جهت خرید مقاله کلیک کنید

پاورپوینت بازاریابی نوین با رویکرد مدیریت تجربه مشتریان

 

  • تجربه مشتری (CX) چیست؟
  • CX چگونه از خدمات مشتری متفاوت است؟
  • ۷ مرحله برای ایجاد یک استراتژی تجربه مشتری

منبع:fardastudio.ir

در یکی از گزارش‌های بازاریابی دیجیتال در مجله Econsultancy از شرکت‌ها و سازمان‌ها خواسته شد تا مهمترین فرصت برای ارتقای کسب‌و‌کار خود را مشخص کنند. به نظر شما، هیجان‌انگیز ترین فرصت یک کسب‌و‌کار برای ارتقا چیست؟ اگر حدس شما “تجربه مشتری” است، درست حدس زده‌اید!

البته جای تعجب نیست که تجربه مشتری (customer experience) بسیار حائز اهمیت است. در واقع شرکت‌هایی که بتوانند با موفقیت استراتژی CX را پیاده‌سازی کنند، نرخ رضایتمندی بالاتری دارند و درآمد آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. علاوه بر این، تحقیقات موسسه مالی-‌اعتباری American Express  نشان می‌دهد که بیش از ۶۰ درصد مشتریان حاضر به پرداخت پول بیشتر برای داشتن تجربه‌ای بهتر هستند.

 

تجربه مشتری چیست؟

تعاملات بین مشتری و سازمان در طول رابطه تجاری آنها با عنوان تجربه مشتری از آن سازمان (CX) تعریف می‌شود. تعاملات می‌تواند شامل آگاهی، حمایت، خرید و خدمات باشد. تجربه مشتری بخشی جدایی‌ناپذیر از مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) است و دلیل اهمیت آن این است که اگر فردی تجربه مثبتی از کسب‌و‌کار شما داشته باشد، بدون شک به مشتری وفادار شما تبدیل خواهد شد.

مطالعه انجام شده توسط شرکت بین‌المللی نرم‌افزاری اوراکل نشان می‌دهد که ۷۴ درصد از مدیران اجرایی معتقدند که تجربه مشتری بر تمایل فرد برای وفادار ماندن بسیار تأثیرگذار است. اما آمار در اینجا متوقف نمی‌شود. اگر می‌خواهید مشتریان خود را وفادار نگه دارید، باید برای ایجاد یک تجربه خوب برای او سرمایه گذاری کنید!

 

به عبارتی دیگر مشتریان خشنود، وفادار خواهند ماند.

تا زمانی که مشتریان از برند شما راضی باشند، به فکر استفاده از برند دیگری نخواهند بود. اما اگر ارتباط شما با مشتری ضعیف باشد و ایمیل‌ها و تماس‌های آن‌ها را نادیده بگیرید، مطمئن باشید که به زودی برند دیگری جایگزین شما خواهد شد. به همین دلیل است که شرکت‌هایی که خدمات مشتری بهتری ارائه می‌دهند در این فضای رقابتی عملکرد بهتری دارند.

تجربه مشتری چه تفاوتی با خدمات مشتری دارد؟

در اغلب موارد، اولین ارتباط مشتری با یک شرکت از طریق تعامل با یک کارمند (با بازدید از فروشگاه یا تماس تلفنی) است. این فرصت، به کسب‌و‌کار شما اجازه می‌دهد تا به مشتری خدماتی عالی ارائه دهید. با این حال، خدمات مشتری تنها یک جنبه از تجربه مشتری است.

برای مثال تصور کنید که برای تعطیلات تابستانی به هتلی برای رزرو اتاق تماس گرفته‌اید. رفتار دوستانه و پاسخگویی با حوصله و مودبانه کارمند هتل بخشی از خدمات مشتری است. اما از طرفی، اگر هتل بلیط‌های شما را به موقع ارسال کند و اگر شما به عنوان مشتری هتل بتوانید خدمات ویژه‌ای علاوه بر خدمات عادی دریافت کنید، شما تجربه‌ای خوب از این هتل خواهید داشت که این بخشی از تجربه مشتری است.

همانند بسیاری از تغییرات در بازار امروز، تجربه مشتری نیز دستخوش تغییراتی شده است. امروزه خدمات شخصی‌سازی شده‌اند و همچنین به لطف تکنولوژی، شرکت‌ها می توانند از طریق کانال‌های جدید با مشتریان خود در ارتباط باشند.

برای مثال با استفاده از نرم‌افزار CRM می‌توانید سابقه خرید مشتری را مشاهده کنید و سپس با استفاده از آن نیاز‌های آینده‌ی او را پیش‌بینی کنید؛ حتی قبل از آن که مشتری احساس نیاز کند. داشتن توانایی برای پیش‌بینی نیازهای آینده به شما اجازه می‌دهد که موقعیت‌های جدید خلق کرده و یا قبل از بروز مشکل آن را شناسایی و برطرف کنید:

  • ارائه محصولات مرتبط بر اساس تاریخچه خرید
  • ایجاد و ارسال ایمیل های هدفمند در کمپین های بازاریابی
  • درک ۳۶۰ درجه نیازهای مشتری

با این که خدمات مشتری همچنان حائز اهمیت است، اما امروزه دیگر تمرکز تجربه‌ی مشتری بر روی خدمات نیست. در حال حاضر، تجربه مشتری راه‌های جدیدی را برای تقویت روابط مشتری از طریق پیشرفت‌های تکنولوژیکی به ارمغان می‌آورد.

تجربه مشتری چقدر اهمیت دارد؟

یک کسب‌و‌کار نمی‌تواند بدون مشتری به فعالیت خود ادامه دهد و به همین دلیل شرکت‌ها بر چگونگی جذب مشتریان جدید و شاید مهمتر از آن، حفظ مشتریان فعلی متمرکز هستند.

در یک نظرسنجی که توسط هفته نامه Bloomberg Businessweek انجام شد نشان می‌دهد که ارائه یک تجربه‌ی عالی برای مشتریان به بزرگترین هدف استراتژیک شرکت‌ها تبدیل شده است. در این نظرسنجی ۷۵ درصد از مدیران و رهبران ارتباط با مشتری، امتیاز ۵ را از مقیاس ۱-۵ (۵ بالاترین امتیاز) به اهمیت تجربه مشتری داده‌اند.

اما موضوع حائز اهمیت این است که با اینکه تجربه مشتری جزء اولویت‌های مهم محسوب می‌شود، بسیاری از شرکت‌ها در این حوزه ضعیف عمل می‌کنند. در نظرسنجی دیگری شرکت مشاوره‌ای/ مدیریتی Bain & Company از سازمان‌ها خواست تا به عملکرد خود در حوزه تجربه مشتری امتیاز دهند. ۸۰% مدیران این شرکت‌ها معتقدند مشتریان آن‌ها بهترین تجربه را دریافت می‌کنند در صورتی که تنها ۸% از مشتریان معتقدند که تجربه‌ای خوب با این شرکت‌ها داشته‌اند.

بنابراین چند شرکت حقیقتاً تجربه‌ای عالی به مشتریان خود ارائه می‌دهند؟

متاسفانه تعداد کمی از شرکت‌ها چنین تجربه‌ای را ارائه می‌دهند؛ اما اهمیت آن در حال رشد است. انتظارات مشتری به سرعت در حال افزایش است؛ حتی بسیار سریع‌تر از آن که شرکت‌ها بتوانند این بخش را در سازمان خود بهبود بخشند. مشتریان انتظار دارند که هر تعاملی با شرکت شما یکی از بهترین تجربه‌های آن‌ها باشد. بنابراین سوالی که مطرح می‌شود این است که چگونه سازمان شما می‌تواند تجربه‌ای عالی برای مشتریان خود به وجود آورد؟

۷ مرحله برای ایجاد استراتژی تجربه مشتری

بیایید به هفت مرحله ایجاد یک استراتژی تجربه مشتری برای کمک به بهبود رضایت مشتریان و افزایش درآمد نگاهی داشته باشیم:

  1. ایجاد یک چشم‌انداز واضح برای تجربه مشتری

اولین گام در استراتژی تجربه مشتری شما، داشتن دیدگاهی متمرکز بر مشتری است. ساده‌ترین راه تعریف این دیدگاه، ایجاد مجموعه‌ای از قوانین است که به عنوان اصول رعایت می‌شوند. هنگامی که این اصول مشخص می‌شوند، رفتار سازمان شما در جهت رعایت این اصول تغییر می‌کند. هر عضو تیم شما باید این قوانین را به خوبی بداند، آنها را هدف خود قرار داده و کار خود را در جهت رسیدن به آن اهداف تغییر دهد.

  1. درک و شناخت کامل مشتریان

گام بعدی این است که انواع مختلفی از مشتریان که با تیم پشتیبانی سازمان در ارتباط هستند را شناسایی کنید. اگر سازمان شما واقعا نیازها و خواسته‌های مشتری را درک کند، باید بتواند موقعیت‌هایی که مشتریان شما با آن روبرو هستند را درک کند و سعی در بهبود آن داشته باشد.

یک راه برای انجام این کار، ایجاد گروه‌های شخصیتی و نامگذاری هر گروه می‌باشد. برای مثال گروهی در بازه‌ی سنی ۲۰ تا ۳۰ سال که ارتباطی قوی با تکنولوژی دارد و می‌تواند ویدئو‌های خود‌آموز را در اینترنت دنبال کند و در مقابل گروهی در بازه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال که نیازمند دستورالعملی روشن بر روی وبسایت شماست تا بتواند از محصولات و خدمات شرکت شما استفاده کند.

با ایجاد گروه‌های شخصیتی، تیم پشتیبانی شما می‌تواند تیپ شخصیتی مشتریان را شناسایی کرده و آنها را بهتر درک کند. این موضوع یکی از مهمترین گام‌ها در تبدیل شدن به سازمانی مشتری محور است.

  1. ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان

آیا تا به حال شنیده‌اید که می‌گویند: “آنچه که می‌گویید مهم نیست، مهم طرز بیان آن است”؟

بهترین تجارب مشتری هنگامی حاصل می‌شود که یک عضو تیم شما ارتباطی احساسی با مشتری ایجاد کند. یکی از بهترین مثال‌ها در برقراری چنین ارتباطی با مشتری، فروشگاه خرید پوشاک آنلاین Zappos است. یکی از مشتریان این فروشگاه به علت درگذشت مادرش نتوانسته بود کفش مرجوعی را پس بفرستد. هنگامی که Zappos متوجه این اتفاق شد، پیکی را بدون دریافت هزینه برای بازگرداندن کفش فرستاد. اما داستان در اینجا تمام نمی‌شود. روز بعد مشتری دست گلی از طرف Zappos دریافت می‌کند که برای تسلیت و همدردی ارسال کرده‌اند.

تحقیقات مجله the Journal of Consumer Research نشان می‌دهد که بیش از ۵۰% از بهترین تجربه‌ها مبتنی بر احساسات است و احساس نگرشی را شکل می‌دهد که در تصمیم‌گیری مشتریان تاثیرگذار است. مشتریانی که از لحاظ عاطفی به شرکت‌ها وابسته می‌شوند، به آن‌ها وفادار خواهند ماند چرا که خاطره‌ی خوبی که با این سازمان داشته‌اند را همیشه به یاد خواهند داشت. کسب‌و‌کاری که رابطه‌ای احساسی با مشتریان خود برقرار می‌کند تا ۸۵% عملکردی بهتر از رقبای خود خواهد داشت. با توجه به بررسی اخیر مجله بیزنس هاروارد با موضوع ” علم جدید احساسات مشتری” مشتریانی که تجربه احساسی خوبی با شرکتی داشته اند:

  • احتمال اینکه محصولات شرکت را به دیگران پیشنهاد کنند ۳ برابر است
  • احتمال اینکه از آن شرکت دوباره خرید کنند ۳ برابر است
  • احتمال اینکه برای انجام خرید خود به فروشگاه‌های دیگر مراجعه کنند کمتر است (۴۴% گفته‌اند که به هیچ وجه به فروشگاه دیگری مراجعه نمی‌کنند)
  • نسبت به قیمت محصولات حساسیت کمتری نشان می دهند
  1. گرفتن بازخورد به موقع از مشتری

از کجا می‌توان فهمید که مشتریان از خدماتی که به آن‌ها ارائه می‌دهید رضایت دارند؟

مسلماً با دریافت بازخورد از مشتری می‌توان از این موضوع اطمینان حاصل کرد. می‌توان نظرسنجی‌هایی را پس از انجام تعاملات با مشتریان در قالب ایمیل‌ها و تماس‌های اتوماتیک انجام داد. همچنین می‌توان از طریق تماس‌های دوره‌ای پیشنهادات و انتقادات آنها را نسبت به شرکت و خدمات دریافت نمود.

همچنین این موضوع حائز اهمیت است که نظرات مشتریان را به مامور پشتیبان مربوطه انتقال دهید تا بتواند عملکرد خود را مطابق با آن تغییر داده و تصحیح کند.

  1. از چارچوب کیفیت برای توسعه تیم خود استفاده کنید

با پیروی از مراحل فوق، اکنون شما ‌می‌دانید که مشتریان راجع به خدمات شما چه نظری دارند و می‌توانید آن را با اصولی که در ابتدا تعریف کردید مقایسه کنید. مرحله بعدی آن است که نیاز‌های آموزشی هریک از اعضای تیم پشتیبانی خود را شناسایی کنید.

بسیاری از سازمانها کیفیت ارتباطات تلفنی و ایمیلی را ارزیابی می‌کنند. هرچند، یک چهارچوب کیفیت این ارزیابی را با برنامه‌ریزی برای توسعه تیم از طریق آموزش‌های فردی و گروهی یک گام فراتر می برد.

  1. از کارمندان خود نیز بازخورد دریافت کنید

اکثر سازمان‌ها یک نظرسنجی سالانه در میان تیم کارمندان خود برگزار می‌کنند که بازخورد کلی تیم، چگونگی مشارکت آن‌ها و توانایی آن‌ها برای ارائه‌ی یک سرویس استثنایی به مشتریان را نشان می‌دهد. اما این نظرسنجی سالانه کافی نیست و نیاز است که به صورت دوره‌ای در بازه های کوتاه مدت انجام شود. گرفتن بازخورد از کارکنان به آنها اجازه می‌دهد تا ایده‌هایی را در مورد چگونگی بهبود تجربه مشتری به اشتراک بگذارند و همچنین مدیران می‌توانند با توجه به بازخورد کارمندان نسبت به کسب‌و‌کار، نحوه تصمیم‌گیری خود را در جهت بهبود فرآیند کار تغییر دهند.

  1. بازده سرمایه‌گذاری خود را اندازه‌گیری کنید

و در نهایت، چگونه می‌توانید مطمئن شوید که این سرمایه‌گذاری بر روی کارمندان، تغییرات در روند و تکنولوژی بازده مورد نظر شمارا داشته‌اند؟

اندازه‌گیری تجربه مشتری یکی از بزرگترین چالش‌های سازمان است و به همین دلیل است که بسیاری از شرکت‌ها از ” Net Promoter Score” یا NPS استفاده می‌کنند که اطلاعات ارزشمندی را با یک پرسش ساده به دست می‌آورد: “آیا این شرکت را به یک دوست یا آشنا توصیه می‌کنید؟”

NPS، که توسط Rob Markey و Fred Reichheld در شرکت Bain and Company ایجاد شده است، معیاری بسیار مناسب برای اندازه گیری تجربه مشتری می‌باشند و بسیاری از شرکت‌ها از آن به عنوان استاندارد اندازه‌گیری تجربه مشتری استفاده می‌کنند.

سخن آخر

در حال حاضر انتظارات مشتری بیشتر از همیشه است و همچنین تبلیغات دهان به دهان می‌تواند تاثیر بسزایی بر کسب‌و‌کار‌ها داشته باشد. همانطور که مشتریان توانمند‌تر می‌شوند، اهمیت تجربه مشتری نیز افزایش می‌یابد.

تجربه مشتری حوزه ای است که مستلزم رشد و مراقبت مداوم با تمرکز بیشتر بر روی استراتژی تجربه مشتری می‌باشد. با تمرکز بر این حوزه، شرکت‌ها تاثیر مثبتی بر وفاداری مشتری، رونق کسب‌و‌کار و افزایش درآمدها خواهند داشت.

۸ راه برای بهبود استراتژی تجربه مشتری

customer experience - 8 راه برای بهبود استراتژی تجربه مشتری

منبع:ifobel.ir

درست در همین لحظه که کسب و کارها بر این تفکرند که با کیفیت خدمت یا محصول خود و تجربه های نوآورانه می توانند تجربه ی خوبی برای مشتری ایجاد کنند، اما از نگاه مشتری شرکت هایی با این تفکر نمی توانند چندان موفق عمل کنند.

در این مقاله باهم به بررسی این مورد خواهیم پرداخت و سعی خواهیم کرد با ارائه ۸ استراتژی کارا به بهبود این مشکل کمک کنیم.

استراتژی تجربه مشتری چیست؟

اگر CX را مجموع تعاملات مشتری با کسب و کار (قبل و بعد از فروش) بدانیم، استراتژی تجربه مشتری تعیین کننده برنامه های کلی برای بهبود این تجربه و تعاملات خواهد بود.

۸ راه بهبود تجربه مشتری

بهبود تجربه مشتری اثرات چشم گیری بر کسب و کار شما دارد. در ادامه ۸ راه برای بهبود این فرآیند را مورد بررسی قرار خواهیم داد:

  • ۱) تقلید نکنید! خلاق باشید و نوآوری را آغاز کنید

متاسفانه کپی کردن در اغلب کسب و کارها مشاهده می شود. یک شرکت محصول جدید یا یک متد جدید در ارائه خدمات یا حتی تبلیغات خود ارائه می کند، اما بقیه سعی در کپی کردن از کار او دارند! این نکته از دید مشتری خوشایند نیست و باعث می شود در خاطرش کسب و کار شما به عنوان یک کپی کار نقش ببندد. خطر دیگری که در کپی کاری وجود دارد این است که شرکتی که از آن کپی برداری کرده اید، بنا به مقصود خاصی آن را طراحی کرده و تمام اتفاقات آتی را نیز پیش بینی کرده است. اما شما از اتفاقات آتی و مقصود اصلی آنها با خبر نیستید. گاهی یک ایده ی جدید در یک کسب و کار با توجه به شرایط برند آن اثرات خوبی می تواند داشته باشد اما برای یک برند دیگر حتی ممکن است کپی برداری به ضرر او تمام شود.

  • ۲) از بین بردن تجربه ی تلاش مضاعف

طبق نظر Matthew Dixon, Karen Freeman, Nicholas Toman (مدرسان مدرسه کسب و کار هاروارد) رضایت مشتری و وفاداری مشتری زمانی حاصل می شود که به راحتی و با صرفه جویی در زمان بتواند مشکل خود را حل کند. پس در نظر داشته باشید که عموماً اگر به نقطه ای رسیدید که مشتری اعلام رضایت کرد دیگر نیازی به تلاش بیشتر برای شگفت زده کردن او نیست.

این جمله بدین معنا نیست که از مشتری خود غافل شوید و تلاشی برای بهبود خدمات یا محصول خود نداشته باشید، بلکه منظور ما این است که انرژی خود را صرف موارد دیگری که می تواند به مشتری کمک کند، معطوف کنید.

  • ۳) اجازه ندهید که تکنولوژی ارتباط مستقیم شما را با مشتری قطع کند

تجربه مشتری خوب هنوز به تعاملات انسانی به یاد ماندنی وابسته است. به عبارت دیگر هنوز مردم و مشتریان ارتباطات انسانی را بر تکنولوژی ترجیح می دهند. پس بین استفاده از تکنولوژی و تعاملات انسانی باید یک تعادل مناسب برقرار شود.  تکنولوژی صرفاً نمی تواند جایگزین روابط انسانی شود و یا برعکس!

برای درک بهتر این موضوع به این مثال توجه کنید: یک شرکت بیمه خودرو چند ملیتی، برنامه ای برای موبایل نوشت که مشتریان در موارد ضروری از طریق آن به یک مرکز تماس در اورژانس متصل شوند. ایده در ابتدا و بر روی کاغذ بنظر خوب می رسید اما در واقعیت چندان از این نرم افزار استقبال نشد. تنها مشتریانی از این سرویس استفاده کردند که اقلن یک بار تصادف کرده بودند و اپلیکیشن چندان همه گیر نشد. زیرا قرار بود یک اپلیکیشن (تکنولوژی) جای واسطه ی ارتباط را بگیرد. بنابراین قبل از انجام هر روشی (حتی آنها که روی کاغذ به ظاهر کاملاً موفقیت آمیز هستند) لازم است سفر مشتری را مرور کرده و فرآیندی که تدارک دیده اید را با گام های آن هماهنگ سازید. زیرا قرار است مشتری از خدمت یا محصول شما استفاده کند، پس باید با خواسته ها و نیازهایش تطابق کافی وجود داشته باشد.

نکته حائز اهمیت این است که روش های جدید برای بهبود تجربه مشتری و ایجاد تمایز بین شما و سایرین، باید در راستای ایجاد ارزش در دراز مدت برای کسب و کار ایجاد شود.

  • ۴) فرصت های جدید را قبل از انجام، مجدد مرور کنید

تحقیقات نشان داده است که زمانی بهترین نتیجه و راه حل برای انجام یک کار بوجود می آید که از دیدگاه ها و زوایای مختلف مورد بررسی قرار بگیرد. جمله ی معروفی از انیشتین نیز بر این مهم مهر تاییدی می زند: “اگر به من یک ساعت زمان برای حل یک مشکل بدهند، ۵۵ دقیقه به مشکل فکر می کردم و ۵ دقیقه به راه حل های موجود”

شرکت ها باید روش های نوآورانه ی خود را با رویکردی بیرون سازمانی و  بر اساس نیازهای مختلف مشتری و نارضایتی های مشتری به چالش بکشند

کسب و کارها با بررسی گزارش های CRM باید به اصلاح و بررسی دقیق راه کارها و یا ارائه محصول و خدمات خود بپردازند. در همان مثال بیمه که بالاتر اشاره شد، ممکن بود با بررسی های همه جانبه تری اپلیکیشن کارایی بهتری داشته باشد. متأسفانه امروزه اکثر کسب و کارها صرفاً به دنبال ساختن یک اپلیکیشن هستند تا مشتری از طریق آن بتواند کارهای مرتبط با آنها را انجام دهد و این تصمیم شتابزده عملاً کسب و کارها را از دستیابی به یک برنامه ی مفید باز می دارد و از طرفی دیگر مشتریان نیز چندان رغبتی به استفاده از آن نشان نمی دهند.

  • ۵) تجربه مشتری را با برند خود درگیر کنید

تجربه های نوآورانه و به یادماندنی برای مشتری به شدت به برند وابسته است. برند می تواند ذهنیت و تجربه مشتری را شکل دهد! اما اصلا خود برند چگونه شکل می گیرد؟ (برای آشنایی با برند و چگونگی برندسازی می توانید مطالب مرتبط با آن را در همین سایت مطالعه کنید). تجربه مشتری نیز خود بر ادامه و بقای برند در ذهن مشتری نقش بسزایی دارد. پس این دو شاخص باید با یکدیگر در تعامل باشند.

  • ۶) کیفیت پشتیبانی، اولویت کسب و کار شماست

از بین برندهای محبوب بین مشتریان، آیا برندی را سراغ دارید که کیفیت پشتیبانی از محصولش نامناسب باشد؟ شاید تعداد این برندها انگشت شمار باشد. اما استثناءها معیار عملکرد ما نیست!

بهترین تجربه مشتری و وفاداری او به برند درست زمانی شکل می گیرد که به پشتیبانی از محصول یا خدمت خریداری شده نیاز دارد. شرکت هایی که تیم پشتیبانی قوی تری دارند احساس بهتری در تجربه مشتری برای شخص ایجاد می کنند.

  • ۷) در مدل کسب و کاری خود یک تجربه ایجاد کنید

Bodine کسب و کارها را به ایجاد یک تجربه نوآورانه برای مشتریان دعوت می کند. همانطور که انتخاب کانال مناسب برای ارتباط و ارائه خدمات مشتری بسیار مهم است، این مورد نیز شاخص و مهم تلقی می شود. مثلاً فرض کنید شرکت های فروش اینترنت، خدمات و شارژ سیستم خود را تنها از طریق سایت خود در اختیار مشتری قرار می دهند. یک شرکت از بین آنها تصمیم می گیرد تا برای ارائه خدمات خود یک اپلیکیشن موبایلی روانه بازار کند. مسلماً انجام کارها با اپ موبایلی برای مشتری نسبت به مراجعه به سایت آسانتر بوده و تجربه بهتری برای مشتری ایجاد می کند.

  • ۸) بی وقفه با مشتریان خود در ارتباط و تعامل باشید

شاید بهتر باشد تیتر بالا را به ” بیشتر شنونده ی مشتریان خود باشید” تغییر دهیم. هدف از این تعامل آشنایی بیشتر با ذهن مشتریان و رفتار آنهاست. و این مهم با بیشتر گوش دادن به مشتری به جای صحبت کردن بوجود می آید.

مدیریت تجربه مشتری (CEM یا CXM) مجموعه‌ای از فرایندهای تجاری است که برای ردیابی، نظارت و سازمان‌دهی تعاملات بین سازمان و مشتری در طی چرخه عمر مشتری در شرکت استفاده می‌شود.

شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از مدیریت تجربه مشتری (Customer Experience Management)، دید کاملی از مشتریان داشته باشند و تمامی تعاملات مشتری در کانال‌های ارتباطی (مانند تلفن، وب‌سایت، ایمیلی، شبکه‌های اجتماعی و غیره) را ثبت کنند.

با استفاده از نرم‌افزارهای مدیریت تجربه‌ی مشتری می‌توانید خدمات باکیفیتی ارائه دهید، تمامی تعاملات صورت گرفته و نتایج نظرسنجی‌ها را در یک مکان گردآوری کنید و از اطلاعات موجود برای شناخت مشتری و بهبود خدمات مشتریان استفاده کنید.

 

تفاوت CRM و CXM

باوجود شباهت‌های بسیاری CXM به نرم‌افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، تفاوت هایی اساسی میان CRM و CXM وجود دارد. یکی از این تفاوت‌ها در نحوه‌ی نگرش است: CRM مشتری را از نگاه شرکت بررسی می‌کند درحالی‌که CEM شرکت را از نگاه مشتری می‌بیند. CEM یک استراتژی است که مشتریان را در مرکز فعالیت‌های بازاریابی، فروش و پشتیبانی مشتری قرار می‌دهد تا وفاداری برند و شهرت را برای شرکت به وجود بیاورد.

 

تفاوت CRM با CEM

 

برنامه‌های مدیریت تجربه‌ی مشتری (Customer experience management) به‌شدت به برنامه‌های صدای مشتری – که احساسات مشتریان نسبت به تجربه‌ی خرید را نشان می‌دهند – وابسته هستند. برنامه‌ی مدیریت CX باگذشت زمان، عناصری از تجربه مشتری را که نمایانگر بازخوردهای منفی مشتری هستند، تعدیل می‌کند تا تصورات مشتری را تصحیح کند.

اما استراتژی CRM روی جذب مشتری و فروش تمرکز دارد و به دنبال افزایش درآمد است. سیستم‌های مدیریت ارتباط با مشتریان (customer relationship management) فروش گرا هستند و گاهی با پشتیبانی و خدمات‌رسانی به مشتریان هم ادغام می‌شوند. اما برای اضافه کردن CEM به CRM و پشتیبانی از برنامه ی CEM، به تحول دیجیتال بزرگی نیاز دارید.

 

چرا CXM مهم است؟

تجربه مشتری، به فروش و درک مشتری کمک می‌کند. اگر CXM به‌خوبی اجرا شود، تجربه‌ی مشتری مثبت خواهد بود و اگر به برخی عناصر CXM توجه نشود، تجربه‌ی مشتریان منفی را مشاهده خواهید کرد.

 

مزایای پیاده‌سازی استراتژی‌های CXM:

 

  • بازخوردهای مشتری باعث بهبود کسب‌وکار می‌شود: داده‌های صدای مشتریان (voice of the customer)، معمولاً در قالب نظرسنجی وب‌سایت، بازخورد در اپلیکیشن‌های تلفن همراه و همچنین مکالمات تلفنی و چت، ثبت می‌شوند. با استفاده از صدای مشتری طرح و برنامه‌ی مناسبی را برای بهبود تجربیات مشتری و حفظ مشتریان ایجاد می‌کنید.

 

  • کارمندان شادتر، تجربه مشتری بهتری ایجاد می‌کنند: بررسی‌ها نشان می‌دهد که بین تجربه کارمندان و تجربه ی مشتری‌ها ارتباطی قوی وجود دارد. شرکت‌هایی که تجربه‌ی مشتری بهتری دارند، بیشتر روی داده‌های صدای مشتری تمرکز می‌کنند و به دنبال شنیدن صدای کارمندان خود هستند. چرا که می‌دانند رضایت کارمندان، بهبود تجربه مشتریان و افزایش نرخ حفظ مشتری را به دنبال دارد.

 

  • مشتریان خوشحال و وفادار به‌طور داوطلبانه برند یک شرکت را به دیگران معرفی می‌کنند. تأییدیه مشتریان گاهی می‌تواند بیشتر از تبلیغات و تلاش‌های بازاریابی تأثیر داشته باشد.

 

  • سنجش احساسات مشتری، اطلاعات خوبی در مورد رقبا فراهم می‌کند: مشتریان هنگام تصمیم‌گیری و حتی دادن بازخورد، برندها را با هم مقایسه می‌کنند. دانستن چنین اطلاعاتی می‌تواند به موقعیت یک شرکت در برابر رقبا کمک کند و سهم بازار برند را افزایش دهد.

 

مدیریت تجربه مشتری یا CEM

 

چگونه می‌توان یک تجربه مشتری خوب ایجاد کرد؟

مدیریت تجربه‌ی مشتری (CEM)، به اشراف کامل شرکت در امور مشتریان و اطلاعاتی یکپارچه و به‌روز از اکانت مشتری نیاز دارد. چهار گام اساسی در ایجاد استراتژی تجربه مشتری موفق وجود دارد:

  • شناخت مشتری: اولین قدم در تدوین استراتژی مشتری فهم نیازهای مشتریان و رفتار آن‌ها است. تیم‌های CEM می‌توانند با توسعه‌ی پروفایل‌های مشتری، استراتژی‌های بازاریابی مناسب را شناسایی کنند. سپس می‌توانند بر اساس عواملی مانند سن، علایق و عادت‌های هزینه‌ای، بازار را بخش‌بندی کنند.

 

  • ایجاد چشم‌انداز مشتری: مدیران CX باید در مرحله‌ی بعدی، باید نقشه ی سفر مشتری را تدوین کنند. این کار به شناسایی نقاط تماس مشتریان و پیش‌بینی نحوه تعامل آن‌ها با محصول یا خدمت شما کمک می‌کند. نقشه‌های سفر مشتری اغلب می‌تواند به تیم‌های CX کمک کند تا نرخ بلندمدت حفظ مشتری را افزایش دهند.

 

  • ایجاد ارتباطات احساسی: این مرحله شامل ایجاد یک شخصیت برند است که احساسات و ارتباطات مشتری را برمی‌انگیزد و به ایجاد ارتباط بین مشتری و شرکت کمک می‌کند.

 

  • ثبت بازخورد مشتری: اندازه‌گیری و سنجش رضایت مشتریان در زمان مناسب بسیار مهم است. بازخورد مشتری می‌تواند به شرکت کمک کند تا درک مشتری را ردیابی کند، بر کیفیت نظارت کنید و کارایی استراتژی‌های تجربه‌ی مشتری را بسنجید.

 

مدیریت تجربه مشتری چیست

 

برای اجرای این مراحل باید یک تیم تجربه‌ی مشتری جمع کنید. نقش افراد در تیم های CX برای بسیاری از شرکت‌ها جدید است. این نقش‌ها اغلب شامل یک مدیر ارشد مشتری، مدیر ارشد تجربه ی مشتری ها و چندین مدیر CX می‌باشد. تحلیلگران اغلب به مدیران CX یا مدیران اجرایی گزارش می‌دهند تا پروژه‌های مربوطه را مدیریت کرده و به‌عنوان رابطی میان تیم CEM و سایر بخش‌ها (مانند بازاریابی، خدمات به مشتریان، فروش و IT) عمل کنند. تیم CXM باید در کنار هم بر تجربه مشتری نظارت کنند تا تجربه‌ی مشتری دائما بهبود بیابد.

مدیریت موفقیت‌آمیز تجربه ی مشتری مستلزم جمع‌آوری دائمی داده‌های صدای مشتری است.

 

تجربه سفر مشتری

مدیر ارشد تجربه مشتری، مسئولیت نقاط تماس مشتری با شرکت و تجربه‌ی مشتریان را بر عهده دارد. ترسیم نقشه ی سفر مشتری برای درک اینکه این نقاط تماس کجاها هستند، ضروری است. نقشه‌ی سفر مشتری، تعاملات مشتری با یک برند را نشان می‌دهد. این نقشه‌ها، حداقل دارای چهار بخش هستند:

 

  • تحقیق: در این محله است که مشتری یک شرکت را از طریق وب‌سایت، تبلیغات یا اشخاص دیگر (مانند مشاوران، همکاران یا افراد آشنا) و یا در شبکه‌های اجتماعی، کشف می‌کند.
  • مقایسه: مشتریان در این مرحله رقبای یک برند را شناسایی کرده و درباره‌ی درک کاربر، عملکردها، قابلیت‌ها، هزینه و سایر ویژگی‌های محصولات موجود در بازار تحقیق می‌کنند.
  • خرید: این بخش از سفر، یک پیروزی بزرگ برای کسب‌وکار است، اما یادتان باشد که این مرحله آغاز حفظ مشتری و ایجاد وفاداری است.
  • پشتیبانی: تیم‌های خدمات و پشتیبانی مشتری که پس از فروش وارد عمل می‌شوند، آغازگر وفاداری و فروش مکرر هستند. اگر این تیم‌ها چیدمان خوبی نداشته باشند، می‌تواند تجربه مشتری را خراب کند و مشتریان را به سمت رقبا سوق دهند.

 

یکی از مؤلفه‌های اصلی ایجاد نقشه‌های موثر سفر مشتری توسعه پرسونای مشتری است. با بخش‌بندی بازار، می‌توانید پرسونای خرید ایجاد کرده و آن را به نقشه سفر متصل کنید. این‌گونه تجربه‌ی مشتریانی متناسب ارائه می‌دهید و پیشرفت می‌کنید.

 

ترسیم نقشه ی سفر مشتری و تاثیر آن در تجربه سفر مشتری

 

استراتژی‌های مدیریت تجربه مشتری باید شامل تجسم مراحل سفر مشتری باشد.

 

چالش‌های CXM

چهار مانع اصلی برای تجربه مشتریان خوب وجود دارد:

  • داده‌های صدای مشتری کافی نیست: بدون داشتن مجموعه‌ی کاملی از داده‌ها، نمی‌توانید تجربیات مشتری را به‌درستی اندازه‌گیری کنید. وقتی داده‌های کافی نداشته باشید، از مشکلات تجربه ی مشتری بی‌اطلاع می‌مانید.

 

  • فقدان حمایت چندکاناله: اگر نتوانید از کانال‌های ارتباطی با مشتریان برای شنیدن صحبت‌های مشتری‌ها و کمک به آن‌ها استفاده کنید، مشتریان نمی‌توانند خواسته‌ها و نیازهای خود را به شرکت اعلام کنند. تمامی کانال‌های ارتباطی‌تان (مانند ایمیل، شبکه‌های اجتماعی، چت روی وب‌سایت، اپلیکیشن‌های موبایل و غیره) را به دقت بررسی کنید. مشتریانی که خدمات پشتیبانی مناسب دریافت نکنند، به خرید از رقبا متمایل می‌شوند.

 

  • نادیده گرفتن داده‌های کیفی: نظرات افراد را با کمک نظرسنجی‌های متنی جمع‌آوری و تجزیه‌وتحلیل کنید. این‌گونه است که می‌توانید درک عمیق‌تری از مسائل مربوط به تجربه مشتری داشته باشید. داده‌های کیفی در تشخیص نیازهای مشتری بهتر عمل می‌کنند. علاوه بر این داده‌های کیفی می‌تواند ایده‌های جدیدی برای بهبود کلی تجربه مشتری ایجاد کند

 

  • ارتباطات داخلی ضعیف: یک تیم CX باید سفر مشتری را تحلیل کند، برنامه‌ی صدای مشتریان بسازد و داده‌های صدای مشتری برای ایجاد تجربه بهتر گرداوری کند. اگر مدیران CX نتوانند این اطلاعات را به درستی بین بخش‌های فروش، بازاریابی و پشتیبانی مشتری و مدیران ارشد توزیع کنند، این سیستم‌ها به‌درستی عمل نمی‌کنند.

 

تکنیک‌ها و استراتژی‌های مدیریت تجربه ی مشتری

 

مدیریت تجربه مشتریان
برای مدیریت تجربه مشتری در طول سفر مشتری به موارد زیر نیاز دارید:

 

  • تولید محتوا: حمایت از تحقیقات و تولید محتوای مناسب بازاریابی و فروش، ارزش‌های لازم را برای مشتری فراهم می‌کند. شخصی‌سازی محتوای منتشر شده برای مشتری را نیز در نظر بگیرید. برای بهبود ارتباط و تعامل با مشتری باید همه‌چیز را شخصی‌سازی کنید؛ از ایمیل‌ها و پیام‌های متنی گرفته تا محتوای وب‌سایت و اپلیکیشن‌ها.

 

  • ارزیابی احساسات مشتری. تیم‌های CX باید داده‌های صدای مشتری را در طی سفر مشتری جمع‌آوری کنند تا نقاط نیازمند بهبود شناسایی شود. فقط داشتن این داده‌ها کافی نیست. باید از ابزارها و تکنیک های تحلیل احساسات مشتری برای درک نیازهای مشتری استفاده کنید.

 

  • ایجاد پرسونای مشتری و بخش‌ بندی بازار: گروه‌های مختلف مشتریان نیازهای متفاوتی دارند. برندها باید از طریق شناسایی و پیش‌بینی نیازهای خاص مشتریان، تجربه‌ای سازگار و جذاب برای آن‌ها ایجاد کنند.

 

  • سرمایه‌گذاری در برنامه‌های وفاداری مشتریان: مشتریان همیشگی می‌خواهند جوایز و امتیاز دریافت کنند. و برنامه‌های وفاداری مشتری این امتیاز را در اختیار آن‌ها می‌گذارد. یک برنامه‌ی وفاداری خوب، درآمدتان را به طور چشم‌گیری افزایش می‌دهد.

 

  • ارزیابی نقاط تماس مشتریان: مهم است که بدانید مشتریانتان کجا تصمیم به خرید می‌گیرند و چه زمانی به سراغ رقبا می‌روند. این‌گونه می‌توانید تجربه مشتری خود را به‌طور مداوم اصلاح کنید.

 

  • تحلیل داده‌های مشتری: مدیران ارشد CEM باید با ابزارهای تجزیه و تحلیل مشتری داده‌های صدای مشتری را بررسی کنند. این‌گونه می‌توانند کسب‌وکار خود را بر اساس بازخورد مشتریان بهبود ببخشند.

 

تفاوت های CRM با CEM

مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مدیریت تجربه مشتریان (CEM)
تعریف CRM: اقدامات، استراتژی‌ها و تکنولوژی‌هایی که یک شرکت برای مدیریت و تحلیل تعاملات مشتریان و داده‌های چرخه عمر مشتری استفاده می‌کند.

*

CRM خدمات مشتریان را بهبود می‌بخشد، به حفظ مشتری کمک می‌کند و میزان فروش را افزایش می‌دهد.

*

با CRM می‌توانید داده‌های مشتریان را از کانال‌های مختلف شامل وب‌سایت شرکت، تماس‌های تلفنی، گفتگوی زنده، ایمیل مستقیم، ابزارهای بازاریابی و شبکه‌های اجتماعی گردآوری کنید

*

تمامی اطلاعات شخصی مشتریان، تاریخچه خرید، ترجیحات و علایق آن‌ها توسط کارمندانی که با مشتریان در ارتباط هستند، در CRM ذخیره می‌شود.

*

CRM اطلاعات و اسناد مشتریان را به‌صورت منسجم داخل یک پایگاه داده جمع‌آوری می‌کند، بنابراین کاربران می‌توانند به‌راحتی به آن دسترسی داشته باشند.

*

کارکردهای دیگر CRM: هوش مصنوعی، روش‌های تحلیلی، مکان‌یابی جغرافیایی، بازاریابی، نیروی فروش، مرکز تماس، اتوماسیون گردش کار و همین‌طور مدیریت نیروی انسانی و مدیریت سرنخ‌ها

تعریف CX: تفکرات و احساسات مشتری بعد از تعامل با شرکت، برند، محصول یا خدمات آن

*

CEM عبارت است از مجموعه فرایندهایی که برای ردیابی، نظارت و سازمان‌دهی تعاملات بین مشتری و شرکت طی چرخه عمر مشتری صورت می‌گیرند

*

CX می‌تواند تمامی جنبه‌های سفر مشتری بهبود ببخشد. CRM فراتر از نرخ تبدیل و فروش عمل می‌کند و تمامی داده‌ها و کانال‌ها را شامل می‌شود.

*

CXM به دید کاملی از مشتری، داده‌های یکپارچه و به‌روز و ابزارهای تحلیل داده نیاز دارد تا با روش‌هایی شخصی‌سازی‌شده‌ میزان فروش را افزایش دهد.

*

چهار مرحله اصلی در یک استراتژی CX موفق: درک نیاز مشتری، ایجاد چشم‌انداز از مشتری، توسعه ارتباطات احساسی و جمع‌آوری بازخوردهای مشتری

*

فروشندگان مطرح نرم‌افزارهای CRM/CX در حال ساخت نرم‌افزارهایی هستند که تجربه‌ی مشتری را شخصی‌سازی می‌کنند.

 

نرم افزار مدیریت تجربه مشتری

استراتژی مدیریت تجربه مشتری بدون فناوری‌های مناسب برای پشتیبانی آن، کامل نمی‌شود. در ادامه فناوری های اصلی مرتبط با مدیریت تجربه مشتری را درج کرده‌ایم.

بسیاری از فروشندگان نرم‌افزارهای فضای ابری، مانند Salesforce، Microsoft، Oracle و SAP، پلتفرم‌های جامعی را ارائه می‌دهند. این پلتفرم‌ها بر چهار عنصر اصلی متمرکزشده‌اند:

  • CRM: نرم‌افزار CRM اصلی‌ترین ابزار تیم فروش و بازاریابی است و امکان دسترسی و مدیریت اطلاعات مشتریان را فراهم می‌کند. این نرم‌افزارها می‌توانند تمامی داده‌ها را از کانال‌ها و نقاط تماس مختلف جمع کرده و از تکرار اطلاعات جلوگیری کنند.

 

  • اتوماسیون بازاریابی: نرم‌افزارهای اتوماسیون بازاریابی بازده فعالیت‌های بازاریابی را افزایش می‌دهند و فرایندهای تکراری را حذف می‌کنند. ابزارهای مدیریت سرنخ، بخش‌بندی مشتریان و مدیریت کمپین بازاریابی، تنها چند نمونه از ابزارهای اتوماسیون بازاریابی هستند.

 

  • تجارت الکترونیک: پلتفرم‌های تجارت الکترونیکی شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا یک ویترین فروشگاه آنلاین با قابلیت‌هایی مانند امکان پرداخت، کاتالوگ محصولات و فرایند پرداخت ایجاد کنند.

 

  • خدمات مشتری: اکثر پلتفرم‌های CXM، با ارائه‌ی تعاملات چندکاناله، ارتباط تیم‌های خدمات مشتری با مشتریان را افزایش می‌دهند. برخی از پلتفرم‌ها خدمات سلف‌سرویس هم ارائه می‌دهند و به مشتریان کمک می‌کنند تا در صورت لزوم، مشکلات خود را از طریق چت باکس، مستندات محصولات و گزینه‌های دیگری حل کنند.

 

برخی از شرکت‌های دیجیتال در یک بخش قوی و در بخش‌های دیگر ضعیف هستند. به عنوان مثال شرکت Adobe در بخش بازاریابی، آنالیز مشتری و تجارت الکترونیک قوی است، اما CRM ارائه نمی‌دهد. به همین دلیل است که در اکثر مواقع برای تهیه‌ی نرم‌افزارهای موردنیاز، باید به بیش از یک شرکت متصل باشید.

 

برخی از شرکت‌ها می‌توانند تکنولوژی‌های تجربه مشتری اختصاصی خود را بر پایه‌ی نرم‌افزارهایی که قبلاً استفاده می‌کردند، بسازند. به‌عنوان‌مثال، یک شرکت تولیدی که زنجیره تأمین بین‌المللی و توزیع‌کنندگان خود را با یک سیستم SAP ERP ردیابی می‌کند، می‌تواند ابزارهای تجربه مشتری را با SAP ادغام کند. چنین کاری از شروع دوباره بسیار ساده‌تر است.

 

cem چیست
سایر ابزارهای مهم تجربه مشتری عبارت‌اند از:

۱٫ موتورهای شخصی‌سازی‌شده: موتورهای شخص سازی (Personalization engines)، ابزارهای نوین تجربه‌ی مشتری هستند. این ابزارها می‌توانند ارتباطات با مشتریان را برای هر فرد، شخصی‌سازی کنند. استراتژی‌های شخصی‌سازی این چنینی از تکنولوژی‌های جدیدی مانند بازاریابی موبایلی، خدمات در محل و غیره تشکیل می‌شوند. با استفاده از چنین امکاناتی می‌توانید موقعیت مشتریان را شناسایی کنید و تلاش‌های بازاریابی‌تان را در کوتاه‌ترین زمان به ثمر برسانید. این داده‌ها به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا اطلاعات مفیدی را در اختیار مصرف‌کنندگان قرار دهند. به‌عنوان‌مثال، یک استادیوم ممکن است از خدمات مبتنی بر مکان برای اطلاع‌رسانی به مخاطبان خود در مورد اینکه کدام غرفه نزدیک و خلوت‌تر است، استفاده کند. شخصی‌سازی برای همه شرکت‌ها مهم است، اما بیشتر برای شرکت‌هایی کاربرد دارد که بیش از ظرفیت نیروی انسانی‌شان مشتری دارند. چنین شرکت‌هایی با استفاده از موتورهای شخصی‌سازی، پیام‌ها و پیشنهاد‌هایشان را بهبود می‌دهند.

 

۲٫ ابزارهای اتوماسیون: هوش مصنوعی می‌تواند CX را در زمینه‌هایی غیر از بازاریابی هم بهبود بخشد. ابزارهای اتوماسیون هوش مصنوعی می‌توانند برای مدیریت تجربه مشتری و انجام سریع وظایف سطح پایین مفید واقع شوند. در نتیجه کارمندان بخش‌های اجرایی می‌توانند بر حل مسائل پیچیده‌تر تمرکز کنند.

 

۳٫ نرم‌افزار مرکز تماس: مراکز تماس می‌توانند تمامی تماس‌های خروجی و ورودی‌ها را اداره کنند. اما نرم‌افزارهای مدرن مرکز تماس فراتر از این‌ها هستند، این ابزار تجزیه‌وتحلیل گفتار، گزارش پیشرفته و مسیریابی تماس‌ها را با هم ادغام می‌کند.

 

۴٫ نرم افزار صدای مشتری: نرم‌افزار VoC داده‌های مشتریان را از تمام کانال‌ها استخراج کرده و با مرکز تماس شرکت و تعاملات دیجیتالی ادغام می‌کند. این‌گونه می‌توانید نمای ظریفی از احساسات و بازخورد مشتریان را ایجاد کنید.

 

۵٫ تحلیل عاطفی: این ابزارها میزان رضایت مشتری و سودمندی تعاملات را می‌سنجند. نرم‌افزار تحلیل عاطفی به تجزیه‌وتحلیل موفقیت عملیات‌های مرتبط می‌پردازند.

 

۶٫ مدیریت دانش: این سیستم‌ها هم ابزارهای مهمی برای ارائه‌ی خدمات یکپارچه هستند. نمایندگان فروش می‌توانند از سیستم‌های مدیریت دانش برای جستجوی اطلاعات محصول و تعامل مشتریان با سایر محصولات استفاده کنند. به علاوه می‌توانند این اطلاعات را با داده‌های مشتریان و اطلاعات موجودی انبار ترکیب کنند تا اطلاعات حساب، آموزش محصول و موجودی را در اختیار مشتریان قرار دهند.

 

نتیجه‌گیری

به مجموعه‌ای از فرایندهای تجاری که برای ثبت و بررسی تعاملات مشتریان مورد استفاده قرار می‌گیرد، مدیریت تجربه مشتری (CXM) می‌گویند.

با ۱۰۴اسلاید تخصصی

دانلودوخرید۳۵۰۰۰تومان

 

جهت خرید مقاله کلیک کنید

آخرین مطالب

درباره ما

سایت پژوهش کارا در راستای ارائه خدمات علمی و مشاوره ای و با رویکرد مشارکت جویانه ایجاد شده است و هدف آن خدمات متناسب با نیاز سروران گرامی اعم از ؛ دانشجویان ، استادان راهنما ، فعالان کسب و کارهای بزرگ ،متوسط و کوچک می باشد.

آمار

ارتباط با ما

آدرس : تبریز – شهرک شهید یاغچیان

تلفن : 09144067323 – 09142183819

ایمیل : gaffarim3@yahoo.com

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

۷ روز هفته، ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.
جهت خرید مقاله کلیک کنید