شهرهوشمند وگردشگری مدرن درنگاه مدیران آینده نگر
جهان امروز درحال گذر به سمت وضعیتی است که درآن وضعیت ،تغییر ساعت کشورها و قاره ها به عنوان فرصت استراتژیک برای مدیران آینده نگر تلقی می شود.
این امردرنگاه مدیران آینده نگر ؛یعنی جزیره ظلمانی اسکندر مقدونی که هرکس از سنگریزه های زیر سم های اسب ها ،بیشتر بردارد،بیشتر خرسند خواهد شد.شهر های هوشمند بمثابه طلایی ناب برای مدیران هوشمندی هستند که از امروز به فکر هوشمند سازی شهرهای خود هستند.زیرا که هوشمندی شهرها ،علاوه بربهبود زندگی شهروندان هوشمند برای گردشگران ورودی نیز تسهیلاتی را فراهم آورده وجذابیت ایجاد می کند که منجر به ایجاد همذات پنداری توریست ها با شروندان شهرهای هوشمند می گردد.
درهر شهر هوشمندی به دلیل ظرفیت های اپلیکیشن های مربوط به سفر و مترجم های متعدد،امکان ارتباط شهروندان با گردشگران فراهم بوده و مراجعه مجددگردشگران به شهرهای هوشمند به صورت متوالی ،متصور بوده واین امر علاوه بردرآمدزایی برای صاحبان اپلیکیشن ها،موجبات افزایش درآمدسرانه کشور را نیز رقم خواهد زد .
درنوشتارپیش رو،به بررسی شهرهای هوشمندی همچون«سنگاپور-سئول-شانگهای و بارسلونا در زمینه هوشمندی پرداخته شده است و این راهی است که باید توسط مدیران و شهرداران و شورای شهر کشورمان و با کمک مدیران دانش محور و شرکت های دانش بنیان پیموده شود.
این نوشتار با ۱۰۴اسلاید تخصصی ارائه می گرددو امید که مورد توجه و استفاده سروران ارجمند قرار گیرد.
دکتر محرم غفاری Dr_Ghaffari
شهرهای هوشمند ، درگاه جهان آینده
شهرها تأثیر عظیمی بر اقتصاد و توسعه اجتماعی ملل دارند و پلتفرمهای واقعی از سکونتگاههای زندگی انسانیاند؛ مکانی که شرکتها به کسبوکار خود میپردازند و در آن خدمات بسیاری ارائه میشود. افزون بر این، شهرها مرکز اصلی مصرف منابع نیز بهشمار میآیند. از این رو مدیریت شهری و ایجاد تعامل زنده میان شهروندان با دولت، ساختارها و خدمات شهری اهمیت فزایندهای در دنیای امروز دارد و گسترش شهرهای هوشمند نقش حیاتی در توسعه پایدار ایفا میکند.
در سال ۱۹۴۹ ، در راستای آگاهی بخشی و ترویجِ نقش برنامهریزی در ایجاد جوامع پایدار، سازمان ملل ۸ نوامبر را به عنوان روز جهانی برنامهریزی شهری نامگذاری کرد. در همان تاریخ، جمعیت روستایی بیشتر از شهری بود. به هر حالی، از قرن ۲۱ ام به عنوان قرن شهرها نام برده میشود. با توجه به اطلاعات سازمان ملل در جولای ۲۰۰۷ جمعیت شهری از جمعیت روستای پیشی گرفته است. به علاوه، این تناسب تا سال ۲۰۵۰ افزایش چشمگیری خواهد داشت. تمرکز ۷۰ % جمعیت در شهرها و اکثر آنها جمعیتی بیش از ۱۰ میلیون نفر خواهند داشت. تخمین زده می شود که ۲۰۲۵ چین به تنهایی ۲۲۱ شهر با ۱۰ میلیون شهروند خواهد داشت. در حال حاضر در اروپا ۳۵ شهر این وضعیت را دارند.
شهرها تأثیر عظیمی بر اقتصاد و توسعه اجتماعی ملل دارند. آنها پلتفرمهای واقعی، از جایی که انسان در آن زندگی میکند، هستند. مکانی که شرکتها به کسب و کار خود مشغول هستند و در آن خدمات بسیاری ارائه میشود. علاوه بر آن، آنها مرکز اصلی مصرف منابع نیز بشمار میآیند. در حال حاضر، شهرها ۷۵ % منابع و انرژی جهانی را مصرف و ۸۰% گازهای گلخانهای را تولید میکنند و ۲% از اراضی جهان را به خود اختصاص دادهاند. به این دلایل، هر ساله به اهمیت روز جهانیِ برنامهریزیِ شهری افزوده و در حال حاضر در ۳۰ کشور از ۴ قاره جهان این روز جشن گرفته میشود.
بی هیچ شکی، این سیر تکاملی باعث تغییر بسیار مهمی در استقرار و مدیریت انواع زیرساخت در شهرها میشود. از این رو، این حقیقت، توسعه محلی این موارد در سالهای آتی، را باید در سیاستهای عمومی در نظر گرفت.
سناریویی که در بالا بدان اشاره شده حاکی از افزایش نیاز محیط شهری به منابع و راندمان است و ادارات دولتی باید مدلهای مدیریت شهری خود را ارتقا دهند. برای تحقق این امر، بهرهجویی از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) یک ضرورت است. این امر با مفهموم شهرهای هوشمند شناخته میشود که در حال حاضر با مفهومی به نام اینترنت اشیاء و در حال پیشروی است.
ما شهر هوشمند را به عنوان شهری که از فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده میکند، تعریف میکنیم. در نتیجه زیرساختهای حیاتی، اجزا و ارائه خدماتش بیشتر از پیش به صورت تعاملی ( اینتراکتیو) هستند که در نتیجه آن شهروندان میتوانند آگاهی بیشتری از آنها کسب کنند.
صرفه جویی در ارائه خدمات در قالب شهرهای هوشمند
در یک تعریف جامعتر، یک شهر را هنگامی میتوان هوشمند در نظر گرفت که در یک دولت مشارکتی و با یک مدیریت محتاطانه، سرمایهگذاری در منابع انسانی و مالی، و زیرساختهای ارتباطی، به طور مشخص به توسعه اقتصاد پایدار و کیفیت بالاتر زندگی ترغیب کند.
شهر هوشمند خود یک پلتفرم دیجیتال خاص است که باعث پیشرفت اقتصاد، جامعه، محیط زیست و رفاه اجتماعی شهرها میشود، و نیز حرکت به سمت رفتاری پایدار را در بین تمامی ذینفعها (کاربرها، شرکتها و ارادارت دولتی) تسهیل میکند. همچنین منجر به افزایش بودجه عمومی، به خصوص جهت بهبود فرایند توسعه شهر و شهروندان میشود. از طرف دیگر، الگوهای جدیدی از کسب و کار و در پی آن پلتفرمهای فوقالعادهای را برای ایجاد نوآوری در همان محیط را فراهم میآورد.
منابع ارزش یک شهر هوشمند
- کاهش هزینههای عمومی: هزینههای عمومی در تدارک و مدیریت خدمات عمومی کاهش مییابد.
- افزایش راندمان و کیفیت خدمات: این امکان را فراهم میآورد که مدیریت منابع با راندمان بهتر انجام شود و کیفیت خدمات رشد و نمو پیدا کند.
- حمایت در اتخاذ تصمیم: کمک و تسهیل در شناسایی نیازمندیها شهر و رویه های که برای خدمات جدید نیاز است.
- ترویج نوآوری: پتلفرم ایدهآلی برای نوآوری ، پرورش کسب و کارهای جدید و در کل ترویج توسعه اجتماعی را فراهم میآورد.
- ارائه اطلاعات در زمان مقرر: با فراهم آوردن اطلاعاتی که در زمان مقرر در جریان قرار دارند، به صورت هم زمان همآگاهی شهروندان را درباره محیط زیستی که در آن زندگی میکنند را افزایش میدهد و هم شفافیت در مدیریت ایجاد میکند.
از زاویه دید توصیفی، شهری هوشمند است که شامل یک فضای شهری با زیرساختها، شبکهها، پلتفرمها و شبکههای هوشمند و میلیونها حسگر و محرک و حتی خود انسانها و موبایلهایش میشود. فضای که توانایی شنیدن و فهمیدن چیزی که در شهر اتفاق میافتد را دارد و میتواند تصمیمهای بهتری بگیرد، و اطلاعات و خدمات مناسبی را به شهروندان ارائه دهد. به علاوه، استفاده از روشهای آنالیز پیشرفته در زمان مقرر این اجازه را به شما میده تا نوعی از آگاهی و درک را درباره شهری که ارائه خدماتش بدون شک در حال توسعه است را ایجاد کنید.
در یک پروژه شهر هوشمند جهانی ابتکارات بسیار زیادی وجود دارد که محورهای که آنها به شرح زیر است:
- جابهجایی شهری: مدیریت ترافیک در زمان مقرر، مدیریت وسائط حمل و نقل شهری، مدیریت محل پارک ماشین، مدیریت ناوگان، مدیریت استفاده از دوچرخه، پرداخت عوارض، پشتیبانی از خودروهای الکتریکی، اپلیکیشن های لجستیک و ردیابی، خدمات به اشتراک گذاری ماشین.
- راندمان انرژی و به صورت عمومی مدیریت پایدار منابع: شبکه انرژی هوشمند، مترینگ هوشمند، جمع آوری و بازیافت زباله شهری، مدیرت پارک های عمومی و باغ ها، اندازه گیری پارامترهای محیطزیست و غیره.
- مدیریت زیرساختهای شهری: مدیریت ساختمانهای عمومی و اتوماسیون ساختمان، مدیریت زیرساخت های عمومی و امکانات شهری، گزارش تصادفات توسط شهروندان و غیره.
- دولت مشارکتی و دولت الکترونیک
- امنیت عمومی: مدیریت خدمات اورژانس عمومی و دفاع غیر نظامی، دوربین های مدار بسته و امنیت شهروندان، آشکار ساز و اطفاء حریق
- سلامت: نظارت و ارائه خدمات درمانی از طریق تلویزیون، ارائه خدمات اجتماعی و مراقبت از راه دور، خدمات عمومی سلامت.
- آموزش و فرهنگ: آموزش الکترونیک و دورکاری، توریسم الکترونیک و اطلاعات فرهنگی، بازرگانی الکترونیکی و غیره.
- سیستم ترانزیت در بارسلونا نمونه ای از کاربرد آن در جابهجایی است.
آینده شهرهای هوشمند
به هر حال، در هدف ایدهآل یک شهر هوشمند باید دید کلی از شهر وجود داشته باشد، که اجازه دهد تا خدمات بر اساس الویت گسترش یابند بدون نیازی به داشتن سیلوهای از اطلاعات که آینده شهرهای هوشمند و خدماتشان را به خطر بیاندازد.
بسیاری از این خدمات که در حال پیشبردن جهانِ دیجیتال آینده هستند نیاز به داشتن یک فضای اساسی برای استقرار در شهر هوشمند هستند. به هر حال برای تبادل اطلاعات در حوزههای مختلف مدیریت شهری در زمان مقرر( یا نزدیک به زمان مقرر ) چیزی است که تنها میتواند در غالب چهارچوب شهر هوشمند رخ دهد. این امر ارزش خاصی به آن میدهد که از جهش کیفی در مسیر مدیریت شهرها، که در سالهای آینده ضروری خواهد بود.، حمایت کند
شبکه بی سیم توری ستون فقرات شهر هوشمند
بدر یک تعریف کلی میتوان گفت شبکه توری بی سیم نوعی از شبکه است که هر گره آن میتواند یک مسیریابی مستقل داشته باشد، بدون توجه به اینکه به شبکهای دیگر متصل است یا نه. اگر بخشی از شبکه بطور مستقیم از یک گره قابل دسترس نباشد، این شبکه بی سیم از تمام مسیرهای دیگر تلاش مینماید تا به گره مورد نظر مسیری را بیابد . حال میخواهیم بدانیم این شبکهها چه کاربردهایی در شهرهای هوشمند دارند. در این مطلب همراه ما باشید.
شبکه بی سیم توری، یک شبکه ارتباطی است که از گرههای رادیویی قرار گرفته در یک توپولوژی توری ایجاد شده است. شبکههای توری اغلب شامل شبکهای از کلاینتها، روترها و گت ویها هستند. این کلاینتهای بیشتر همان لپتاپها، تلفنهای همراه و سایر دستگاههای بیسیم هستند. ناحیه پوشش گرههای رادیویی که به عنوان یک شبکه واحد کار میکنند، ابر توری نامیده میشوند. دسترسی به این ابر توری بستگی به گرههای رادیویی دارد که برای ایجاد یک شبکه رادیویی در هماهنگی با یکدیگر کار میکنند. یک شبکه توری باعث ایجاد فراوانی بالا میشود. یعنی هنگامی که یک گره نمیتواند کار کند سایر گرهها همچنان میتوانند مستقیما یا از طریق یک یا چند گره واسط با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. به همین دلیل به آن ها به گرههای خودبهبود و خود ترمیم گفته میشود.
کاربرد این شبکه بی سیم در شهرهای هوشمند
یکی از کاربردهای این شبکهها در سطح شهر، در سیستمهای هوشمند حمل و نقل (ITS) است. استفاده از سیستم بی سیم حمل و نقل هوشمند در مرکز مدیریت ترافیک شهر Scottsdale را میتوان به عنوان یک نمونه موفق از این شبکهها نام برد. پلتفرم ارتباطات ITS، به طور بی سیم به دوربینهای ویدئویی، کنترلکنندههای چراغهای راهنما و علائم هشداردهنده دینامیکی در شریانهای شهری متصل میشود. بنابراین متخصصان در Scottsdale TMC، میتوانند به طور مداوم فعالیتهای ترافیکی را نظارت کنند. توانایی مشاهده فیلمهای زنده ویدئویی از مناطق با ترافیک سنگین، مقامات شهر را قادر میسازد تا تصمیمات سریع و آگاهانهای در خصوص چگونگی جلوگیری و کاهش تراکم روزانه ترافیک، بهبود اطلاعات رانندگان و مدیریت ترافیک در شرایط خاص آب و هوایی و موقعیتهای اضطراری اتخاذ کنند.
شبکه بی سیم حمل و نقل هوشمند در TMC، شامل ۹۰ گره توری بی سیم، نرمافزار مدیریت شبکه و ۸۶ دوربین دیجیتال است. دوربینهای ویدئویی برای برای نظارت موثر بر جریان ترافیک، به طور استراتژیک بر روی دسته چراغهای راهنما در سراسر شهر نصب شده اند و از طریق گرههای توری بی سیم، به طور مستقیم به شبکه شهر متصل میشوند. ویدئوهای زنده همواره از تقاطعهای با ترافیک بالا بر روی صفحات نمایش بزرگ دیواری و صفحات دسکتاپ مسئولین نمایش داده میشوند و در مرکز فرماندهی نظارت میگردند.جایی که اپراتورها میتوانند مشکلات و حوادث تصادفی را تشخیص دهند و اقدامات اصلاحی را انجام دهند.
از مزایای استفاده از شبکه بی سیم توری در ترافیک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- در هنگام تصادف یا توقف خودروها، اپراتورها میتوانند بلافاصله زمانبندی چراغراهنما را برای کاهش تأخیر تنظیم کنند.
- این سیستم امکان تشخیص فوری و گزارش دادن به پلیس، خدمات اورژانس، آژانسهای رسانهای و مکانهای عمومی را فراهم میکند.
- با استفاده از این سیستم، هزینهها توسط مدیریت ترافیک مرکزی کاهش مییابد و نیاز به حضور افسران پلیس در مکانهای مختلف کاهش مییابد.
- سیستم ITS، Scottsdale را قادر میسازد تا زمان سفر در خیابانهای شهر به صورت یکنواخت باشد و حتی با وجود رشد جمعیت و بیشتر شدن ترافیک کاهش هم داشته باشد.
به طور کلی میتوان گفت Scottsdale یک شهر هوشمند است که بر روی پیادهسازی تکنولوژی برای بهبود زیرساختهای حیاتی شهر و صرفهجویی در هزینههای مالیاتی تمرکز دارد. با استفاده از این شبکه جدید با زیرساخت بی سیم توری به جای سیستم قبلی در این شهر، سالانه ۲۵۰ هزار دلار در هزینههای اجارهای صرفهجویی گردیده و به بازگشت سرمایه کامل شهر تنها طی چهار سال منجر شده است.
پوشش دهی وسیع این سیستم
یکی از راهکارهای اصلی در این سیستم امکان اتصال پهنای باند در محیطهای متحرک است. به عنوان مثال، آب راه نیویورک در حال حاضر دارای یک شبکه بی سیم پرسرعت و متصل به تمام بنادر و کشتیهایی است که در نقاط مختلف آن کار میکنند. این شبکه گسترده بی سیم و راهکار امنیتی آن به آب راه نیویورک کمک میکند که ارتباطات خود را بهبود بخشد و آمادگی پاسخگویی در شرایط اضطراری را داشته باشد.
یکی دیگر از مراکز کاربرد این سیستم در داشبوردها و دوربینهای حمل و نقل و پلیس میباشد. تا قبل از آن ثبت و ضبط اطلاعات به سختی و با هزینه زیادی انجام میشد. اما با استفاده از این سیستم نتایج حاصل از مشاهدات زنده، به راحتی قابل ذخیره شدن و بازیابی است.
برگرفته شده از سایت: securitymagazine
هوشمندتر و شبکهایتر: آینده سیستمهای حملونقل هوشمند
به گزارش BACpress،هدف ITSها که در بخش قبلی شرح داده شدهاند این است که مسائل مرتبط با حملونقل را حل کرده و بازدهی سراسری سیستمهای حملونقل را بهبود ببخشند. این ITSها در چهارچوب شهرهای هوشمند، که در دهههای اخیر مورد توجه قرار گرفته اند، و در ذیل مقوله تحرک هوشمند جای میگیرند. در ادبیات مربوط به این حوزه هنوز در این خصوص که چه چیزهایی تشکیلدهنده یک شهر هوشمند هستند اجماعی وجود ندارد و تعاریف گوناگونی برای شهر هوشمند مطرح شده است.
تعاریف متفاوت شهر هوشمند
به طور مثال از دید هال در یک شهر هوشمند مولفهها و اجزاء شهر (نظیر خیابانها و بزرگراهها، ساختمانهاو …) تحت نظارت قرار میگیرند تا منابع شهر به نحو بهتری بهینهسازی شوند، برنامهریزیهایی برای انجام فعالیتهای نگهداشت پیشگیرانه انجام میگیرد و امنیت تحت نظارت قرار می گیرد، و در عین حال خدماترسانی به شهروندان نیز بیشینه میشود. از سوی دیگر لومباردی و همکارانش شهرهای هوشمند را آن شهرهایی میدانند که در آنها از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) درخصوص سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و رابطهای، و مسائل زیستمحیطی استفاده میشود.
اینکه چه تعریفی از شهر هوشمند ارائه میشود به موقعیت اجتماعی افراد و نهادهای ذینفع و اینکه دولت توجه خود را به چه چیزهایی معطوف کرده است نیز بستگی دارد. به عنوان نمونه، از دید اهالی آکادمی بهبود دادن کیفیت زندگی یک هدف عمده شهر هوشمند است، حال آنکه ذینفعهای یک شرکت خصوصی ممکن است افزایش بازدهی را هدف اصلی بدانند. علیرغم تنوعی که در تعاریف وجود دارد، استفاده از فناوری الکترونیکی/دیجیتال پیشرفته (مثلا فناوری اطلاعات و ارتباطات)، تعبیه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات یا سایر سختافزارهای الکترونیکی در زیرساخت شهر، و کار در جهت منافع ذینفعها، سه خصوصیت یا بعدی هستند که در همه تعاریف از شهر هوشمند دیده میشود.
ارتباط شهر هوشمند به شش مولفه متفاوت و تاثیر آنها بر شهر هوشمند
شهرهای هوشمند به لحاظ کارکردها به شش مولفه متفاوت ربط پیدا میکنند: حکمرانی هوشمند، اقتصاد هوشمند، سرمایه انسانی/اجتماعی هوشمند، محیط زیست هوشمند، زندگی هوشمند، و تحرک هوشمند.
حکمرانی هوشمند
در حکمرانی هوشمند از ICTها برای ارتقاء بازدهی و شفافیت سازمانهای بخش دولتی (عمومی) در مدیریت منابع دولتی، و تشویق عموم مردم به مشارکت در تصمیمگیریها استفاده میشود.
اقتصاد هوشمند
هدف اقتصاد هوشمند به خدمت گرفتن ICT و فناوریهای مرتبط با آن به منظور بهبود بهره وری در زنجیره تولید و ارتقاء و تقویت معاملات آنلاین به منظور ترویج تجارت الکترونیکی است.
سرمایه انسانی/اجتماعی هوشمند
مقصود از سرمایه انسانی/اجتماعی هوشمند بهبود سطح آموزش و مشارکت فعالانه شهروندان است که این کار از طریق تدارک اطلاعات غنیای که از سایر مولفههای شهر هوشمند حاصل شدهاند انجام میگیرد. هدف آن است که نظرات و نگرشهای فردی گردآوری شوند چرا که این دادهها در زمره بهترین اطلاعاتی هستند که یک دولت می تواند کسب کند.
محیط زیست هوشمند
مقصود محیط زیست هوشمند کاستن از آلودگی و حل و فصل مشکلات زیستمحیطی است و هدف غایی آن بهبود بخشیدن قابلیت پایداری شهر با استفاده از فناوری میباشد.
زندگی هوشمند
در زندگی هوشمند هدف آن است که کیفیت زندگی (مواردی چون امنیت، کیفیت محل سکونت، انسجام اجتماعی و …) از طریق پیادهسازی فناوریهای پیشرفته ذیل شهرها و زیرساختهای آنها بهبود یابد.
تحرک هوشمند
تحرک هوشمند – که به دلیل تمرکز آن بر بازدهی بالا در حملونقل گاه ذیل عنوان زندگی هوشمند نیز جای میگیرد- هدفش استفاده از ICT پیشرفته به منظور بهینهسازی لوجستیک و سیستمهای حملونقل و فراهم آوردن خدمات پربازده، ایمن و سازگار با محیطزیست برای مسافرین و محمولهها است. شاخصهای گوناگونی بر مبنای این مولفهها طراحی شدهاند (به عنوان مثال دسترسپذیری محلی، بهره وری، انتشار آلودگی، …) تا به این ترتیب عملکرد شهرهای هوشمند مورد ارزیابی قرار گرفته و به تصمیمگیرندگان کمک شود تا خطمشیهایی را طراحی کنند که راه را برای رسیدن به شهرهایی بیش از پیش هوشمند هموار میسازند.در زمینه تحرک هوشمند و ITS لازم است که تخمینها، پیشبینیها و روشهای مدیریتی و کنترلی گوناگونی، بر اساس اطلاعات موجود حاصل از حسگرها و ذینفعها و به صورت بلادرنگ به انجام برسند.
استفاده از هوش مصنوعی در سیستمهای حملونقل هوشمند(ITS)
یک خصوصیت اصلی مسائل مرتبط با حملو نقل وجود تعداد زیادی متغیر است و همچنین روابط پارامتریای که به خوبی شناخته نشدهاند، وجود حجم زیادی از دادههای ناکامل، و ناواضح بودن اهداف و محدودیتها. اخیرا از تکنیکهای مرتبط با هوش مصنوعی که قدرت منحصربهفردی در ایجاد دانش دارند در حوزه جابجاییپذیری هوشمند و ITS استفاده شده است. منظور از هوش مصنوعی، هوشی است که یک ماشین با درک عقلانیای که از محیط دارد (و با تحلیل دادههای برگرفته از حسگرهای گوناگون) و با اتخاذ تصمیمهایی که بخت دستیابی به اهداف را به حداکثر می رسانند، از خود نشان میدهد. در رویکرد متداولی که برای حلو فصل مسائل سیستمهای حملونقل با استفاده از هوش مصنوعی وجود دارد، از شبکههای عصبی مصنوعی، ماشینهای بردار پشتیبانی، و شبکههای بیزی استفاده میشود.
شبکههای عصبی مصنوعی (ANN)
شبکههای عصبی مصنوعی (ANN)این توانایی را دارند که با لحاظ کردن لایههای پنهان و با یادگیری کافی، نگاشتی غیرخطی میان دروندادها و بروندادها انجام دهند و از این رو برای پرداختن به مسائل حملو نقلیای که در آنها روابط میان متغیرها از پیش به خوبی شناختهشده نیست مناسب هستند. در ادبیات این حوزه، از ANNها معمولا در تخمین/پیشبینی وضعیت، تشخیص سانحه، کنترل ترافیک/زیرساخت و تحلیل رفتار استفاده میشود.
ماشینهای بردار پشتیبان (SVM)
ماشینهای بردار پشتیبان (SVM) نیز همچون ANN، در زمره مدلهای یادگیری نظارتشده هستند که دادههای درونداد را تحلیل میکنند، اما در قیاس با ANN تمرکز بیشتری بر طبقهبندی مراحل/سناریوها دارند. نتیجتا از SVMها عمدتا برای مسائلی نظیر تشخیص سانحه و پیشبینی تصادف در زمینه ITS استفاده میشود، هرچند که برای سایر مسائل مرتبط با حملونقل نیز کاربرد دارند.
شبکههای بیزی
برخلاف ANN و SVM که صرفا داده-رهنمون هستند، شبکههای بیزی نوعی از مدل آماریاند که احتمالات و وابستگیهای شرطی متغیرهای کنترل را لحاظ می کنند. در ادبیات ITS، از شبکههای بیزی برای مسائل مختلف سیستمهای حملونقل استفاده میشود ولی عمدتا زمانی از آنها استفاده میشود که تمرکز کار بر پیشبینی ترافیک و مسائل مرتبط با سانحه/تصادف است.
-
امنیت عابرین پیاده،هدف فناوری ارتباطاتی سیستمهای حملونقل
در نتیجه پیشرفتهای اساسی در فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و فناوریهای حسگری مربوطه، سمت و سوی کنونی به جانب نصب سیستمهای اتوماسیون و ارتباطات وسیلهنقلیه (VACS) در وسایل نقلیه است. معلوم شده است که VACS توانایی بهبود ایمنی و آسایش فردی و کاهش انتشار آلایندهها در وسایل نقلیه متصلبهشبکه را دارد. همچنین انتظار میرود که VACS بتواندامکان ارتقاء بازدهی سراسری ترافیکی از طریق کنترل ترافیک را فراهم آورد. تعداد وسایل نقلیه اتومات متصلبهشبکه (CAVها) که مجهز به VACS هستند در دهه پیش رو به سرعت افزایش پیدا خواهد کرد. در این بین، وسایل نقلیه معمولی دارای راننده (RHVها) در کوتاهمدت همچنان نقش عمدهای در بازار خواهند داشت. به این ترتیب در آینده نزدیک CAVها و RHVها هر دو را در جادهها و خیابانها خواهیم دید.
نفوذ CAV و VACS در بازار می تواند به بهبودهایی در عملکرد شبکه آزادراهی و بازدهی جریان ترافیک منجر شود. به علاوه، پیادهسازی طرحهای کنترلی، نظیر سرعت وسیلهنقلیه منفرد و توصیه به تغییر لاین، که در RHVها موجود نیست را نیز امکانپذیر خواهد کرد. به زعم دیاکاکی و همکارانش، VACS هایی که به شرایط جریان ترافیک واکنش نشان میدهد، یعنی سیستمهای کروز کنترل تطبیقی (ACC) و سیستمهای کروز کنترل تطبیقی مشارکتی (CACC) تغییراتی را در خصوصیات جریان میکروسکوپی ترافیک باعث میشوند.
به علاوه، کاهش زمان واکنش در نتیجه وجود CAVها، میتواند بواسطه کوچکتر شدن هدوی بینا-وسیلهای بازدهی جریان ترافیک را بهبود ببخشد. در آزمایشهای جاده کمربندی تک-لاینی مخلوط-خودگردان (شامل ۲۲ RHV روی یک مسیر کمربندی۲۳۰ متری)، استرن و همکارانش نشان دادند که با گنجاندن یک CAV در ترافیک، به منظور کاستن از شدت بیثباتی کمربندی، ۴۰% در مصرف سوخت صرفهجویی شد. با این حال، تحقیقاتی که به نتایج ضمنی VACS نوظهور بر خصوصیات جریانی ترافیک مخلوط CAVها و RHVها و همچنین توان بالقوه VACS برای بهبود عملیاتهای جریان ترافیک پرداخته باشند، محدودند.
امنیت عابرین پیاده،هدف فناوری ارتباطاتی سیستمهای حملونقل
عابرین پیاده، در مقایسه با مسافرین درون وسایل نقلیه، آسیبپذیرترین کاربران راهها هستند. کسر قابل ملاحظهای از مجموع تلفات وجراحات در ترافیک راهها را عابرین پیاده تشکیل میدهند (به طور مثال در سال ۲۰۱۰، ۲۷۳ هزار عابر پیاده کشته شدند). تلاشهای کنونی، توجه خود را به ایجاد سیستمهای پیشرفته محافظت از عابرین که مبتنی بر سیستمهای دستیار راننده هستند معطوف کرده اند. در محیطهای پیچیده شهری، عملکرد این قبیل سیستمها آسیب پذیر است و این به خاطر موانع گوناگون و ناکافی بودن زمان واکنش رانندهها است.
هدف فناوری ارتباطاتی وسیلهنقلیه-به-عابر (V2P) این است که مساله تصادفهای عابرین را حل کرده و امنیت عابرین را بهبود ببخشد. به لطف پیشرفت ICT و افزایش نفوذ دستگاههای هوشمند، ایده محیط متصلبهشبکه در زمینههای مرتبط با حملونقل گسترش یافته است و حال دیگر مرزهای فیزیکی را در می نوردد. در ادبیات این حوزه، شبکههای ترافیکی را اغلب به مثابه گرافهای جهتداری که صرفا مختص به زیرساخت سیستمهای حملونقل هستند مدلسازی می کنند. اما شبکههای ترافیکی میبایست انسانها، زیرساخت فیزیکی، علامتگذاری ادراکی راه، و سیستمهای حملونقل چندحالته را نیز شامل شوند. از این رو معقولتر آن است که شبکه را در کلیتش و در فضاهای سایبر، اجتماعی (رفتار انسانی) و فیزیکی (CSP) مدنظر قرار دهیم. بحثها درخصوص ساخت یک مدل شبکه ترافیکی سلسلهمراتبی انعطافپذیر شدت یافته است، مدلی که می تواند شبکههای فیزیکی، معنایی، منطقی و ادراکی را در بازسازی دیجیتال فضاهای CSP با یکدیگر ادغام و یکپارچه کند.
-
آینده سیستمهای حملونقل هوشمند و شهرهای هوشمند
از مرورهای که در بخشهای پیشین این مقاله انجام شد میتوان دید که آینده ITS با لایههای چندگانه محیط متصلبهشبکه (یعنی لایههای سایبر، اجتماعی و فیزیکی) مرتبط است. در این بخش قصد داریم تا بر مبنای چنین فهمی از موضوع، بینشهایی درخصوص توسعه ITSها و شهرهای هوشمند آتی ارائه دهیم، منجمله: تحلیل اطلاعات حاصل از منابع سایبر، مدلسازی شبکه CSP، و مدلهای جریان در یک محیط متصلبهشبکه.
۵-۱ تحلیل نگرشها و تصورات عمومی حاصل از منابع سایبر
سوای دادههای فیزیکیای که میتوان از حسگرهای گوناگون گردآوری کرد، نگرشها و تصورات عمومی گردآمده از منابع سایبر (مثلا شبکههای اجتماعی) نیز منابع مفیدی برای درک وضعیت شهر و عملکرد سیستم حملو نقل آن هستند. از این رو ITSهای آینده میبایست از این منابع دادهای برای نظارت بر سیستمها و مدیریت آنها استفاده کنند. به منظور استخراج اطلاعات معنادار از منابع دادهای شبکههای اجتماعی (مثلا کامنتهای عمومی در توییتر) پیشنهاد میشود که از یک الگوریتم مبتنی-بر-NLP (مبتنی-بر-زبان طبیعی) که ساختارهای معنایی ازپیشتعریفشده را به خدمت میگیرد استفاده شود.
الگوریتم NLP میبایست توانایی آن را داشته باشد که رویدادهای اجتماعی و/یا اظهارنظرها (کامنتهای) عمومیای که ممکن است به مشکلات ترافیکی (نظیر راهبندان پس از یک مسابقه فوتبال) بیانجامند، یا نگرشهای عمومی در قبال سیستم/خط مشی کنونی سیستمهای حملونقل یا تصوراتی که از آن وجود دارد را تشخیص دهد. به علاوه، با توجه به اینکه دادههای شبکههای اجتماعی در گسترهای زمانی و فضایی تَگ میشوند، می توان شدت و جدیت مسائل ترافیکی را نیز تخمین زد (به عنوان مثال، کامنتهایی که به تاخیر در خدمات ریلی پس از مشکل ایجاد شده در قطار ساعت ۸ صبح مربوط میشوند).
۵-۲ مدلسازی شبکه ترافیکی CSP
به منظور آنکه دادههای حاصل از فضاهای CSP و سایر دادههای نوظهور چند-منبعی به نحو بهتری در کار گنجانده شوند، لازم است یک مدل CSP ساخته شود که مرتبطسازی و ترکیب کردن دادهها در آن امکانپذیر باشد. در آینده میبایست ساخت یک مدل شبکه ترافیکی سلسلهمراتبی را مدنظر قرار داد که شبکههای فیزیکی، معنایی، منطقی و ادراکی را در بازسازی دیجیتال فضاهای CSP با یکدیگر ادغام و یکپارچه کند. می توان یک اتصال شبکهای بینالایهای (یعنی میان لایههای سایبر، اجتماعی، و فیزیکی) را با رایانش شناختی و/یا مدلهای استنباط احتمالاتی، به منظور به تصویر کشیدن اتصالهای شبکه، میسر ساخت.
کار تحقیق درخصوص قاعده مرتبطسازی دادههای بیناحوزهای را می توان با استفاده از علم آمار و NLP به انجام رساند. به عنوان نمونه، می توان یک قاعده مرتبطسازی فضایی-زمانی میان شدت فعالیت بلوتوث و حجم ترافیک، یا میان استفاده از انرژی در ساختمانها و جریان حرکت عابرین پیاده، برقرار ساخت. به خاطر ازدیاد اطلاعات ترافیکی موجود بسیار مهم است که به هنگام فرموله کردن این مدل شبکه ترافیکی سلسلهمراتبی، آن انواع و مقادیری از اطلاعات (به لحاظ تفکیکپذیری زمانی و فضایی) شناسایی و تعریف شوند که برای پیادهسازی موثر انواع سرویسها بسنده باشند.
۵-۳ مدلهای جریان در محیطهای متصلبهشبکه
با توجه به محبوبیت فزاینده VACS، شکی نیست که ITSهای آتی در محیطهای متصلبهشبکه که حاوی مخلوطی از CAVها و RHVها هستند مورد استفاده قرار خواهند گرفت. از آنجا که رفتار/خصوصیات CAVها تفاوت اساسی با RHVها دارد، بسیار مهم است که خصوصیات جریان این قبیل محیطهای وسیلهنقلیه-مخلوط شناخته شوند. مدل بسطیافته جریان وسیلهنقلیهای در هر دو تراز میکروسکوپی و ماکروسکوپی ضروری خواهند بود.
در تراز میکروسکوپی، مدلهای جدید خودرو-دنبالی (CF) مدنظر قرار خواهند گرفت، به این قصد که خصوصیات مرتبط-با-CAV (نظیر قابل اعتماد نبودن ارتباطات وسیلهنقلیهای، تاخیر ارتباطات، پروتکلهای رانندگی جوخهای، نرخ نفوذ CAVها و …) در کار گنجانده شوند. سپس می توان از چنین مدل CFای در طراحی کنترل مبتنی-بر-پیوند در ITS استفاده کرد. برخلاف تراز میکروسکوپی، در تراز ماکروسکوپی میبایست خصوصیات مرتبط-با-CAV را در توسعه مدل جریان تراز-شبکه مدنظر قرار داد تا به نظارت و برنامهریزی منطقهای (نظیر نظارت بر میزان راهبندان در یک منطقه، طراحی طرح قیمتگذاری عوارض راه همراه-با-مانعگذاری ، و …) کمک شود.
منبع:www.sciencedirect.com
مفهوم شهر هوشمند در درک کیفیت زندگی شهری و جذب گردشگر
مفهوم شهر هوشمند در کیفیت زندگی شهری و جذب گردشگر بسیار موثر است.
مفهوم شهر هوشمند را زمانی در می یابیم که شهر هوشمند در جنبه هایی مانند سرمایه انسانی و اجتماعی و زیرساخت ارتباطات (ICT) از رشد اقتصادی و کیفیت زندگی بهتر حمایت کند. همچنین باید یک مدیریت خوب منابع طبیعی و مشارکتی داشته باشد. عناصر کلیدی توسعه شهر هوشمند، رفاه و کیفیت زندگی هستند و میتوان آنها را به عنوان فرآیندهای مداوم شناخت و اندازه گیری کرد که توسط موسسات شهر، هنجارهای اجتماعی و زمینه های فرهنگی شکل گرفته و تغییر شکل داده شده است.
این کار از روش نوآوری شهری انتخاب و توسعه می یابد.
مطالعات پیرامون مفهوم شهر هوشمنداین پرسش را مطرح میکند که آیا ارتباطات انسان و طبیعت زمانی که شهر بیش از حد دیجیتالی شده است از دست خواهد رفت؟ دراین راستا، کیفیت زندگی با متغیرهای مختلفی از قبیل، توانایی پیاده سازی، سرمایه اجتماعی، احساس جامعه و انگیزه گردشگری، و غیره اندازه گیری میشود.
تحقیقات موثر در زمینه مفهوم شهر هوشمند
تحقیقات موثردر زمینه مفهوم شهرهوشمند بمنظور کشف مفهوم شهرهوشمند با تأکید بربرخی ازشکافهای تحقیقات میباشد.
از این رو چهار استدلال ضروری می نماید.
اولا مهم است که کیفیت زندگی عینی و ذهنی (QOL) را اندازه گیری کرده و ترکیب کنیم. این به یک رویکرد جامعتر امکان میدهد که شرایط محیطی و رفاه ذهنی را در نظر بگیرد.
دوم اینکه همیشه میتوانید انتظار داشته باشید افرادی ترکیبی از شرایط زندگی مطلوب زندگی را با سطوح پایین رضایت ذهنی نشان دهند و بالعکس. وقتی این اتفاق می افتد بطورکلی در جامعه، چیزی در حال تغییر است که باید مورد تحقیق قرار گیرد.
سوم، ارزیابی همزمان اهداف عینی وذهنی محقق راقادرمیسازدتامقایسه ها رادرمیان شهرهای مختلف باتوجه به شرایط فرهنگی واجتماعی مختلف خوددرنظر بگیرند.
سرانجام، کیفیت زندگی یک عنصر کلیدی برای توسعه شهر هوشمند است.
از آنجا که مفهوم شهر هوشمند و شهرهای هوشمند یک پدیده نسبتا جدید است. جستجوی کلید واژه مفهوم شهر هوشمند در پایگاه داده Web Science ™ نشان داد که بیش از ۹۳ درصد از مقالات مرتبط (۲۲۲۱ مقاله) بعد از سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
تأثیر استفاده از مفاهیم شهری در مورد کیفیت زندگی شهروندان هنوز به اندازه کافی موردبررسی قرار نگرفته است.
در واقع، با توجه به جستجو انجام شده در پایگاه داده وب، ۱۵۶ مقاله به مفهوم کیفیت زندگی در شهرهای هوشمند اشاره کرده اندو زمانی که محققان بدنبال یک مفهوم مشابه (رفاه ذهنی) تنها دومورد یافت میشود.ازاین شکاف و بحث درمورد QOL درشهرهای هوشمند، باعث میشود. محققان بدنبال بررسی ادراک کیفیت زندگی در یک شهرهوشمند و تحلیل عوامل اصلی رضایت شهروندان و گردشگران از شهرشان بروند.
منبع
Janaina Macke, Rodrigo M. Casagrande, João AlbertoR. Sarate, Kelin A
با ۱۰۴اسلاید تخصصی
دانلودوخرید۴۲۰۰۰تومان