جهت خرید مقاله کلیک کنید

پاورپوینت بازاریابی به سبک مرسدس بنزبارویکرد مدیریت آگاهانه نیازهای عاطفی مشتریان

  بازاریابی به سبک مرسدس بنزبارویکرد مدیریت آگاهانه نیازهای عاطفی مشتریان

معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن
معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن

 

لوگوی مرسدس بنز

 

کمپانی دایملر- بنز ، با نام رسمی مرسدس بنز  در سال ۱۹۲۶ پایه گذاری شد. این کمپانی نتیجه ی تلفیق دو شرکت خودرو سازی که خود از اولین شرکت های خودرو سازی بنزینی در جهان به حساب می آیند یعنی شرکت دایملر- موتورن – گیزلشافت یا به اختصار دی ام جی و شرکت بنزاند سی است. شرکت اول در سال ۱۸۹۰ توسط گاتلیب دایملر و ویلهم میباخ پایه ریزی شد. محل این شرکت واقع شده در ناحیه کن استات شهر اشتوتگارت بود. این شرکت نخستین کالاسکه با پیشران درون سوز را اختراع نمود که تاریخ نویسان کمپانی مرسدس بنز از آن به عنوان کالاسکه ی بدون اسب یاد می کنند. اندکی بعد شرکت دی ام جی نخستین اتومبیل چهار چرخ را با پیشران چهارضرب را تولید کردند و توانستند اولین خودروی خود را یک سال بعد وارد عرصه ی فروش کنند.این شرکت تا سال ۱۹۰۰ یعنی اندکی بعد از درگذشت دایملر به کار خود پایان داد.

معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن

شرکت دوم یا بنزاند سی در سال ۱۸۷۱ توسط کارل بنز در شهر منهیم پایه گذاری شد.کارل بنز موفق شد در سال ۱۸۸۵ اولین اتومبیل خود را با پیشران درون سوز تولید کند و توانست آن را در سال ۱۸۸۶ به عنوان یه اتومبیل سه چرخ به ثبت برساند که نام آن موتور واگن بنز بود. بنز اولین خودروی خود را در سال ۱۸۸۸ به فروش رساند.

در سال ۱۹۰۰ دایملر در گذشت  میباخ شرکت دی ام جی را ترک کرد و با امیل جلینک قرارداد بست که شرکت جدیدی تحت عنوان مرسدس (نام دختر جلینک) تاسیس شد. با شروع جنگ جهانی اول و بروز مشکلات اقتصادی فراوان در سال ۱۹۲۴ شرکت مرسدس و بنز اند سی یه قرار داد مشترک المنافع را نوشتند و در سال ۱۹۲۶ دو شرکت با هم ادغام شدند و شرکت دایملر بنز را پایه گذاری کردند و اتومبیل و کامیون های خود را به برند مرسدس-بنز وارد عرصه ی فروش کردند.در تاریخچه شرکت،نام ابتدایی دو شرکت ادغدام شده برای احترام به دایملر کمپانی دایملر-بنز نام گرفت که بعدها مرسدس بنز عامیت بیشتری گرفت و نام شرکت تغییر کرد.

معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن

در سال ۱۹۹۸ شرکت مرسدس بنز شرکت خودرو سازی کرایسلر آمریکا را خریداری کرد و شرکت دایملر آگ تاسیس شد که امروزه شرکت مرسدس بنز یکی از زیر مجموعه های شرکت دایملر آگ بشمار می آید و همراه با شرکت های آئودی و بی ام دبلیو سه شرکت خودرو ساز آلمانی هستند که تولید کننده ی خودروهای لوکس می باشند.

زمینه ی فعالیت شرکت مرسدس بنز در تولید خودرو،کامیون،اتوبوس،تولید موتورهای درون سوز برای ماشین آلات نظامی و همچنین لیزینگ،بیمه و تعمیرات خودرو می باشد.

www.mercedes-benz.com

معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن
                     

بازاریابی کمپانی بنز

هویت یک برند چیزی است که  برند قائم به آن است و به آن معنا میبخشد و منحصر به فرد میسازد . “دچرناتونی ۱۹۹۹”

درامدزایی یک برند به اعتبار داشتن آن در مدتی طولانی ارتباط زیادی دارد که این خود ناشی از عوامل زیادی است. تجربه ای که خرج جذب کردن مشتری میشود یک عامل مهم در درامد زایی محسوب میشود. از طرفی دیگر با توجه به حضور رقبای قدرتمند در صنعت خودروسازی، شرط موفقیت در این عرصه بهبود مستمر و شناخت  بازار و ایجاد نیاز در مشتریان و نهایتاً برآورده کردن آن از طریق ارائه محصولات نو می باشد.

معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن

عواملی که باعث شده است تا شرکت مرسدس هر ساله جز پرفروش ترین برندهای جهان باشد تمرکز آن بر روی بازاریابی بر حسب نیاز جامعه است که باعث افزایش فروش روز افزون این شرکت شده است. شرکت پیام معروف خود را (یا بهترین یا هیچ) بر همین منوال پیش میبرد. شرکت سعی میکند با افزایش از سطع نیازمندی های گروه های سنی مختلف ، خودروهایی با اشکال متنوع را روانه بازار کند. برای مثال سعی میکند برای گروه سنی جوان خوردروهایی دیجیتالی تر و در طرح های خشن تولید کند و برای مسن ترها از سبک های ساده تر و کلاسیک تر استفاده کند.

معرفی کمپانی بنز و بررسی بازاریابی آن

استراژی آن ها بر سبک زندگی استوار است و بر جنبه لذت بخشی دوستانه و پر انرژی بودن و البته با هدف حفظ محیط زیست متمرکز است.امروزه با توجه به مشکلات زیست محیطی ایجاد شده ناشی از سوختهای  فسیلی شرکت اقدام به تولید خودروهای تماما الکترونیکی کرده است که این قضیه خود مشتریان خاص خود را به همراه داشته و بخش درآمد زایی مجزایی برای کمپانی ایجاد کرده است.

کمپانی مرسدس بنزهمچنین تمرکزخاصی بر روی مشتریان ثروت مند و مرفه جامعه داشته و اقداماتی از قبیل تولید خودروهای درون شهری با عنوان اسمارت و خودروهای لوکس و تشریفاتی و البته گران قیمت با برند می باخ انجام داده است.

یکی دیگر از قسمت های تجارت که شرکت بر روی آن سرمایه گذاری کرده است و بخشی از درآمد زایی شرکت است تجارت الکترونیکی میباشد.بدین منظور کمپانی سعی کرده است تا برای بدست آوردن بالا ترین سطح ارزش برای مشتریان خود خط تولید را تا میزان زیادی بالا ببرد .

مشتریان این شرکت خاص هستند بنابرین کمپانی فلسفه ی خودروهای خود را برای آن ها نمایان میسازد بدین طریق میتواند مشتری مداری و همچنین جذب مشتری داشته باشد چون میداند که مشتریان این کمپانی از خودروهای این شرکت فقط به منظور جابجایی استفاده نمی کنند.

یکی دیگر از عواملی که  در درآمد زایی شرکت نقش عمده ای داشته است این است که  شرکت سعی داشته است که در رقابت با شرکت های دیگر سعی در کسب مقام اول خدمات پس از فروش را داشته باشد.

معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن

بازاریابی بنز
        

مفهوم آرم برند بنز

ستاره سه پر برند نشان دهند ی تسلط بر آسمان،زمین و دریا است که نشان دهنده ی این است که میتوانند برای هر قسمت محصولی تولید کنند و آن جا را به تسخیر خود درآورند.در ابتدا آرم برند تنها شامل ستاره بود که بر روی خودروهای دایملر دیده میشد اما نشان فعلی آن که حلقه ای ستاره ای در بر میگیرد در سال ۱۹۳۷ طراحی شد.

معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن
معرفی کمپانی مرسدس بنز و بررسی بازاریابی آن

مشتری مداری به سبک مرسدس بنز

شرکت مرسدس بنز با نوآوری و تجربه افراد و خدمات فوق العاده ای که برای مشتری ارائه میدهد در حوزه خودرو پیشرو می باشد. قیمت بالای خودروهای مرسدس بنز، این کمپانی را به یک نام تجاری پرستیژ تبدیل کرده است. دارندگان این خودروها دوست دارند که احساس برتری کنند. این کمپانی بازاریابی و فروش خود را با الزامات مشتری هم سو کرده است. در واقع از رویکرد محصول مداری به رویکرد مشتری مداری تغییر موضع گرفته است تا محصولات سفارشی را به تناسب با سبک زندگی مشتریان ارئه دهد.

شرکت مرسدس بنز با شراکت راهبردی خو با چندین شرکت مانند نیسان، بابیو، فرمول یک و شرکت های دیگر کمک کرده است تا آگاهی ذهنی را افزایش دهد. همچنین با تبلیغات در کانال های مختلف به شهرت خوبی رسیده که به افزایش سهام شرکت کمک کرده است.

مرسدس بنز قصد دارد محصولات نوآورانه و با کیفیت خود را ارتقا بخشد و رضایت مشتریان خود را که گروه های اجتماعی با سن ۳۰ تا ۵۰ سال هستند را جلب کند و از نظر عاطفی آن ها را به برند خود وابسته کند.

خدمات مرسدس بنز برای مشتریان

همانطور که میدانید از زمان پیش خرید خودرو از نمایندگان خودروسازان تا زمان تحویل خودرو مدت زمان هفته ها یا ماه ها سپری می شود که این انتظار برای خریداران سخت و طاقت فرساست.

طبیعتا از مدت زمان انتخاب خودرو تا زمان تحویل فکر افراد مشغول شده و پیگیر تحویل هر چه سریعتر خودروی خود می باشند. مرسدس بنز با توجه  به درک این موضوع که این مدت زمان انتظار طاقت فرسا بوده در راستای هر چه قابل تحمل تر کردن این شرایط تمهیداتی اتخاذ کرده است. قبل از تولد نوزاد، والدین با سونوگرافی و چکاپ ماهانه از سلامت فرزند خود مطمئن می شوند و از این طریق انتظار تا زمان تولد نوزاد برای آن ها راحت تر شده و مدت زمان ۹ ماه حاملگی مادر سریعتر طی میکنند. تلاش مرسدس بنز نیز در همین راستاست که با اقداماات مشابه انتظار تا زمان تحویل خودرو را راحت تر کرده و همچنان اشتیاق مشتریان را به تحویل خودرو حفظ کند.

این خدمات جدید مرسدس به نام «انتظار لذت بخش»، همانطور که از اسمش مشخص است مدت زمان دریافت خودرو را باری مشتریان لذت بخش تر می کند. یه این ترتیب که مرسدس بنز به مشتریان خود این اجازه را می دهد که از لحظه انتخاب خودرو تا زمان تحویل آن مراحل پیکربندی و تولید را به صورت واقعی و زنده از طریق پلت فرم مرسدس مشاهده کنند و در جریان تولید خود باشند.

مرسدس بنز تحول دیجیتالی را یک ابتکار کلیدی در استراتژی تولید خود می داند. به واسطه این خدمت مرسدس بنز دیگر احتیاج به پیگیری مداوم سفارش خودرو نیست و می توان از این طریق در جریان وضعیت خودرو قرار گرفت. مرسدس بنز به جهت تثبیت جایگاه خود در آینده به عنوان یک خودرو ساز پیشرو جهانی برای جذب مشتریان ایده جالبی را در نظر گرفته است.

این کمپانی اسباب بازی های طراحی کرده است که فناوری جلوگیری از تصادف خودرو را در به گونه ای شبیه سازی کرده است که در ذهن کودکان مفهوم «بنز هرگز تصادف نمیکند» ثبت شود. وجود دو قطب هم نام آهن ربا در این اسباب بازی ها، برخورد دو اتومبیل را غیر ممکن ساخته است. ثبت این موضوع از زمان کودکی، مفهوم امنیت بالای بنز را در ضمیر ناخودآگاه این افراد قرار می دهد تا در آینده زمان خرید خودرو در انتخاب این افراد تاثیر گذاشته باشند.

با توجه به اینکه امروزه روزانه اطلاعات زیادی جمع آوری می کنیم مرسدس بنز برای جلب توجه مشتریان و دیجیتال سازی شرکت از حقیقتی به نام «Mercedes Me» بهره میگیرد. این ایده بر این باور است که هر صنعتی نیاز به تعامل بخصوی با جوان تر ها دارد. ظاهر فیزیکی محصول و نمایشگاه ها باید مناسب با دنیای جدید به همراه تبلیغات منتقل شود. همچنین به مشتریان این امکان را میدهد تا با داشتن نام کاربری منحصر به فرد  از سرویس مذکور استفاده کنند. به این ترتیب تعامل میان دستگاه ها یا گوشی های هوشمند و اتومبیل شما و محصولات کمپانی برقرار می شود. به طور مثال کمپانی مرسدس بنز پیش از مشتری می داند که اتومبیل در چه زمانی به چه سرویسی نیاز دارد و با تعیین وقت قبلی نسبت به ارائه سرویس اقدام می نمایند و همچنین عملکرد قطعات خودرو را نیز بررسی می کنند.

اقدام دیگر مرسدس بنز با عنوان «پیش بینی شادی» این امکان را به مشتری میدهد که با استفاده از شماره سفارش خود وارد حساب شخصی شوند و علاوه بر اطلاعات و سیله نقلیه خود، می توانند تمامی مراحل تولید تا تکمیل و تحویل را پیگیری کنند. همچنین خدمات تعاملی مانند بیمه اتومبیل، با شرایط ویژه یا کوپن با پیشنهاد ویژه مانند آموزش رانندگی را بررسی کنند.

کمپانی مرسدس بنز براساس ویژگی Product Concierge(راهنمای محصول) با همکاری شرکت اپل که در زمینه ایده این شرکت تحت عنوان «محصول نابغه» صورت می گیرد به مشتریان کمک می کند قبل از خرید به طور کامل با محصول را آشنا شوند و پس از خرید به خریداران نحوه استفاده از اتومبیل آموزش می دهند.

تمرکز بر روی بازاریابی بر حسب نیاز جامعه شرکت مرسدس را تبدیل به یکی از پرفروش ترین برندهای جهان کرده است. «یا بهترین یا هیچ» پیام شرکت است و با این منوال پیش می رود که هر ساله خودروهایی با سطح نیازمندی های گروه های سنی مختلف تولید کند. با توجه به مشکلات زیست محیطی ناشی از سوخت های فسیلی مرسدس خودروهایی تولید کرده است که کاملا الکترونیکی هستند.

باشگاه مشتریان مرسدس بنز

مشتریان عضو باشگاه مرسدس بنز حق امتیاز ویژه ای خواهند داشت که در کلاس های مختلف مرسدس بنز پشتیبانی می شود. برخی از مزیت های باشگاه به شرح زیر است:

ارسال مجله کلاسیک به صورت رایگان به آدرس مشتری

حق ورود به موسسه مرسدس بنز به صورت رایگان و ۵۰ درصد تخفیف برای همراه

۲۰ درصد تخفیف لوازم فروشگاه مرسدس بنز

۱۰ درصد تخفیف خرید از فروشگاه آنلاین

ارسل ایمیل رویدادهای جدید

کسب امتیاز و تخفیف

استفاده از کارت تخفیف در شرکت های زیر شاخه مرسدس بنز

رخنه در بازار دیجیتال به سبک مرسدس بنز

 رخنه در بازار دیجیتال به سبک مرسدس بنز

موبایل‌های هوشمند معادلات بازارهای سنتی را به کلی تغییر داده‌اند. اکنون به ندرت می‌توان کسی را یافت که یک دستگاه موبایل هوشمند نداشته باشد و چند ساعت از وقت روزانه خود را در حال استفاده از آن نباشد.

 اما بخش قابل‌توجهی از زمان آنها هم در رسانه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، تلگرام، اینستاگرام، توییتر، لینکدین و… سپری می‌شود تا باعث شود اکنون بهترین زمینه تبلیغاتی و فعالیت‌های بازاریابی شرکت‌ها تغییر کند. اگر شما هم کالا یا خدمتی عرضه می‌کنید که به‌ویژه برای جوانان و شیفتگان فناوری جذاب است، وقت آن است که درباره شیوه تبلیغات در موبایل و به‌ویژه رسانه‌های اجتماعی فکر کنید؛ دقیقا همان کاری که برای فروش مرسدس بنز در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ انجام شد.

در خلال تابستان ۲۰۱۳، مرسدس بنز به دنبال آن بود تا خودروهای کلاس CLA خود را به بازار هدف معرفی کند. در آن زمان، بنز در حال عقب افتادن از کورس رقابت با شرکت‌هایی مانند آئودی و بی‌ام‌و بود و به‌ویژه مشتریان جوان، تمایل چندانی به خرید از این برند نداشتند. به گزارش دنیای اقتصاد، البته این موضوع را هم نمی‌توان فراموش کرد که تا آن زمان هم بازار هدف بنز و استراتژی این برند، متمرکز بر جوانان نبود و افراد میانسال ثروتمند را هدف قرار داده بود. با این حال، بازار هدف کلاس جدید خودروهای بنز، جوانان بودند و نه افراد میانسالی که مرسدس بنز معمولا به آنها خدمت‌رسانی می‌کند. بنز برای دستیابی به این بازار جوان که شیفتگان محصولات دیجیتال و فناوری‌های نوین هم بودند، تلاش کرد تا در فناوری‌ها و امکانات خودروی خود تفاوتی ایجاد کند. اما مهم‌تر از آن، برای باز کردن جای خود در بازار هدف نسبتا جدید، رقابتی به نام «فرمان را در دست بگیر»

(Take the wheel) را در آمریکا به راه انداخت. در این رقابت از پنج عکاس برتر در اینستاگرام دعوت شد تا ۵ روز پشت فرمان کلاس کاملا جدید مدل ۲۰۱۴ بنشینند و عکس‌هایی از تجربه خود بگیرند. عکاسی که نظر مخاطبان را بیش از بقیه جلب می‌کرد، می‌توانست به عنوان پاداش، خودروی مزبور را به مدت ۳ سال به‌طور رایگان در اختیار داشته باشد.کریس اوزر با ۴۷۸.۹۵۱ لایک، برنده جایزه این رقابت شد. اما علاوه‌بر لایک‌ها و بازدیدهایی که از عکس‌های اوزر شده بود، برند مرسدس بنز از لایک‌های اینستاگرامی رقبای او در این چالش بازاریابی هم نفع برد: مایکل اونیل (۲۵۸.۱۲۷ لایک)، پاول اوکتاویوس (۲۶۳.۵۱۵ لایک)، تیم لندیس (۲۸۵.۱۷۶ لایک) و آلیس گائو (۳۵۸.۵۰۸ لایک). نفع این برند از چنین رقابتی، نفوذ در بازار هدف خود، جذب مشتریان بالقوه و افزایش آگاهی آنها از ویژگی‌ها و فناوری‌های به‌کار رفته در این کلاس خودرو بود. این موضوع به‌ویژه از آن جهت اهمیت داشت که این کلاس خودرویی، تفاوت قابل توجهی با کلاس‌های مرسوم بنز داشت و باید به خوبی روی تفاوت‌های آن مانور داده می‌شد. مرسدس بنز برای رسیدن به این اهداف و منافع، به خوبی توانست از قابلیت‌ها و همچنین تعداد بالای مخاطبان عکاسان برتر اینستاگرامی استفاده کند.

شرکت های بزرگ خودروسازی از چه الگویی برای موفقیت پیروی می کنند / مدیریت و بازاریابی به سبک غول های خودروسازی

اتومبیل وسیله نقلیه محبوبی است که اکنون اغلب مردم جهان از آن استفاده می کنند. شرکت های خودروسازی با توجه به سطح درآمد طبقات مختلف جامعه اقدام به عرضه گونه های متفاوتی از اتومبیل کرده اند. از خودروهای ۲هزار پوندی شرکت های کوچک هندی گرفته تا مدل های لوکس بنتلی، همگی نوید نهادینگی این غول های آهنی در زندگی بشر را می دهد. علاوه بر تحول زندگی مصرف کنندگان باید به نقش مهم صنعت خودروسازی به عنوان عرصه موفقیت بسیاری از کارآفرینان نیز اشاره کرد. در واقع این حوزه نابغه های مختلفی را به خود دیده است.

صرف نظر از بحث سود اقتصادی، بسیاری از افراد به اتومبیل به عنوان کالایی لوکس نگاه می کنند. کلکسیون های مختلف افراد مشهور نمونه ای بارز از این طرز نگاه به خودرو است. اگر تا همین اواخر خرید ماشین سرمایه گذاری مطلوبی به حساب نمی آمد، اکنون فروش مدل های مختلف اتومبیل های لوکس یا تقویت شده تبدیل به کسب وکاری پرسود شده است.

فراتر از همه تحولاتی که تا به اینجا بدان ها اشاره شد، باید به ذهن های خلاقی که مدل های مختف اتومبیل را طراحی می کنند نیز پرداخت. برخلاف تصور عمومی، در صنعت خودروسازی عمل مستقل معنایی ندارد. این بدان معناست که کارگروهی و جمع ایده های طراحان منفرد از اهمیت بالایی برخوردار است. با نگاهی به نام های مشهور این عرصه مانند بنز، آئودی و جنرال موتورز به خوبی اهمیت مدیریت طراحان را متوجه خواهیم شد.

مقصود از این عبارت دشواری مدیریت و همگام سازی ایده پردازان حول یک مفهوم مشترک است. اوضاع هنگامی دشوارتر می شود که طراح های موردنظر همگی جزو برترین های حوزه شان باشند. اگر گمان می کنید که هماهنگ سازی کارمندان، به رغم تمام دشواری ها، نقطه پایان مدیریت است، کاملا در اشتباه هستید. پس از این مرحله بازاریابی محصولات اهمیت پیدا می کند. در واقع هر شرکت خودروسازی باید آنچه را مشتری می خواهد، تولید کند. در غیر  این صورت تنها ایده هایی بی ارزش روی دست شرکت باقی خواهد ماند.

به منظور درک بهتر دشواری های فعالیت در این صنعت و همچنین درک شیوه فتح قله های موفقیت از سوی بزرگان این عرصه در ادامه نگاهی به شیوه مدیریت و بازاریابی برخی از بزرگ ترین برندهای خودروسازی جهان انداخته ایم.

دایملر، قهرمان پشت پرده

مدل های چشم نواز مرسدس بنز موضوع اصلی رویاهای بسیاری از افراد است. از مدل های کلاسیک دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی این محبوب آلمانی گرفته تا سدان های تابستان امسال همگی جذبه روح آلمانی را همراه خود دارند. اگر قصد فهم دقیق شیوه مدیریت این غول صنعت خودرو را دارید، باید با شرکت مادر دایملر آشنا شوید. شاید تعجب آور باشد که غول بزرگی مانند بنز متعلق به یک شرکت بریتانیایی باشد. دایملر در سال ۱۸۹۶ تاسیس شد و از آن زمان بالغ بر ۱۶ هزار کارمند را به استخدام خود درآورده است.

سیاست عمده دایملر در زمان مدیریت مرسدس بنز روی ارائه ایده های کلاسیک در قالبی نو بود. به این ترتیب بسیاری از مدل های قدیمی این شرکت به طور مداوم بازنگری و طراحی مجدد می شدند. اهمیت این شیوه از نقطه نظر بازاریابی ایجاد عادت های مشخص در ذهن مخاطب است. به این ترتیب دیگر نیازی به صرف هزینه های سرسام آور به منظور طراحی مدل های باب میل مخاطب نیست. با وفاداری به الگوهای کهن شما فروش محصولات تان را در درازمدت تضمین خواهید کرد.

اگرچه مالکیت مرسدس بنز در طول دهه های متمادی میان شرکت های مختلف دست به دست شد، با این حال هنوز هم که در دوران تصدی تاتاموتور بر این غول آلمانی هستیم، استراتژی بازآفرینی مدل های مختلف شرکت همچنان ادامه دارد.

Bmw، از صنعت هواپیمایی تا خودروسازی هنگام صحبت از کشور آلمان و به ویژه صنعت خودروسازی این کشور امکان ندارد نام بنز و BMW به ذهن افراد نرسد. اگرچه امروزه هر دو برند مذکور فعالیت موفقیت آمیزی در عرصه خودروسازی دارند، اما تفاوت های آشکاری میان شیوه مدیریت و بازاریابی این دو مبارز ژرمن وجود دارد. BMW  در سال ۱۹۱۶ پایه گذاری شد. شاید تصور اینکه این شرکت در ابتدا به کاری غیر  از خودروسازی مشغول بوده باشد، دور از ذهن به نظر برسد.

با این حال BMW عملا تا سال ۱۹۴۵ مشغول تولید هواپیما و موتورسیکلت بود. نگاهی دقیق به لوگوی فعلی این شرکت به خوبی موتور هواپیما را در ذهن زنده می کند. اگرچه این شرکت در مقایسه با سایر رقبا بسیار دیر پا به عرصه خودروسازی گذاشت، اما استراتژی بازاریابی اش باعث پیشرفت و رشد سریع این هواپیماساز کهنه کار شد. براساس آمارهای رسمی در سال ۲۰۱۶ BMW بیش از ۲٫۵ میلیون اتومبیل به بازارهای جهانی تزریق کرده است. این آمار از میزان فروش موتورسیکلت و قطعات هواپیما جداست و در صورت محاسبه این موارد با درآمد سرسام آوری مواجه خواهیم شد.

الگوی بازاریابی و مدیریتی BMW بر جست وجوی همه راهکارهای موفقیت استوار شده است. در واقع براساس همین نوع نگاه بود که در سال ۱۹۴۵ این اژدهای آسمان ها پا به زمین گذاشت و خط تولید خودرو هایش را راه اندازی کرد. اگر نگاهی به شرکت های زیرمجموعه BMW بیندازید، به احتمال فراوان تنوع کسب وکارهای این شرکت شما را متعجب خواهد کرد. بر این اساس حتی زمانی این شرکت در صنعت موادغذایی نیز فعالیت می کرد. به این ترتیب BMW از یکسو از امنیت مالی بیشتری به دلیل سرمایه گذاری در صنایع مختلف برخوردار است و از طرف دیگر با دشواری هماهنگ سازی طیف متنوعی از کسب وکارها مواجه است.

جنرال موتورز، جهان را فتح کن!

اگر الگویی که در مورد BMW مورد بررسی قرار گرفت تا حد زیادی معطوف به وسایل نقلیه است، جنرال موتورز همان ایده را در مقیاسی بسیار وسیع تر عملی کرده است. پادشاهی بر صنعت خودروسازی جهان از سال ۱۹۳۱ تا ۲۰۰۷ به خوبی بیانگر اهمیت دستاورد این ابرشرکت در زمینه صنعت اتومبیل است. مالکیت طیف متنوعی از برندهای محبوب دنیای گاز و دنده از قبیل شورولت، بیوک، کادیلاک، اوپل، ایسوزو و سوزوکی سالانه میلیون ها دلار سود برای شرکت مادر به همراه دارد.

تولید ۹٫۶ میلیون خودرو در سال ۲۰۱۶ حاکی از وسعت عجیب وغریب کسب وکار این غول آمریکایی است. نکته مهم در نحوه مدیریت این شاخه های مختلف اختصاص هر برند به یک حوزه تخصصی از تولید خودرو است. به عنوان مثال برند بیوک در حال حاضر یکی از زیرشاخه های لوکس و مخصوص بخش تحقیقات شرکت است. همچنین ایسوزو نیز در زمینه تولید وسایل نقلیه سنگین و کامیون فعالیت دارد. شخصی سازی هر برند در تولید محصولاتی که در آن تخصص و تجربه کافی دارد، کلید طلایی جنرال موتورز به سوی فتح افتخارات پرشمار بوده است.

لندروور و استراتژی مشتریان خاص

گاهی اوقات برخی از شرکت ها در تولید محصولی خاص تخصص پیدا می کنند و مدت زیادی به همان تخصص شناخته می شوند. لندروور نمونه بارز چنین برندی است. همه افراد این خوشنام انگلیسی را با مدل های معروف صحرایی اش می شناسند. ماشین هایی که در سخت ترین شرایط جوی نیز عملکرد مطلوب را از خود به نمایش می گذاشتند. اگر جزو آن دسته از رانندگانی هستید که گاه و بی گاه به دل طبیعت می زنند، لندروور هنوز هم بهترین گزینه برای شماست. در واقع با تکیه بر همین مزیت و آوازه تاریخی، لندروور سالانه ۴میلیون خودرو به فروش می رساند. شاید این عدد در مقایسه با سایر رقبا چندان چشمگیر نباشد. با این حال باید توجه داشت که این برند محصولات خاص و اغلب گرانی را تولید می کند، بنابراین چهار میلیون فروش لندروور سود فراتر از تصوری را به حساب سهامداران سرازیر می کند.

اگر در نمونه هایی مانند جنرال موتورز بر اهمیت حضور در تمام گوشه  و کنارهای یک کسب وکار تاکید شد، در مورد لندروور باید مفهوم وفاداری مدنظر قرار گیرد. اگر در یک حوزه خاص آنقدر خوب عمل کنید که تبدیل به یک سمبل شوید، دیگر نیاز چندانی به حضور در حوزه های دیگر نخواهد بود. مگر اینکه رویاهای بسیار بزرگ و البته متضمن خطرهای فراوان را در سر داشته باشید.

مرسدس بنز Vision EQS
پرچم دار الکتریکی طبق گفته «مرسدس بنز» “Vision EQS” نامیده می‌شود. این همان مفهومی ای است که شرکت آلمانی با خود به نمایشگاه فرانکفورت آورده و درحالی‌که پیش بینی می شود، این خودرو پرچم داری احتمالی برند برقی EQ و سیر تحول سبک و فن آوری در مدل‌های آینده خواهد بود.

کل قسمت کابین با طراحی پویا و ستون های کشیده یک طاق منحصر به فرد را داراست. تلاقی دو رنگ نقره‌ای و سیاه و جدا شدن بیش تر از بدنه توسط Light belt، یا درواقع نوار نورانی آبی دورتادور خودرو این ویژگی را برجسته می کند. به کارگیری یک چرخ آلیاژی ۲۴ اینچی پویایی طراحی و رکاب بلند خودرو را بیش تر نمایان می‌کند. در نمای عقب خودرو ۲۲۹ تک ستاره (شبیه آرم بنز) را می یابیم که گروه های نوری را تشکیل می دهند و همراه با چراغ های اصلی دیجیتال با چهار ماژول لنز هولوگرافی، برای هر کدام دیده می شود. از این رو پنل سیاه جلو و دیگر عناصر اطراف خودرو می توانند جلوه بیش تری پیدا کنند و گرافیک و پیام های سه بعدی را ارائه دهند.


فضای داخلی مرسدس آینده

فضای داخلی تحولاتی که مرسدس برای مدل های آینده خود تصور کرده را پیش بینی می کند. اکثر دکمه ها و امکانات در صفحه نمایش Advanced Mbux با صفحه خمیده عمودی در مرکز داشبورد خلاصخ می شود، اما درواقع امکان نمایش تصاویر و اطلاعات دیگر در سطوح دیگر نیز وجود دارد. همچنین نوار نور اطراف سرنشینان امکان تعامل بین انسان و خودرو را فراهم می کند. روی دسته های صندلی ها، صفحه های لمسی دیگری برای کنترل کارکردهای اختصاص داده شده به سرنشینان وجود دارد.
مرسدس بنز Vision EQS

فقط مواد سازگار با محیط زیست

الکترودهای به کار گرفته شده در خودرو از قایق بادبانی (Yacht) الهام گرفتند و با مواد پایداری مانند چوب چنار که با معیارهای اکولوژیک سازگار هستند، ساخته شده اند و همچین میکروفیبر پویا در هر بخش EQS با مواد بازیافتی و چرم مصنوعی ساخته شده است و بخش های لایه ای که سقف با آن پوشیده شده از زباله های پلاستیکی بازیافتی دریا درست شده است. رنگ رُزگُلد تزیینات داخلی با رنگ سفید صندلی ها تضاد دارد و یک بطری عطر به سبک جواهرات دست ساز داخل اتاق جاسازی شده است.


۷۰۰ کیلومتر رانندگی با شارژ و توان ۳۵۰ کیلووات

پلت فرم قابل تعدیل و توسعه یافته برای مدل های EQ که کاربرد آن را در EQS با ‌پیشرانه جدید می یابید، به نوعی ساختار منحصر به فردی را به نمایش می گذارد.. چیدمان موتورهای الکتریکی در هر دو محور امکان استفاده از قابلیت چهارچرخ را با توزیع گشتاور فراهم می کند. حداکثر توان بیش از ۴۷۶ اسب بخار و ۷۶۰ نیوتن متر است و بنابراین این سدان می تواند در کم تر از ۴٫۵ ثانیه از حالت سکون به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد. این درحالی است که حداکثر سرعت آن بیش از ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت اعلام می شود.. باتری های ماژولار جدید در محدوده ۱۰۰ کیلووات ساعتی توسط دایملر آکوموتیو تولیدشده و مسافت قابل پیمایش مفید را به ۷۰۰ کیلومتر رسانده است. از سویی با سامانه شارژ سریع می توان در کم تر از ۲۰ دقیقه ۸۰٪ ظرفیت باتری ها را پر نمود و از ۳۵۰ کیلووات انرژی و قدرت در ساختار بنز EQS استفاده کرد.
مرسدس بنز Vision EQS

شما هنوز هم می توانید رانندگی کنید، اما خود را برای خودران سطح ۴ آماده کنید.

درآخر، مرسدس بنز می خواهد تأکید کند Vision EQS خودرویی برای رانندگی عادی است و در کنار آن سیستم های هوشمند می توانند تا جای فرمان خودرو را بگیرند. این پروژه شامل به کارگیری سیستم های خودران سطح ۳ است؛ با این حال تمام سنسورهای موجود مستعد دریافت به روزرسانی های سخت افزاری و نرم افزاری سطح ۴ درآینده هستند؛ البته که همچنان قرار است تا فعال سازی این سطوح رانندگی خودکار به درخواست راننده در EQS نهایی صورت پذیرد. لازم به ذکر است که در ماه های گذشته، نمونه نهایی مرسدس بنز ویژن EQS به مرحله تست های جاده ای رسیده و مهندسان این خودروساز آلمانی در کنار بررسی سبک جدید خودران ها در کلاس S جدید (W223)، بخشی از آزمایش های خود را بر روی نمونه نهایی این خودروی مفهومی برقی انجام می دهند.

۱۰واقعیت جالب و عجیب پیرامون کمپانی مرسدس بنز

منبع:https://fararu.com

مرسدس بنز یک نام تجاری معتبر و شناخته شده در جهان خودرو است که در این مطلب به ده واقعیت جالب در مورد آن اشاره می کنیم.
خودرو های مرسدس بنز همچنان لوکس هستند و این شرکت به ارائه محصولات فوق العاده قدرتمند متعهد است.

به گزارش خودروکار، ریشه های این برند خودرویی را می توان به قرن نوزدهم، زمانی که حمل و نقل هنوز حمل و نقل عمومی بود، گره زد.

خودرو های مرسدس بنز همچنان لوکس هستند و این شرکت به ارائه محصولات فوق العاده قدرتمند متعهد است.

در اینجا برخی از حقایق کمتر شناخته شده در مورد این برند آلمانی را برای شما فاش می کنیم :
۱- اولین خودروی مرسدس بنز
کارل بنز احتمالا کسی است که نخستین خودرو را بر روی زمین اختراع کرد. در سال ۱۸۸۶، مهندس و طراح آلمانی درخواست حق ثبت اختراع را برای – «یک وسیله نقلیه موتوری بنزینی » ارائه داد. این خودرو به عنوان « موتور واگن » شناخته شد . این خودرو بیشتر شبیه یک دوچرخه بود که یک موتور تک سیلندری عقب آن نصب شده بود و با حداکثر سرعت ۴۰۰ دور در دقیقه طراحی شده بود . برتا بنز، همسر کارل بنز، تامین مالی این پروژه را به عهده داشت.
۲- مرسدس ۳۵ اسب بخاری
اولین خودرو با نام مرسدس، ۳۵ اسب بخار قدرت داشت. توسعه این مدل می تواند به نام ویلهلم مایباخ، طراح موتور مربوط باشد. برآورد شده این اولین خودروی مدرن در صنعت خودرو باشد. مرسدس بنز ۳۵ اسب بخار برای اولین بار در سال ۱۹۰۱ در مسابقه نیس ظاهر شد. ویلهلم ورنر، رانندگی این خودرو را بر عهده گرفت و در نهایت پیشتاز این مسابقه شد .
۳- رادیاتور مرسدس بنز
مرسدس اولین خودروی رسمی با رادیاتور لانه زنبوری بود که با الهام از مدل مایباخ در سال ۱۸۹۷ تولید شد . این سیستم خنک کننده بسیار کارآمد بود . به گفته مرسدس بنز، این یک ویژگی مهم بود، زیرا طراحی موتور برای دستیابی به عملکرد بهتر در آن زمان ضروری بود .
۴- سیستم های جدید مرسدس بنز
مرسدس ۱۷۰، مجهز به اولین سیستم تعلیق چهار چرخ مستقل، در سال ۱۹۳۱ بود. این سیستم برای این زمان معروف بود، چرا که هر چرخ می توانست به طور خودکار واکنش نشان دهد. این خودرو همچنین دارای سیستم ترمز هیدرولیکی جدید بود .
۵- خودروی مسابقه ای مرسدس بنز
خودرو های مسابقه ای مرسدس بنز، بر خلاف سایر خودرو های آن زمان، رنگ آمیزی نمی شدند . آنها با استفاده از بدنه آلومینیومی خود طبیعی تر باقی می ماندند. دلیل آن، این بود که حتی یک کیلوگرم وزن کمتر می توانست خودرو را سبک تر کند. بنابراین مهندسان تصمیم گرفتند تمام رنگ استفاده شده در خودرو را برای کاهش وزن حذف کنند. امروزه خودروهای مرسدس « F1 » برای وزن کمتر، از فیبر کربن ساخته می شوند .
۶- موتور های دیزلی مرسدس بنز
به گفته مجله « خودرو » در سال ۱۹۳۶، مرسدس بنز مدل (۲۶۰D ) را ساخت که اولین سری از خودروهای با موتور دیزل بود . دایملر می گوید این خودروی چهار سیلندری به موتور ۲٫۶ لیتری مجهز بود که با ۴۵ اسب بخار می توانست سرعتی برابر با ۳ هزار و ۲۰۰ دور در دقیقه داشته باشد . این خودرو حدود ۳۰ درصد سوخت کمتر از ماشین معادل با یک بنزین معمولی استفاده می کند .
۷- مرسدس بنز ایمن ترین خودرو
به گفته سازنده خودرو، در سال ۱۹۴۹ مرسدس بنز سیستم قفل کشویی را کشف کرد. این قفل که برای جلوگیری از سو استفاده های احتمالی طراحی شد، گام مهمی برای بهبود ایمنی خودرو در دنیا بود.
۸- کامیونت الکتریکی مرسدس بنز
مرسدس بنز در سال ۱۹۷۲ شروع به ساخت خودرو های الکتریکی به نام (LE 306) کرد . تولید کننده خودرو آلمانی این خودرو را در سالن کنفرانس خودروی الکتریکی اتحادیه بین المللی تولید کننده ها و توزیع کنندگان برق در بروکسل در سال ۱۹۷۲ رونمایی کرد. نمونه های این خودرو نیز در طول بازی های المپیک در پاریس مورد استفاده قرار گرفت. این شرکت به تازگی ( Vision Van ) و آخرین نسخه از وانت الکتریکی را منتشر کرده است.
۹- مرسدس و پورشه
مرسدس بنز با پورشه همکاری کرده تا یک خودرو با کارایی بالا را تولید کند . این خودرو بعد ها با عنوان (۵۰۰E ) تولید شد . این خودرو دارای چهار سیلندر ، صندلی های اسپرت چرمی ، چرخ های آلیاژی و موتور ۵ لیتری با بیش از ۳۲۰ اسب بخار است . هر مدل از این خودرو با دست مونتاژ می شد که ۱۸ روز زمان می برد . این مدل در بین سال های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ فروخته شد .
۱۰- مرسدس و سواچ
« اسمارت خودرو » ، یک شرکت تابعه مرسدس بنز است . اما آیا می دانستید که این شرکت از یک قرار داد مشترک با سواچ ( سازنده ساعت سوئیس ) متولد شد؟ مدیر اجرایی سواچ ، نیکلاس هاوک سفارش تولید یک ماشین کوچک هایبرید برقی داد که همان استراتژی تولید و ویژگی های سفارشی مورد استفاده برای تولید ساعت های سواچ را در اختیار داشته باشد . مرسدس با این ایده هیجان زده شد و در سال ۱۹۹۴ توافق نامه ای امضا کردند.

پنج برند معروف جهان چطور در بازاریابی از هم سبقت می‌گیرند؟

«هر روز بهتر از دیروز»… «به سلامت خانواده‌ی شما می‌اندیشد»… آیا این شعارها آشنا نیستند؟ حتما شما هم نمونه‌ای از شعارهای تبلیغاتی را بدون اینکه خیلی به ذهن خودتان فشار بیاورید به خاطر می‌آورید. بعضی از برند ها با تار و پود ذهن و خاطره‌ی ما عجین شده‌اند. این برندها چگونه به چنین جایگاهی در ذهن و خاطره‌ی مخاطب می‌رسند؟

اگر به‌دنبال جوابی برای این پرسش هستید، پاسخ یک کلام است: بازاریابی. بازاریابی تمام علت موفقیت برندهایی است که در خاطرتان سالهاست جا خوش کرده‌اند. برندها و شرکت‌های معروف با رعایت اصول درست بازاریابی، موفق شده‌اند قلب مشتریان را تسخیر کنند.

مثلا، این روزها کمتر کسی پیدا می‌شود که نام مک دونالد را نشنیده باشد. همه‌ی این برندهای معروف با بازاریابی مناسب به شهرت و موفقیت دست یافته‌اند مثلا یکی دیگر از رموز موفقیت آنها نوآوری در کسب و کار بوده است. اما در نبرد برندها و رقابت سختی که میان آنها وجود دارد، نوآوری به‌تنهایی کافی نیست. با ما همراه باشید تا نبرد برندها را بهتر بررسی و واکاوی کنیم.

برنده‌ی کارزار برندها کیست؟

تبلیغات و بازاریابی حول محصول یا برندی خاص، باعث رشد رقابت برای تمام ذی‌نفعان درگیر می‌شود. اما سازوکار رقابت کردن بسیار پیچیده و ظریف است. مثلا برند فندر که تولیدکننده‌ی گیتار است با همتای خود گیبسون، رقابت شدیدی دارد. اما این رقابت، در فروش گیتارهای بیشتر در پایان روز معنا نمی‌یابد.

رقابت میان برندهای معروف در چشم‌اندازی کلان پیگیری می‌شود. برای نمونه، افت بازار فروش محصولات موسیقی برای هر دو برند نام‌برده مهم و حیاتی تلقی می‌شود و درواقع رقابت بر سر مسائل مهمی نظیر سود نهایی و… پیگیری می‌شود. رقابت‌هایی از این دست، نهایتا به سود تمامی ذی‌نفعان بازار تمام می‌شود و فضای ایجادشده باعث پویایی و شکل‌گیری بهترین ایده‌ها خواهد بود.

نبرد برندها به کجا خواهد کشید؟

در هر حال فضای رقابتی سالم، علی‌رغم منفعت‌رسانی به کل بازار و شرکت‌هایی که در آن نقش ایفا می‌کنند، برنده‌ای مشخص نیز خواهد داشت. در ادامه به مقایسه‌ی چند رقیب سرسخت می‌پردازیم تا ببینیم که استراتژی‌های هر برند معروف، چگونه موجبات پیروزی آنها را در نبرد فراهم کرده‌اند؟

۱. برگرکینگ در مقابل مک‌دونالد

درآمد سالیانه‌ی مک‌دونالد، ۲۸ میلیارد دلار است و این رقم برای برگرکینگ معادل با ۱٫۱۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ اعلام شده است. در دنیای مجازی نیز اوضاع به همین شکل است و مک‌دونالد نسبت به رقیب خود تعداد دنبال‌کنندگان و دوستداران بسیار زیادتری دارد. این موقعیت بدیهی است: مک‌دونالد سفارشات و مشتریان بیشتری دارد و در شبکه‌های اجتماعی نیز با استقبال بیشتری روبه‌رو است.

تفاوت این استقبال در چیست؟ فارغ از بحث کیفی و کمی در دنیای حقیقی، می‌توان تفاوت این ۲ برند را در دنیای مجازی پیگیری و تفسیر کرد. مک‌دونالد در توئیتر و فیسبوک خود به مفاهیمی چون شادی و فرهنگ می‌پردازد. برگرکینگ در صفحات اجتماعی خود از تصاویر غذا استفاده می‌کند و همه چیز بر محوریت غذا می‌چرخد، اما در مک‌دونالد این قضیه کاملا صادق نیست.

مک‌دونالد از تصاویری غیر از غذا بهره می‌برد. تفاوت دیگری که این دو برند در ارائه‌ی خود در صفحات اجتماعی دارند، به محتوایی بازمی‌گردد که در صفحات مختلف منتشر می‌کنند. هر دو برند از محتوای طنزآمیز بهره می‌برند، اما طنزی که برگرکینگ ارائه می‌کند پیچیده‌تر است، درحالی‌ که مک‌دونالد صرفا به انتشار محتوای شیرین با طنزی ملیح اکتفا می‌کند.

نمی‌توان برای کشف برترین شیوه‌ی بازاریابی و تبلیغات، روشی درنظر گرفت. هر شیوه درصورت به کارگیری در بستر مناسب و به کمک ابزار صحیح، قابلیت شکوفایی و پیروزی دارد. اما آمارها نشان می‌دهند که امتیاز مک‌دونالد و رتبه‌ی آن در بازاریابی جایگاه بهتری نسبت به برگرکینگ دارد.

اما درمورد مسائل گرافیکی، می‌توان گفت که برگرکینگ در مقایسه با مک‌دونالد چند گام جلوتر است. برگرکینگ طراحی و گرافیک مدرن‌تر، زیباتر و باکیفیت‌تری را در وب‌سایت خود ارائه می‌کند. اما طراحی‌های مک‌دونالد تا حدودی قدیمی به نظر می‌رسند.

در هر حال نبرد برندها برای این ۲ برند نتیجه‌ی مشخصی دارد و نشان می‌دهد که مک‌دونالد با سهم بازار بیشتر و البته تعداد مخاطبان و مشتریان بیشتر در دنیای حقیقی و مجازی، نسبت به برگرکینگ پیشتاز است.

۲. دوراسل در مقابل انرجایزر

این دو برند تولید باتری برای بازاریابی خود کیفیت را کلید اصلی اقدامات بازاریابی قرار داده‌اند. یکی از آنها به کیفیت توجه دارد و دیگری انرژی را به عنوان کلیدواژه‌ی بازاریابی خود برگزیده است.

دوراسل، با تکیه بر مفهوم ماندگاری و دوام تمایل دارد تا خود را به عنوان برندی وفادار، مسئول و به اصطلاح عامه کاردرست، در نظر مخاطبان معرفی کند. نکته‌ی جالب‌توجه این است که این برند از رنگ مسی و قهوه‌ای در تبلیغات و بازاریابی خود استفاده می‌کند که از نظر روانشناسی رنگ‌ها، به معنای استقلال است.

شعار تبلیغاتی دوراسل می‌گوید: «همه جا روی ما حساب کنید»

حال به انرجایزر می‌پردازیم. کلیدواژه‌ی اصلی این برند انرژی است. انرژی همه جا حضور دارد و باعث تمام فعالیت‌ها و تحرکات بشری است. انرجایزر رنگ‌های زرد و قرمز را برای محصولات و تبلیغات خود انتخاب کرده است. این دو رنگ انرژی و حرکت را یادآور می‌شوند.

شعار انرجایزر نیز چنین است: «این انرژی، مثبت است»

از نظر آمارهای رسمی، تبلیغات و بازاریابی در شرکت دوراسل جایگاه مطلوب‌تری نسبت به انرجایزر دارد. اما در این مورد نیز به نظر می‌رسد که طراحی وب‌سایت و گرافیک به کاررفته در تبلیغات انرجایزر حس‌وحال مدرن‌تر و نوین‌تری را به ذهن متبادر می‌کند.

در زمینه‌ی شبکه‌های اجتماعی نیز دوراسل پیشتاز است و مخاطبان و دنبال‌کننده‌های بیشتری نسبت به رقیب دارد. البته در مقایسه با سایر برندها، دوراسل و انرجایزر در صفحات مجازی خود، فعالیت کمتری دارند. این ۲ برند فقط در مراسم ویژه و موقعیت‌هایی مانند کریسمس و… به نشر محتوا می‌پردازند.

محتوایی که در شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرد نیز چندان طنزآمیز و همه‌پسند نیست. تأکید هر دو برند بر نشان دادن محصولات در قالب تصاویر و فیلم‌هاست. با این وجود که دوراسل و انرجایزر در دنیای مجازی حضور چندان مفرحی ندارند، اما مشارکت و همکاری دوراسل با لیگ فوتبال ملی (NFL)، به موفقیت بیشتر این برند نسبت به رقیبش کمک کرده است.

سهم بازار دوراسل نیز بالاتر از انرجایزر است و در این مقایسه می‌توان گفت که برنده‌ی نبرد برندها کسی نیست جز : دوراسل.

۳. مسترکارت در مقابل ویزا

امتیاز و رتبه‌ی مسترکارت از تمام برندهایی که در این مقاله نام برده‌ایم یا نام خواهیم برد، مطلوب‌تر است. علت این جایگاه مناسب چیست؟ مسترکارت دارای وبلاگی است که مدام به‌روزرسانی می‌شود.

این بلاگ، «فراتر از معامله» نام دارد و مجهز به فرم‌ها و فهرست‌هایی است که بازدیدکنندگان می‌توانند به کمک آنها مشترک محتوای تولیدی در بلاگ شوند. در این بلاگ انواع محتوای لازم برای دریافت اطلاعات، اخبار و همچنین فرم‌های لازم و ضروری برای درخواست مسترکارت، در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

این در حالی‌ است که وب‌سایت ویزا نیز کاربردها و جذابیت‌های خود را دارد و امتیاز آن از نظر بازاریابی، جایگاه بسیار مطلوبی دارد. اما از نظر بازاریابی ربایشی، این برند در مقایسه با مسترکارت از تأثیرگذاری کمتری برخوردار است.

این دو رقیب از نظر مقایسه در شبکه‌های اجتماعی، با یکدیگر رقابت تنگاتنگی دارند. در برخی از شبکه‌های اجتماعی مانند توئیتر، سهم مخاطبان مسترکارت بیشتر است. درحالی‌ که به نظر می‌رسد که در سایر شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، ویزاکارت موفق‌تر عمل کرده است.

این دو رقیب برای استفاده از شبکه های اجتماعی در جهت بازاریابی و تبلیغات، از افراد مشهور کمک می‌گیرند. این شرکت‌ها از طریق مشارکت و همکاری با برندهای دیگر نیز فعالیت‌های تجاری-تبلیغاتی خود را پیش می‌برند. مثلا مسترکارت با شرکت لیفت اند گیلت (Lyft & Gilt) همکاری می‌کند و برند ویزاکارت نیز مشارکت‌هایی با شرکت گپ اند اوربیتز (Gap & Orbitz) دارد.

درواقع استراتژی‌های این دو شرکت در زمینه‌ی بازاریابی و تبلیغات و شبکه‌های اجتماعی، همسو و شبیه به هم است. اما در زمینه‌ی سهم بازار، ویزاکارت از مسترکارت جلوتر است و سهم بازار بیشتری را به خود اختصاص می‌دهد. نتیجه‌گیری حاصل در این قسمت کمی غافل‌گیرکننده است.

با وجود موفقیت‌های بیشتر مسترکارت در زمینه‌ی بازاریابی و تبلیغات، ویزاکارت سهم بازار بیشتری دارد و ازهمین‌رو به نظر می‌رسد که باید به عنوان برنده‌ی این نبرد اعلام شود.

اما برتری‌های مسترکارت و جایگاه مطلوبی که از نظر امتیازات بازاریابی در میان برندهای گوناگون دارد نیز به‌سادگی قابل چشم‌پوشی نیست. پس می‌توان برنده‌ی این نبرد را اشتراکا هر دو برند مذکور اعلام کرد.

۴. بی.‌ام. دبلیو در مقابل مرسدس بنز

بنز و بی.ام.دبلیو

در ابعاد بین‌المللی نیز می‌توان این مقایسه را میان دو برند مهم و مجلل مرسدس و بی‌.‌ام‌. دبلیو پیگیری کرد. قبل از ورود به بحث باید خاطرنشان کرد که این دو برند، وب‌سایت و البته شبکه‌های اجتماعی مختص به ایالت متحده‌ی آمریکا را نیز در اختیار دارند.

محتوا و شعاری نیز که این دو برند برای بازارهای آمریکایی طراحی و منتشر می‌کنند، اختصاصی است. اگر بخواهیم این دو برند را از نظر موفقیت بازاریابی در سطح وب‌سایت و اینترنت مورد مقایسه قرار دهیم، باید بگوییم که آمارها و امتیازات، نشانگر موفقیت بیشتر وب‌سایت بی‌.ام.دبلیو نسبت به وب‌سایت مرسدس بنز است.

عامل اصلی موفقیت بی‌.ام. دبلیو در داشتن وبلاگی است که به تولید محتوای با کیفیت و مناسب می‌پردازد. این محتوا با استقبال زیادی روبه‌رو است و در حجم بالایی به اشتراک گذاشته می‌شود.

در شبکه‌هایی همچون توئیتر نیز، بی‌.ام. دبلیو تا حدودی از رقیب جلوتر است. رقابت این دو از نظر میزان بازدیدکنندگان در شبکه‌های اجتماعی مختلف تقریبا مشابه است و بی‌.ام. دبلیو با تفاوتی اندک پیشتاز است.

محتوایی که این دو برند به اشتراک می‌گذارند، تقریبا مشابه است و متشکل از تصاویر و ویدیوهایی زیبا و چشمگیر از مدل‌های گوناگون خودروهای تولیدی این ۲ شرکت هستند. اقدام مثبت و تأثیرگذار دیگری که این دو شرکت انجام می‌دهند، ارسال پست تبریک اختصاصی با نام مشتری پس از هر خرید است.

این حرکت تا حدود زیادی موجب دلگرمی کاربران و مشتریان می‌شود. این دو برند تقریبا در سطحی مشابه قرار دارند و بی‌.ام. دبلیو با اندکی فاصله در جایگاه بالاتری می‌ایستد. از نظر درآمد نیز می‌توان بی‌. ام. دبلیو را برنده‌ی این مقایسه دانست. برای نمونه، در سال ۲۰۱۲، درآمد بی‌.ام‌.دبلیو به‌طور سالانه مبلغی معادل با ۷۶٫۸۴ میلیارد دلار بوده است که این رقم برای مرسدس بنز به ۶۱٫۶۶ میلیارد دلار بوده است.

۵. کوکاکولا در مقابل پپسی

نبرد

رقابت میان این دو برند همواره مطرح بوده است. اما این بحث چند سالی است که با اعلام برتری کوکاکولا کم‌حاشیه‌تر شده است. کوکاکولا هم در شبکه‌های اجتماعی و هم از نظر رتبه‌بندی در بازاریابی موفق‌تر عمل کرده است.

می‌توان دلایل متعددی را برای پیشتازی کوکاکولا عنوان کرد. اثربخشی تبلیغات و بازاریابی این برند، چنان خروجی‌های مثبتی به همراه داشت که به‌تدریج در برخی از مناطق، از واژه‌ی کوکا به جای نوشابه استفاده شد.

دلایل متعددی برای موفقیت کوکا وجود دارد، اما به دور از شوخی، وجود عناصر تبلیغاتی جذابی چون بابانوئل نیز در این میان بی‌تأثیر نیست. اما از نظر استراتژی های بازاریابی باید گفت که پپسی نسل هزاره یا تقریبا نسل جوان و نوجوان را در تبلیغات و بازاریابی خود هدف می‌گیرد و این درحالی‌ است که اهداف استراتژیک کوکا در برخورد با مخاطبان حالتی سنتی‌تر و کلاسیک دارد.

اگر به طراحی وب‌سایت این دو برند توجه کنید، متوجه خواهید شد که در طراحی وب نیز این تفاوت میان پپسی و کوکا دیده می‌شود. برای مثال وبسایت پپسی طراحی نوینی دارد و به مخاطبان انواع و اقسام محتوای تصویری و ویدیویی را پیشنهاد می‌کند، درحالی‌ که کوکا ساده‌تر است و شکلی کلاسیک و تقریبا قدیمی دارد.

در زمینه‌ی محتوای تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی و شعار نیز می‌توان گفت که پپسی تا حدودی جوانانه‌تر عمل می‌کند، مثلا شعار پپسی می‌گوید: «در لحظه زندگی کن»، گرچه رویکرد شعار و محتوای مندرج در بسترهای تبلیغاتی برای کوکا نیز همین حس‌وحال را ایجاد می‌کند، اما درجه‌ی نشاط آن تاحدودی ملایم‌تر است. مثلا شعار کوکا می‌گوید‌: «شاد باش».

صفحات مجازی پپسی بیشتر جوی جوان ارائه می‌کنند و صفحات کوکا بر تولید محتوایی در جهت اشاعه‌ی شادی و زندگی بانشاط، متمرکزند. در یک کلام، اگر بخواهیم هر یک از این ۲ برند را توصیف کنیم، می‌توانیم بگوییم که کوکا معادل واژه‌ی شادی است و پپسی، نشاط و مفرح بودن.

اما درنهایت با وجود تمام شواهدی که آمارها نشان می‌دهند، کوکا با فاصله از رقیب قدیمی خود جلوتر است و برنده‌ی این نبرد نام می‌گیرد.

 

با۶۳اسلاید تخصصی

دانلودوخرید۲۸۰۰۰تومان

 

جهت خرید مقاله کلیک کنید

آخرین مطالب

درباره ما

سایت پژوهش کارا در راستای ارائه خدمات علمی و مشاوره ای و با رویکرد مشارکت جویانه ایجاد شده است و هدف آن خدمات متناسب با نیاز سروران گرامی اعم از ؛ دانشجویان ، استادان راهنما ، فعالان کسب و کارهای بزرگ ،متوسط و کوچک می باشد.

آمار

ارتباط با ما

آدرس : تبریز – شهرک شهید یاغچیان

تلفن : 09144067323 – 09142183819

ایمیل : gaffarim3@yahoo.com

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

۷ روز هفته، ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.
جهت خرید مقاله کلیک کنید