرنده، رهبران بالقوه را در میان کارکنانی که از فرصت های یادگیری بهره برداری می کنند، و سؤالات جدیدی را درزمینه ی تلاش های بهینه سازی یادگیری از تجربه، و یاد گرفتن خوب در محیط های تیمی مطرح می نماید، جستجومی کنند.
۵. تیم های کاری خودگردان ایجاد کنید
احتما ً لا، مستقیم ترین روش برای سازمان جهت نشان دادن اعتماد به قدرتمند وتوانمند سازی کارکنان، به کارگیری تیم های کاری خودگردان (که به عنوان تیم های خود مدیریتی یا تیم های کاملا مشارکتی نیز شناخته می شوند ) است. چندین سازمان
یادگیرنده از قبیل شرکت های جی ام، ُ کلگیت ، گلاکسو ولکام موفقیت های مهمی را در رابطه با این نوع واحد سازمانی به دست آورده اند . تیم های کاری خودگردان، به وسیله ی تعدادی از عوامل مهم ایجاد و پشتیبانی می شوند.
برای اعضای تیم، این عوامل عبارتند از:
• اهداف روشن و شناخت کامل قدرت و اختیار تصمیم گیری تیم
• چارچوب های زمانی کاملا تعریف شده
• مهارت های قوی بین گروهی
• شناخت فرایندها و کارکردهای گروهی
• رویه های کاری معین برای اعضای داخل گروه و برقراری ارتباط با بیرون گروه
این عوامل برای سازمان، شامل موارد ذیل است:
• سیاست ها، رویه ها، و سیستم هایی که با مدیریت مبتنی بر تیم سازگار هستند
• واکنش متعادل نسبت به اشتباهات تیم یا پیشرفت آرام آن
• انعطاف پذیری در اجازه دادن به تیم برای کشف مرزهای فرا سازمانی آن
۶. بین یادگیری و نیازهای توسعه توازن ایجاد کنید
یک سازمان یادگیرنده باید به طور مستمر قابلیت های عملکردی افراد را به همراه قابلیت های عملکردی شرکت توسعه دهد . نکته ی مهم کسب اطمینان این است که الزامات سازمانی، مانع قابلیت های فردی و عملکردی کارکنان نشوند . در غیر این صورت، فرد ”متخصص“ یا درهم می شکند و یا به شرکت دیگری می رود.
سازمان یادگیرنده در رابطه با فرد به عنوان یک کل از نظر ویژگی های شخصی، فیزیکی، روحی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین نیازهای خانوادگی او، تلاش می کند، انسانی عمل کند و خود را دوستانه عضو خانواده وی تلقی نماید .
برنامه های تناسب فیزیکی و آرامش روحی، خدمات مشاوره ای، ترتیبات کاری منعطف، و خدمات مراقبت های بهداشتی، همگی کارکنان را قادر می سازند که انرژی خود را برای ت بدیل شدن به یادگیرندگان کارآمدتر و کارگران مولدتر، متمرکز کنند.
٧. مشارکت مشتری را تشویق و افزایش دهید
مشتریان منبع حیاتی اطلاعات و دارای انگیزه ی فوق العاده ای جهت بهبود مستمرکیفیت هستند. شرکت های یادگیرنده از طریق به اشتراک گذاشتن فعالانه ی اطلاعات با مشتریان به منظور کسب دیدگاه ها و ایده های آنها، به بهبود مستمر کالا و خدمات کمک می کنند . شرکت های یادگیرنده مشتریان را تشویق می کنند که بخشی از سازمان آنها باشند . همان طور که اعضای تیم سیستم خاصی را دنبال می کنند، مشتریان نیز می توانند به شناسایی نیازها و کمبودها، ارایه توصیه ها و اطمینان از کیفیت [محصول یا خدمات] کمک نمایند.
شرکت ها برای حداکثرسازی مشارکت مشتریان خود در یادگیری و تبادل دانش باید فرصت های یادگیر ی را درباره ی خدمات، چشم انداز، و گزینه های همکاری،ارایه کنند . بانک ها می توانند اطلاعات مربوط به انواع وام ها و سرمایه گذاری ها را [به مشتریان شان ] عرضه کنند . باغ وحش ها می توانند به عموم مردم درمورد محیط [زیست] و نیز مراقبت و تغذیه حیوانات، تعلیم دهند. شرکت های کامپیوتری می توانند از فناوری های نوین برای آموزش مشتریان و نیز یادگیری از آنها استفاده کنند.
تبادلات یادگیری، نه تنها مواردی مانند وفاداری مشتریان و سودآوری را در کوتاه مدت به ارمغان می آورند بلکه منابع یادگیری سازمان را در بلند مدت افزایش می دهند.
٨. یادگیری از شرکا و هم پیمانان کسب و کار را به حداکثر برسانید
برای بسیاری از شرکت های امریکایی، ایجاد هم پیمانی با سایر شرکت ها، به طورعمده بیانگر فرصت برای افزایش سود و سهم بازار بیشتر در مدت زمان محدود است . به هر حال،شرکت های یادگیرنده مزیت بلند مدت بیشتری از شرکای خود دریافت
می کنند ؛ این فرصت ها برای کسب یادگیری ارزشمند است . آنها برای حداکثر سازی یادگیری خود:
• به درستی به ارزیابی استعدادهای یادگیری هم پیمانی بپردازند که ممکن است شامل مواردی مانند کسب انواع دانش ویژه، مهارت های اساسی که می توانند در طی فرایند ایجاد گردند و بهترین رویکردها برای توسعه ی این مهارت ها باشد.
• اهداف یادگیری را در تفاهم نامه گنجانده مسؤولیت های یادگیری را تعیین کنند.
• کارکنان بخش منابع انسانی را در تسهیل یادگیری درگیر کنند.
• تبادل کارکنانی را که می توانند به یادگیری روی آورند، سازمان دهی کنند.
٩. شراکت های یادگیری بلندمدت را با عرضه کنندگان و فروشندگان ایجاد کنید
اعضای زنجیره ی کسب و کار شرکت به منزله ی منابع برای ایده ها، اطلاعات وبرنامه ها ی نوین، و همچنین حاوی فرصت هایی برای کشف برنامه ها یا خدماتی هستند که شرکت به دلایل مالی، سیاسی یا منابع انسانی نمی تواند به تنهایی آنها را اجرا یا ارایه کند.
خرید منابع آموزشی، عقد قرارداد با متخصصین و اجاره کردن تسهیلات، در صورت هم پیمانی با شرکا، نه تنها میسر است بلکه از نظر هزینه فایده نیز بسیار مناسب تر می باشد . همچنین ارزیابی تجربیات و امکانات با همکاری شرکا می تواند به یادگیری کلی بیافزاید.
١٠ . فرصت های آموزشی را برای جامعه فراهم کنید
شرکت ها به طرق مختلف می توانند فرصت های یادگیر ی را برای جوامعی که در آن فعالیت می کنند، ارایه نمایند . سازمان های یادگیرنده، می توانند معلمان و کارگران جامعه محلی را دردوره های آموزش فنی و در مدیریت داخلی به کار گیرند . تنوع
دیدگاه ها، مباحث را غنی می کنند . آنها می توانند اعضا را از خارج از سازمان برای شرکت در گروه های یادگیری عملی (که در فصل سوم تشریح شده است )، دعوت نمایند . سازمان ها می توانند از طریق سایر شرکت ها، موسسات علمی و سازمان های
دولتی به طور مشترک از رخدادهای یادگیری، حمایت و پشتیبانی کنند . همچنین آنها می توانند نیازهای یادگیری جامعه را که توسط کارکنان شرکت قابل ارایه است، شناسایی کنند . فرصت های خدمت به جامعه می تواند بسیار ا نگیزه بخش بوده به کارگران [یا کارکنان] حس هدف بزرگ تر را منتقل نماید.
ارائه ی فرصت های یادگیر ی برای جامعه، هم برای شرکت و نیز برای جامعه مزایایی دارد . تصویر سازمان [نزد مردم و جامعه ] بهتر و مناسب تر می شود . علاقه ی بیشتری برای کار کردن و یا خرید کردن از شرکت ایجاد می شود . ممکن است
کیفیت زندگی در جامعه بهبود یابد . منابع به جای اتلاف یا مصرف غیر ضروری به اشتراک گذاشته می شوند . به عنوان یک نتیجه، یادگیری به یک تلاش و همت در سطح جامعه و نیز شرکت تبدیل می شود.
مراحل توانمند سازی
۱٫ تعریف و ابلاغ مفهوم توانمند سازی به اعضای سازمان .
۲٫ هدفگذاری و تدوین راهبردها که برای کارکنان در هر سطح سازمانی در انجام تلاشهایشان به منظور توسعه و تقویت توانمند سازی به یک چهار چوب سازمانی تبدیل شود .
۳٫ آموزش کارکنان برای ایفای نقش های جدید و انجام دادن وظایفشان به شیوه هایی که با اهداف سازمان برای گسترش و تقویت توانمند سازی سازگارند
۴٫ تطبیق ساختار سازمان به گونه ای که مدیریت وهدایت امور توسط کارکنان تسهیل و همچنین ایجاد استقلال بیشتر و آزادی عمل کند.
۵٫ تطبیق نظام های سازمان برای حمایت از توانمند سازی کارکنان .
۶٫ ا رزیابی و اصلاح فرآیند توانمند سازی از طریق سنجش بهبود و شناخت اعضای سازمان .
این ۶ عنصر در الگوی مدیریت توانمند سازی با هم متصل و برای تاکید بر روابط آنها در یک مستطیل قرار داده می شوند .
در اطراف این مستطیل بزرگ , مجموعه هایی از دایره هایی قرار دارند که منابع اطلاعات اساسی را معین می کنند و به عنوان ورودی های درون فرآیند مراحل محسوب می شوند .
اقدامات عملی برای توانمند کردن کارکنان
-۱ نشان دادن تعهد رهبراز طریق :
– تفکر استراتژیک در مورد حوزه هایی که نوآوری در آنها موجب بهبود یافتن فعالیتها می شود .
– سازماندهی مجدد و منسجم کردن عملیات و افزایش هماهنگی فعالیتها.
– ایجاد یک جواعتماد و برقراری ارتباطات صادقانه .
– هدفمند بودن سرمایه گذاریها و فراهم سازی مشوقها برای تسهیل تغییرات .
– مشارکت در فعالیتها جهت محک زدن موفقیتهای سازمان.
– مورد استفاده قرار دادن یک سیستم بازخورد عملکرد با گردش ۳۶۰ درجه.
-۲ مورد توجه قرار دادن منافع کارکنان از طریق :
– اعتمادسازی در یک محیط مبتنی بر همکاری .
– مشارکت دادن کارکنان در اتخاذ تصمیمات، قبل از اخذ تصمیم نهایی .
-۳ آموزش کارکنان جهت افزایش دانش ، مهارت و تواناییهای آنان از طریق :
– ارائه ترکیبی از آموزشهای رسمی و ضمن خدمت برای کارکنان .
– آموزش شیوه های جدید فعالیت در تیم و تیم سازی .
– توجه به سرمایه گذاری در زمینه آموزش در هر برهه از زمان.
-۴ به کارگیری تیم های کیفی از طریق :
– ایجاد تیمی از کارکنان که فعالیتهای چندگانه را در سطوح مختلف بر عهده بگیرند. (اعضای تیم لازم است از سطوح مختلف سازمانی باشند.)
-واگذاری مسئولیتها به تیم و اعضای آن.
-۵ مشارکت کارکنان در برنامه ریزی و تسهیم اطلاعات عملکردی از طریق:
– ایجاد مکانیسمی برای مشارکت کارکنان در فرایند برنامه ریزی .
– در اختیار قرار دادن اطلاعات عملکردی در سرتاسر سازمان از طریق شیوه های مختلف مانند چارت ، نمودار ، خبرنامه.
– قرار دادن اطلاعات عملکردی از طریق تشکیل جلسات .
– نظر سنجی از کارکنان در مورد مسیرهای تغییر در سازمان .
۶ – تفویض اختیار از طریق :
– حذف بخشی از رده های نظارتی .
– فراهم سازی زمان بیشتر برای مدیران جهت تمرکز بر مشکلات و موضوعات و خطی مشی های سازمانی.
– ایجاد یک موقعیت جدید جهت اعمال اقتدار و اختیار مناسب و شایسته برای کارکنان .
بنابراین در توانمند سازی هدف اصلی منابع انسانی هستند و برای اینکه افراد سازمانی در انجام این فرایند همکاری داشته باشند، لازم است در ابتدا با مفاهیم آن آشنا شوند و سپس با شرکت در پیاده سازی استراتژیها به بهره وری سازمان کمک کنند. آشنایی با اهداف توانمند سازی بهترین شیوه مفهوم سازی آن در میان کارکنان است که موجب ایجاد انگیزه جهت اجرا و انجام آن می شود.
توانمندسازی به عنوان خط مشی مدیریتی
نیکسون نوعی استراتژی پنج قسمتی توانمندسازی برای بهبود سازمانی را اینگونه بیان می کند :
– ایجاد بینش،
– اولویت بندی و عمل در جایی که بیشترین تاثیرگذاری را ممکن می سازد،
– بهبود و ایجاد رابطهای قوی با همکاران،
– گسترش شبکه ای،
– استفاده از گروههای حمایتی داخلی و خارجی (Margaret,1996).
یکی از واقعیتهای انکارناپذیر نهادها و سازمانها در عصر حاضر این است که آنها بر خلاف گذشته در یک فضای تخصصی، پیچیده و پرتحرک فعالیت میکنند. در چنین فضائی سرعت تغییرات در سطح بالائی رخ میدهد و رقابت در این فضای پیچیده یک مؤلفه حیاتی است. یکی از ضرورتهای مهم برای اینکه سازمانها بتوانند حضور موفقیتآمیزی در عرصههای ملی و بینالمللی داشته باشند برخورداری از نیروی انسانی توانمند و متخصص است لذا توانمندسازی کارکنان یکی از رسالتها و کارویژه های سازمانها در عصر حاضر است. اما توانمندسازی کارکنان چیست و کارمند توانمند کیست؟
از توانمندسازی کارکنان تعاریف مختلفی ارائه شده است. به عنوان مثال برخی معتقدند که توانمندسازی کارکنان، مجموعهای از سیستمها، روشها و اقداماتی است که فرد از طریق توسعه قابلیت و شایستگی خود در جهت بهبود و افزایش بهرهوری، بالندگی و رشد و شکوفایی سازمان و با توجه به هدفهای سازمان به دست میآورد. آموزش از جمله پیچیدهترین کارویژه های سازمانها در اداره امور هر سازمان و به خصوص در مدیریت نیروی انسانی محسوب میشود. از آنجائی که پس از بهکارگیری نیروی انسانی در سازمان، باید نظام بهسازی و بهکارگیری مناسب منابع انسانی در دستور کار قرار گیرد، آموزش به عنوان مهمترین اقدام و برنامه برای هر سازمانی در دستور کار قرار گیرد تا باعث توانمندی نیروی انسانی موجود شده و موفقیتهای پیشبینیشده را تضمین کند و با ارتقاء سطح بینش و بصیرت عمیق کارکنان و آموزش مهارت بیشتر به کارکنان به اجرای وظایف محول شده منجر میشود و در نتیجه موجب رسیدن به هدفهای سازمانی با کار آیی و ثمربخشی بهتر و بیشتر میشود.
توانمندسازی کارکنان یکی از مزیتهای سازمانها برای رشد بهرهوری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیتها و تواناییهای فردی و گروهی آنها در جهت اهداف سازمانی است. توانمندسازی را میتوان یک فرآیند در نظر گرفت که در آن بهوسیله توسعه و گسترش نفوذ و قابلیت افراد و تیمها به بهبود و بهسازی مستمر عملکرد یاری میرسانند. همچنین توانمندسازی یک راهبرد توسعه و شکوفایی سازمانی محسوب میشود. پس از سالها کسب تجربیات ارزنده، نخبگان و متخصصان به این باور رسیدند که اگر سازمانی بخواهد در اقتصاد و انجام وظایف و کارکردهای خود موفق و پیروز باشد و در عرصه رقابت پابرجا بماند باید از نیروی انسانی خلاق، متخصص و باانگیزه بالا برخوردار باشد. لذا در یک جمعبندی میتوان گفت، توانمندسازی کارکنان در سازمانها و نهادها یک فرایند است که از طریق آن فرهنگ توسعه و ارتقاء کارکنان نهادینه میشود و کارکنان توانمند شده میتوانند گامهای مؤثری در تحقق و پیگیری آرمانها و اهداف سازمانی بردارند.
مدیران در سازمانها، میبایست به موقعیت و موفقیت سازمان خود فکر کنند و یکی از آیتمها برای بالاتر بردن شاخصهای رشد سازمان حضور کارکنان در دورههای مختلف آموزشی ضمن خدمت است. امروزه صاحبنظران و خبرگان حوزههای سازمانی متفقالقولاند که مهمترین شاخص هر سیستمی را نیروی انسانی آن سیستم شکل میدهد که میتواند یک کشور را به سوی اهداف توسعهای رهنمون کند. نیروی انسانی همچون ارزشمندترین و مؤثرترین دارائی هر جامعه حائز اهمیت بوده و هست، و تحقق اهداف توسعه تا حد زیادی به شیوهٔ اداره و مدیریت این ثروت و منبع حیاتی بستگی دارد. به همین دلیل است که آموزشهای ضمن خدمت در سازمانها یکی از مهمترین مؤلفههای مدیریتی برای بهبود امور یک سازمان محسوب میشود.
دورههای آموزشی ضمن خدمت در سازمانها میتواند توانمندیهای دانشی و مهارتی و نگرش قابلتوجهی را در کارکنان ایجاد سازد. آموزش کارکنان میتواند در به دست آوردن تجربه و بهبود عملکرد آنان مؤثر باشد و میتواند بقا و کمال سازمان را تضمین کند زیرا آموزش ضمن خدمت، با مهارتآموزی به کارکنان به تحقق این هدف در سطح فردی و گروهی کمک خواهد کرد. نیروی انسانی در سازمان نقطه آغاز و عنصر اصلی هرگونه تحول در سازمان محسوب میشود لذا برای اینکه نیروی انسانی بتواند به وظایف حرفهای و تخصصی خود به خوبی عمل کند، ضرورت دارد به طور مداوم و مستمر امکان بهرهمندی کارکنان از آموزشهای نوین و مهارتهای ضروری و به روز فراهم شود. این ضرورت از طریق طراحی و اجرای نظام آموزش ضمن خدمت کارکنان، بهگونهای که زمینه ارتقای علمی و تخصصی و به روز نمودن اطلاعات و کسب مهارتهای نوین را مهیا سازد، اماکن پذیر میشود. توانمندسازی از مجرای آموزش به مثابه یک برنامه سازمانی، نیروی انسانی سازمان را قادر میسازد تا با ارتقاء سطح فکری و شغلی خود، ضمن بهکارگیری مؤثر دانش و مهارت در راستای اهداف و آرمانهای سازمان، بهرهوری و اثربخشی را ارتقاء دهند. البته آموزشها باید مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرند و میزان اثرگذاری آنها به طور مرتب رصد شود.
بررسی میزان تحقق شاخصهای توانمندسازی کارکنان از طریق آموزشهای ضمن خدمت، باید به عنوان یکی از مهمترین برنامههای سازمانی تلقی گردد تا با اجرای دقیق آن دانش کافی و لازم را درباره چگونگی طرحریزی و اجرای برنامههای آموزشی به دست آوریم تا مبنای مؤثری برای ارزیابی عملکرد واحدهای آموزشی سازمانها گردد. در نتیجه میتوان ادعا کرد که برنامهریزی آموزشی با هدف توانمندسازی کارکنان، سازمان را از وجود نیروهای مسئولیتپذیر، سازگار، رقابت کننده، یادگیرنده و خلاق برخوردار میکند. سازمانهایی که امروز بر اثر شاخص هائی چون افزایش رقابتهای جهانی، دگرگونیهای ناگهانی، نیاز به کیفیت و خدمات پس از فروش و وجود منابع محدود، تحت فشارهای سنگینی قرار دارند پس از سالها تجربه، میتوان ادعا کرد اگر سازمانی بخواهد در اقتصاد و امور کاری خود موفق باشد و در عرصه رقابت شکست نخورد باید از نیروی انسانی متخصص، خلاق و باانگیزه بالا بهرهمند باشد.
منابع انسانی اساس ثروت واقعی یک سازمان را تشکیل میدهند. یک سازمان موفق مجموعهای است مرکب از انسانهایی بافرهنگ سازمانی، اندیشه و اهداف مشترک که با کار گروهی در نظام انعطافپذیر سازمان، تجارب و دانش خود را با عشق به پیشرفت روزافزون سازمان در اختیار مدیریت خود قرار میدهند. بنابراین هر فرد نسبت به سازمان و وظیفهای که انجام میدهد، احساس مالکیت خواهد کرد.
اقدامات عملی برای توانمند کردن کارکنان
۱- تعهدات رهبری سازمان :
رهبری سازمان می بایست برنامه های بلندمدتی برای پیاده سازی فرایند توانمند سازی کارکنان داشته باشد و با ایجاد یک جو حمایتی و ارتباط صادقانه از منابع انسانی در دستیابی به اهداف سازمان گامهای عملی بردارد. در جدول زیر عواملی که باعث ایجاد توانمندی ویا مانع آن می شوند ذکر شده است( بستانی املشی و طاهر پور،۱۳۸۸) :
عوامل ایجاد توانمندی
عوامل مانع توانمندی
بصیرت و بینش دلشته باشید
قدرت مستبدانه داشته باشید
پاسخگو باشید
مقتدر باشید
دلیل ارائه دهید
مقتدر و مستبد باشید
بسته به شرایط پاداش دهید
مستبدانه پاداش دهید
نوآوری را تشویق کنید
نوآوری را حذف کنید
حداکثر اطلاعات را ارائه دهید
اطلاعات کم بدهید
تربیت و توسعه مداوم کارکنان
فرض اینکه کارکنان مهارت دارند
اهداف واقعی و توافقی فراهم کنید
اهداف غیر واقعی تدوین کنید
وظایف متنوع و کلی ارائه دهید
وظایف خسته کننده و تکراری ارائه دهید
اجازه رشد خلاقیت را بدهید
اجازه دهید قوانین و مقررات گسترش یابد
تعامل و ارتباط زیادمیان همه اعضای سازمان
تماس کمتر کارکنان با مدیریت ارشد
پاداش دهید
کنترل گر باشید
۲- آموزش کارکنان جهت افزایش دانش ،مهارت و تواناییهای آنان:
بی شک آموزش موثر و مرتبط یکی از ابزارهای مهم در توانمندسازی کارکنان برای رسیدن به اهداف سازمانی است. برنامه های آموزشی درصورتی مفید خواهندبود که با مشارکت کارکنان و با اتکاء به روشهای علمی اجرا و حمایت شوند. بسیاری از برنامه های آموزشی که در سازمانها برای توانمندسازی کارکنان برپا می شود نه تنها موثر نیست بلکه کاملاً نتیجه عکس دارد. هدف واقعی برنامه های آموزشی ارتباط بین کارکنان و مدیریت و همچنین مشارکت در برنامه های سازمانی برای بالا بردن انگیزه های کاری است. متاسفانه بیشتر برنامه های آموزشی که عملیاتی می شوند از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار نبوده و حتی ممکن است باعث تخریب روابط بین کارکنان و مدیریت شود. برنامه های انگیزشی نیروی انسانی نیز اغلب یک حس کوتاه مدت (زودگذر) از هیجان و شعف دربین کارکنان ایجاد می کند . این برنامه ها بایستی سطح انتظارات کارکنان را آنقدر افزایش دهند تا آنها غنی و توانمند شوند، در غیر این صورت بعداز اتمام حس کوتاه مدت مجدداً کارکنان به حالت اولیه بی انگیزگی برمی گردند(بستانی املشی و طاهر پور،۱۳۸۸ ). امروزه آموزش نیروی انسانی به عنوان گامی موثر در جهت بهسازی و توانمندسازی کارکنان مورد تأکید سازمانها به خصوص سازمانهای یادگیرنده و پویاست. آموزش ضمن خدمت با تأمین دانش و مهارت مورد نیاز برای انجام وظایف به صورت کارا و موثر ، منجر به ایجاد حس اعتماد به نفس و خود ارزشی در کارکنان و در نتیجه احساس رضایت شغلی در کارکنان می گردد، که نتیجه آن بهره وری بالاتر در سازمان می باشد از طرفی آموزش ضمن خدمت با توانمند سازی کارکنان منجر به ایجاد سرمایه های اجتماعی در جامعه می گردد، چرا که هر کارمندی فردی از جامعه می باشد که در صورت توانمندسازی، جزئی از سرمایه های اجتماعی محسوب می شود( پورآمن، ۱۳۷۵، به نقل از پاک طینت و فتحی زاده،۱۳۸۷).
۳- مشارکت کارکنان در برنامه ریزی و تسهیم اطلاعات عملکردی:
تصور عام بر این است که سهیم کردن کارکنان در اطلاعات، باعث اختلال در روند کاری سازمان خواهدشد. موفقیت سازمان را باید در تلاشهای تیمی و تسهیم کارکنان در اطلاعات سازمانی جستجو کرد نه احتکار آن- تسهیم اطلاعات برای تواناسازی سازمان نه تنها یک ضرورت است، بلکه موجب ایجاد جو اعتماد، صمیمیت و مسئولیت پذیری کارکنان نیز می شود. این تسهیم اولاً حس تعلق، مشارکت و مالکیت نسبت به سازمان ایجاد می کند و ثانیاً کارکنان را مصمم میسازد تا از اطلاعات کسب شده برای بهبود عملکرد سازمان استفاده کنند. آشنایی با اطلاعاتی راجع به چگونگی انجام کار، سوددهی، ضایعات، بودجه، بازار، بهرهوری و نظایر آن، این امکان را میدهد تا کارکنان وضعیت فعلی سازمان را بهطور روشن درک و برای بهبود عملکرد آن تلاش کنند( هداوند و صادقیان،۳۸۶). با دادن اطلاعات بیشتر به افراد، انها احساس خواهند نمود که لازمه کار و تلاش داشتن هدف می باشد. هدف کارایی، هدف مشکل گشایی؛ هدف نوآوری یا هدف پیش بردن پروژه. اگر افراد در جریان گزینش این هدفها مشارکت داشته باشند، به تدریج خود را مالک و شریک کار می دانند و مسئولیتهایی که لازمه توانمندسازی است ، می پذیرند( قوشچی، ۱۳۸۰؛ به نقل از پاک طینت و فتحی زاده، ۱۳۸۷).
۴-تفویض اختیار :
تفویض اختیار از طریق خذف بخشی از رده ها و سطوح نظارتی، تامین فرصتهای لازم برای مدیران جهت اندیشیدن به موضوعات و خط مشی های سازمان و ایجاد موقعیت های مناسب جهت اعمال قدرت و اختیار برای کارکنان منجر به توانمند سازی کارکنان می شود( غلامی و امین مظفری، ۱۳۸۷).
۵-ترویج نوآوری و مسئولیت پذیری :
مدیر با ترویج وسیع نوآوری و مسئولیت پذیری در میان کارکنان، می تواند به توانمندسازی اعضاء سازمان کمک نماید( رحمانپور، ۱۳۸۱).
۶-ایجاد جو عاطفی مثبت :
حمایت های عاطفی مثبت به ویژه از طریق یک نمایش می تواند بعنوان روشی جهت ایجاد حس قدرت در کارکنان تلقی گردد. بدین منظور مدیران هر چند ماه یکبار، بایستی جلساتی برای حفظ انگیزه و تهییج کارکنان برپا نمایند
با ۱۲۴اسلایدتخصصی
دانلودوخرید۲۵۰۰۰تومان