استراتژی هوش بازاریابی و نقش آن در افزایش فروش و مزیت رقابتی شرکت ها
هوش بازاریابی
مفهوم هوش به عنوان قسمتی از اسـتراتژی بازاریـابی بـا افـزایش قـدرت رقـابتی شـرکت وپردازش برنامه های استراتژیک آن، به مفاهیم بازاریابی اضافه شـده اسـت( جـوهری و اسـتفنز،۲۰۰۶). هوش بازاریابی هنری است که سازمانهای مختلف به آن احتیاج دارند. دستیابی بـه هوش بازاریابی تنها با استفاده همزمان از علم و هنر میسر است. هوش نه تنها قابلیت فردی، بلکه قابلیتی سازمانی است که از محیط سازمان کسب می شود. هوش بازاریـابی، آمیختـه ای از سـه مقوله فرد، سازمان و محیط.
تا کنون تعاریف مختلفی از هوش بازاریابی ارائه شده است؛ ازجملـه آن، تعریـف کـاتلر ازهوش بازاریابی است: اطلاعات هر روزه در مورد تغییرات در محـیط بازاریـابی کـه مـدیران درآماده سازی و تطبیق برنامه های بازاریابی کمک می کند (پری پـوراس و همکـاران۲ ،۲۰۰۵) . آقای جافه ( به عنوان کسی که بیشترین فعالیت را در این بحث انجام داده است) هوش بازاریابی را جمع آوری اطلاعات از محیط بیرون و مجموعه فعالیتهای درون شرکت می دانـد (سـانگ وجف ،۲۰۰۹).
به نظر نویسندگان با توجه به مفهومی که در واژه هوش وجود دارد، هـوش بازاریـابی یـک توانایی در فرد یا سازمان است که به مدیران ارشد برای دستیابی به استراتژی، برنامه، هدف و یا حتی چشم انداز سازمان کمک شایانی می کند، در واقع سیستم هـوش بازاریـابی مشـخص مـی کند که چه نوع هوشی مورد نیاز است و آن را از محیط دریافت مـی کنـد و در اختیـار سـازمان قرار می دهد (تان واحمد ،۱۹۹۹).
در مقالات و کتب مختلف، هوش در سه حوزه مطرح می شود: هوش بازاریابی، هوش رقبا و هوش کسب و کار. باید دقت داشت که هوش بازاریابی چیزی فراتر از هوش رقبا و کسب و کار است؛ اما در بعضی از مطالعات این سه به صورت یک سیکل نشان داده می شود. این بدین معناست که این سه می توانند لازم و ملزوم یکدیگر باشند (رایت ،۲۰۰۶). بسیاری از اطلاعات هوش رقبا، می تواند در هوش بازاریابی استفاده شود تا به عنوان یـک ورودی بـرای آن، بتـوان یک پروسه پویـای طراحـی بـازار را تـدوین کـرد. بنـابراین هـوش بازاریـابی مـی توانـد شـامل اطلاعات مربوط به محیط کلان، محیط بازار، مشتریان، رقبـا و عملکـرد گذشـته یـک سـازمان درباره آمیخته بازاریابی باشد (بارتلت ، گشال و کاتلر،۲۰۰۱).
هوش بازاریابی را می توان از منابع مختلفی ازجمله مجلات، نشریات بازرگانی، صـحبت بـا مشتریان، تامین کنندگان و توزیع کنندگان، همچنین با صحبت با مدیران دیگر شـرکت ها کسـب کرد (کالف و رایت ،۲۰۰۸).
مشخصات هوش بازاریابی
با توجه به مباحث عنوان شده و درجه اهمیـت هـوش بازاریـابی بـرای سـازمان، بـه منظـور اجرای موفقیت آمیز و استفاده صحیح از این مفهوم، ابتدا باید مشخصاتو ویژگی های هـوش بازاریابی شناخته شود. این مشخصات عبارتند از:
ارتباط داشتن: هوش باید برای تصمیم گیرندگان اصلی اطلاعات مهم مربوط بـه موقعیـت را بدهد و از ارائه اطلاعات نامرتبط و اطلاعاتی که اهمیت کمی دارند، اجتناب کند.
قابل استفاده بودن: هوش باید در قالبی مناسب، قابل درک و قابـل اسـتفاده بـرای مـدیران باشد تا در آنها انگیزه لازم را ایجادکند و اطلاعات را بگونه ای ارائه کنـد تـا مـدیران قـادر بـه استفاده از آن در حوزه های مختلف باشند.
زمان: هوش باید در زمان مناسب به دست گیرنده برسد تـا بتوانـد تصـمیمات مـوثر اتخـاذ کند. همچنین امنیت آن باید مد نظر باشد به این معنـی کـه اطلاعـات حاصـل از سیسـتم هـوش بازاریابی به دست رقبا و افراد خارج از سازمان نیفتد (فاهی ،۲۰۰۷).
صحت و دقت: هوش باید واقعا صحیح باشد، تجزیه و تحلیل هـا بدرسـتی و بـا دقـت و بـاتوجه به جوانب مختلف انجام شده باشد، گیرنده اطلاعات بایـد بـه فرسـتنده اطلاعـات اعتمـاد داشته باشد و نهایتا هوش باید بالاترین کیفیت را داشته باشد.
کامل بودن: هوش باید حتی الامکان شامل تمام رویدادها و حالات ممکن باشد، بـه طـورصحیح تحلیل شود و برای تصمیم گیرنده واضح و روشن باشد.
اهداف: هوش باید بدون گرایش و انحراف باشـد، دیـدگاه شخصـی بایـد بـه عنـوان نظـرشخصی مشخص شود و براهداف سازمانی متمرکز باشد(هاستر ،۲۰۰۵).
هوش بازاریابی
هوش بازاریابی
هوش بازاریابی مفهوم هوش به عنوان قسمتی از اسـتراتژی بازاریـابی بـا افـزایش قـدرت رقـابتی شـرکت و پردازش برنامه های استراتژیک آن، به مفاهیم بازاریابی اضافه شـده اسـت.
هوش بازاریابی هنری است که سازمانهای مختلف به آن احتیاج دارند. دستیابی بـه هوش بازاریابی تنها با استفاده همزمان از علم و هنر میسر است.
هوش نه تنها قابلیت فردی، بلکه قابلیتی سازمانی است که از محیط سازمان کسب می شود.
امیخته های هوش بازاریابی
هوش بازاریـابی، آمیختـه ای از سـه مقوله فرد، سازمان ومحیط. تا کنون تعاریف مختلفی از هوش بازاریابی ارائه شده است؛ ازجملـه آن، تعریـف کـاتلر از هوش بازاریابی است: اطلاعات هر روزه در مورد تغییرات در محـیط بازاریـابی کـه مـدیران در آماده سازی و تطبیق برنامه های بازاریابی کمک می کند. به عنوان کسی که بیشترین فعالیت را در این بحث انجام داده است هوش بازاریابی را جمع آوری اطلاعات از محیط بیرون و مجموعه فعالیتهای درون شرکت می دانـد.
مفهوم هوش بازاریابی
به نظر نویسندگان با توجه به مفهومی که در واژه هوش وجود دارد، هـوش بازاریـابی یـک توانایی در فرد یا سازمان است که به مدیران ارشد برای دستیابی به استراتژی، برنامه، هدف و یا حتی چشم انداز سازمان کمک شایانی می کند، در واقع سیستم هـوش بازاریـابی مشـخص مـی کند که چه نوع هوشی مورد نیاز است و آنرا از محیط دریافت مـیکنـد و در اختیـار سـازمان قرار می دهد.
در مقالات و کتب مختلف، هوش در سه حوزه مطرح می شود: هوش بازاریابی، هوش رقبا و هوش کسب و کار. باید دقت داشت که هوش بازاریابی چیزی فراتر از هوش رقبا و کسب و کار است؛ اما در بعضی از مطالعات این سه به صورت یک سیکل نشان داده می شود. این بدین معناست که این سه می توانند لازم و ملزوم یکدیگر باشند .
موفقیت هوش بازاریابی
بسیاری از اطلاعات هوش رقبا، می تواند در هوش بازاریابی استفاده شود تا به عنوان یـک ورودی بـرای آن، بتـوان یک پروسه پویـای طراحـی بـازار را تـدوین کـرد . بنـابراین هـوش بازاریـابی مـی توانـد شـامل اطلاعات مربوط به محیط کلان، محیط بازار، مشتریان، رقبـا و عملکـرد گذشـته یـک سـازمان درباره آمیخته بازاریابی باشد.
هوش بازاریابی را می توان از منابع مختلفی ازجمله مجلات، نشریات بازرگانی، صـحبت بـا مشتریان، تامین کنندگان و توزیع کنندگان، همچنین با صحبت با مدیران دیگر شـرکتها کسـب کرد.
هوش بازاریابی شامل منبع اطلاعاتی و روندهایی می شود که برای کسب اطلاعات از محیط کسب و کار برای اتخاذ تصمیم های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. این اطلاعات می تواند از منابع داخلی یا منابع خارجی تامین شوند. این اطلاعات اغلب مرتبط با عوامل مخالف سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیک، اجتماعی و فرهنگی می باشد. این اطلاعات همچنین می تواند شامل اطلاعاتی در رابطه با حوزه جمعیت شناختی مصرف کننده و رقبا هم باشد. مدیران شرکت های کوچک معمولا اطلاعات هوش بازاریابی را یا خودشان جمع آوری می کنند یا از طریق آژانس های مختلف تحقیقاتی دولتی یا غیر دولتی به دست می آورند.
گزارشات بازار
شرکت ها کوچک اغلب تمایل دارند بدانند که در بازارهای مختلف چه جایگاهی دارند و فعالیت های آنها چه نتایجی در بر داشته است. بنابراین ممکن است برای بدست آوردن گزارش های مختلف در به سراغ منابع دست دوم یا همان شرکت های تحقیقات بازار مراجعه کنند. یکی از مهمترین مؤلفه های اطلاعات بازار سهم بازار می باشد که به شرکت اعلام می کند چه درصدی از بازار را چه نظر حجم محصولات مصرفی و چه از لحاظ هزینه انجام شده از طرف مصرف کننده در آن در کنترل وی می باشد. مالکان کسب و کارهای کوچک از این دست اطلاعات همچنین به این نتیجه می رسند که آیا فرصت و امکانی برای رشد در برخی از بازارهای بخصوص برای آنها وجود دارد یا خیر؟
اطلاعات رقابتی
نوع دیگری از هوش بازاریابی شامل اطلاعات رقابتی می شود. مالکان کسب و کار اغلب از گزارش های صنعت، مقالات، روزنامه ها و مشاهدات شخصی به منظور مطالعه شرایط رقبای خود استفاده می کنند. این مدیران همچنین ممکن است بروشور های رقبای خود را برای کسب اطلاعات جمع آوری کنند یا به بررسی وبسایت آنها بپردازند. این دست از اطلاعات تنها برای کسب اطلاع درباره سرمایه گذاری های رقبا، تغییرات سازمانی و استراتژی های آنها و برنامه ریزی برای آینده مناسب می باشد. یا حتی ممکن است برای کسب این دست از اطلاعات اقدام به خرید محصولات رقبا و بررسی ویژگی های مختلف آنها از نظر فن آوری و . . . بکنند.
پایگاه های داخلی داده
مدیران بازاریابی همچنین از هوش بازاریابی که از طرف مشتریان به دست می آورند نیز استفاده می کنند. این دست از اطلاعات در مقیاس هوش بازاریابی چیزی بسیار فراتر از نام، آدرس و آدرس ایمیل مشتریان می باشد. به عنوان مثال، یک مدیر بازاریابی ممکن است مجموعه ای از اطلاعات جزئی در رابطه با مشتریان کلیدی، شامل متوسط سن، متوسط درآمد، تحصیلات و میزان هزینه کرد آنها در هر بار مراجعه برای خرید را در اختیار داشته باشند. این مدیران از این اطلاعات می توانند برای ایجاد پروفایل هایی برای مشتریان و حتی برنامه ریزی برای جلب مصرف کننده گانی که جزء مشتریان فعلی آنها نیستند استفاده کنند.
استفاده از هوش رقابتی
شرکت های کوچک اغلب از هوش رقابتی برای انجام تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدید های (SWOT) شرکت ها و مقایسه نتایج با نقاط قوت قوت و ضعف رقبای کلیدی خود استفاده می کنند و سپس اطلاعات حاصل را برای تشخیص فرصت های موجود در بازار به کار می برند. به عنوان مثال، یک شرکت ارائه دهنده خدمات لوله کشی ممکن است از این اطلاعات برای داشتن کانال های توزیع گسترده تر در بازار بهره ببرد. سپس ممکن است از آن کانال های توزیع، شامل نمایشگاه محصولات و خدمات و فروشگاه های خرده فروشی، جهت قرار دادن بیشتر محصولات خودشان در دید مشتری استفاده کنند. بطور مشابه یک شرکت کوچک که در زمینه خدمات مشتری از قدرت و توانایی خوبی برخوردار است این توانایی خود را ممکن است بطور برجسته بر روی وبسایت ها، بروشورها و دیگر محتوای چاپی خود انعکاس دهد.
هوش بازار مجموعهای از فعالیتها را توضیح میدهد که با استفاده از منابع اطلاعاتی موجود، نمایی از بازار ارائه مینماید که شرکت به کمک آن درک میکند چه اتفاقاتی در بازار رخ میدهند، چه مسائلی وجود دارند، رقبا چه کارهایی انجام میدهند، مشتریها یا مصرفکنندگان چه کاری انجام میدهند (برای مثال شبکههای اجتماعی)، و پتانسیلهای احتمالی بازار برای محصولات یا خدمات جدید، با توجه به فعالیتها و پاسخهای پیشین چیست؟
بهطور کلی با توجه به منبع دادهها میتوان هوش بازار را به دو حوزه تقسیم کرد:
- هوش بازار مبتنی بر دادههای بیرونی؛
- بررسی شبکههای اجتماعی؛
- هوش بازار مبتنی بر دادههای درونی.
دو دستهی آخر با عنوان کلانداده بازتعریف شدهاند. اما از هوش بازار برای اشاره به جمعآوری و بررسی اطلاعات بیرونی مانند تحلیل گزارشها، دادههای مالی رقبا، بررسی نشریات یا شبکههای اجتماعی نیز استفاده میشود. در هوش بازاریابی توجه از اطلاعات داخلی، که چشماندازی از بازار و رفتار مشتریها فراهم میکنند، برداشته شده است و بیشتر به سمت منابعی مانند پایگاههای داده، فهرست مشتریهای بالقوه، فعالیتهای وبسایت، تاریخچهی تراکنشها، کارتهای وفاداری و غیره سوق داده شده است.
هوش بازار براساس دادههای بیرونی
هوش بازار براساس دادههای بیرونی، بهطور معمول با بررسی منابع اطلاعاتی ثانویه به دست میآید، که معمولا از طریق تحقیقات ثانویه و انجام فرایند بررسی پیوسته یا شبهپیوسته انجام میشود. اغلب، این کار به معنی منبعیابی و تحلیل دادههای منتشرشده بهمنظور ساخت تصویری از بازار و پاسخ به پرسشهای تجاری خاص است. برای مثال پتانسیل بازار چقدر است، برنامهی احتمالی آیندهی رقبا چه خواهد بود، مشتریها چه قیمتهایی پرداخت خواهند کرد، بهترین راه برای ورود به بازار چیست؟
نکتهی کلیدی برای موفقیت در تحقیقات ثانویه، برخورداری از توانایی دنبال کردن منابع اطلاعاتی و تحلیلگر ماهری است که بتواند نه تنها دادهها، بلکه داستان پشت دادهها را نیز بخواند. برای مثال تشخیص بدهد که رقبای شما چه کسانی هستند و جایگاه آنها را در بازار، در مقایسه با جایگاه شما تحلیل کند و نقاط ضعف و قوت و نشانههای توسعهی جدید را پیدا کند یا کانالهای شرکای بالقوه یا مکانهای جدید را برای تأسیس دفتر تشخیص بدهد. متخصصان هوش بازار میتوانند چیزهایی را که به چشم دیده نمیشوند و در دادهها به آنها توجه نشده است پیدا کنند. آنها همچنین مهارت خوبی در استفاده از دادههای جزئی، مانند گزارشهای مالی دارند تا عملکرد کلی را ارزیابی کنند. برای مثال آیا افزایش درآمد بهخاطر رشد قیمتها بوده است یا افزایش میزان فروش.
بسیاری از شرکتها برای کمک به هوش بازار درونی یا تحلیل بازار، از منابع بیرونی مانند اتاقهای تحلیل استفاده میکنند که نه تنها دادهها را فراهم میکنند، بلکه براساس ارتباطشان با تأمینکنندهها و دیگر شرکتها، تفسیر و توصیهای نیز درخصوص تصویر کنونی بازار ارائه مینمایند. بسیاری از اتاقهای تحلیل، همچون کارگزاری میان تأمینکنندهها عمل میکنند که گردآوری اطلاعات و به اشتراک گذاشتن آنها را بهصورت گسترده انجام میدهند. اتاق تحلیل در برخی از صنایع، میتواند دادههای دقیق و گستردهای داشته باشد، مانند بررسی خرده فروشی.
هوش رقابتی
یکی از اَشکال خاص هوش بازار، هوش رقابتی است. این کار بهصورتی مستمر انجام میشود و شامل جمعآوری اخبار، اسناد و دیگر اطلاعات مربوط به مشتری از منابع مختلف است. این موارد شامل جمعآوری اطلاعات مربوط به جایگاه بازار و پیامهای بازار، مشتریها یا قراردادهای اصلی، اندازه و ساختار کسبوکار و مسائلی مانند قیمتگذاری یا ساختار ایدهآلِ معمولِ معاملات میشود. به عنوان مثال این کار ممکن است که شامل جمعآوری اطلاعات مربوط به چک کردن قیمت یا جزئیات مربوط به کمپینهای تبلیغاتی یا پیشنهادهای ویژهی فروش و یا بررسی کانالهای جدید کسب اطلاعات دربارهی محصولات یا تکنولوژیهای جدید (برای مثال پتنتها) باشد. اگرچه هوش رقابتی را میتوان بهصورت پروژهای مقطعی انجام داد، اما درواقع بهعلت ماهیت پیوستهاش بیشتر به ایجاد ساختارهایی برای فراهم کردن اطلاعات مرتبط با رفتار رقبا مورداستفاده قرار میگیرد. به این ترتیب میتوان از رقبا بازخورد گرفت و آنها را بررسی کرد نه اینکه صرفا اطلاعات مقطعی خاصی از آنها به دست آورد. نکتهی کلیدی این است که به دلایل قانونی و اخلاقی، تحقیق دربارهی رقبا نباید به هر شیوهای انجام شود (برای مثال ارائهی اطلاعات نادرست)؛ و باید بر منابع اطلاعاتی که منبع باز هستند مبتنی باشد.
برای هوش رقابتی میتوان از منابع دادهی اولیه، مانند بازخورد گرفتن از تیمهای فروش، کانالهای تأمینکنندگان، توزیع یا بازخوردهایی مبتنی بر تحقیقات مستقیم پیروزی-شکست که معمولا برای بررسی عملکرد مزایدهها به کار میرود نیز استفاده کرد.
بررسی شبکههای اجتماعی
هوش بازار میتواند بهشکل فزایندهای شامل جمعآوری اطلاعات از مطالب اینترنتی، توییتها و دیگر شبکههای اجتماعی باشد. این نوع «هوش بازار» میتواند با برخی از شیوههای تحقیق بازار و بررسی روابط عمومی همپوشانی داشته باشد. برای برخی از شرکتها حجم مطالب (کلانداده) در چندین زبان و چندین حوزه بررسی میشود تا روی آنها تحلیل احساسات انجام شود. برای مثال شبکههای اجتماعی میتوانند اطلاعات خوبی دربارهی احساسات بازار به محصولی که بهتازگی معرفی شده است و همچنین جزئیات بسیار دقیق و توصیههایی برای بهبود محصولات یا خدمات ارائه دهند. اما بخش زیادی از این بررسیها، به عنوان بخشی از ارتباطات یا کمپین روابط عمومی، به بررسی اعتبار میپردازد تا به شرکتها هشدار بدهد که نسبت به نظرات منفی یا مسائلی که از طریق شبکههای اجتماعی عمومی شدهاند هشیار باشند.
از نظر داده واضح است که منابع دادهی بسیار زیادی وجود دارد و لازم است که ابزارهای IT در مقیاس وسیع برای بررسی شبکههای اجتماعی وجود داشته باشند تا مانند یک موتور جستجو دادههای بیشتری را از سایتهای مختلف جمعآوری کنند و سپس این دادهها را تحلیل کنند تا اطلاعات سودمندی به دست آورند. جمعآوری داده، برخی از مسائل اخلاقی را نیز با خود به همراه میآورد، برای مثال بهویژه در برخی از حوزههای حقوقی مانند اروپا برخی از مکالمات، خصوصی تلقی میشوند و به شرکتها اجازه داده میشود تا اطلاعات را تنها در چارچوب قانون جمعآوری کنند. البته روشن است که شرایط در آمریکا که همهی اطلاعات حوزهی عمومی را میتوان بهشکلی رایگان در کسبوکار استفاده کرد، متفاوت است.
نسبت به چگونگی بررسی این شبکهها نیز باید مراقب باشید، چرا که نمیتوان همهی سایتها را بررسی کرد (برخی از سایتها مانند فیسبوک اجازهی این کار را به شما نمیدهد) و ممکن است که سایتهای قابل بررسی نیز نشاندهندهی بخش فعال و مشتاق بازار نباشند و درنتیجه دیدگاه کل بازار را بهخوبی نمایش ندهند. به ساختار بحثهای آنلاین نیز باید توجه کرد. برای مثال زمانی که نسبت به یک موضوع اختلافنظر وجود دارد، در مقایسه با زمانی که اتفاقنظر وجود دارد، نظرات بیشتری شنیده میشود. اگرچه مکالمات آنلاین نمیتوانند نشاندهندهی همهی نظرات باشند، اما این احتمال وجود دارد که آنها شامل جهتدهندههای فکری مهم باشند یا بر آنها تأثیر بگذارند. به این دلیل است که توصیه میشود تا چگونگی ترجمهی احساسات آنلاین نسبت به شیوههای تحقیق بازار، با دقت بررسی شوند.
هوش بازار براساس دادههای درونی
درحالی که بخش بیشتر هوش بازار به جمعآوری اطلاعات از بیرون مبتنی است، با استفادهی بهتر از اطلاعات موجود مانند پایگاه دادهی مشتریها، تحلیل وبسایت و آزمودن بازار میتوان چشمانداز بسیار خوبی به دست آورد. این حوزه با عنوان تحلیل «کلانداده» شناخته میشود. برای مثال با تحلیل پایگاه داده ممکن است معلوم شود که شما در چه مکانهایی امکان فروش متقابل یا فروش کالای گرانتر را دارید یا متوجه شوید که کدام مشتریهای شما سودآوری بیشتری دارند. تحلیل پایگاه داده معمولا شامل دنبال کردن تازگی، تناوب و ارزش خریدها، پیدا کردن بخش پاراتو و تقویت فهرست پایگاه داده با دادههای بیرونی بهمنظور تشخیص الگوهای خرید است.
اطلاعات پایگاه داده تنها منبع اطلاعاتی ما نیستند. وبسایت شما نیز ممکن است که حاوی اطلاعات بسیار باارزشی دربارهی اینکه چه کسانی بهدنبال محصولات یا خدمات هستند باشد. تحلیل ترافیک وبسایت به شما کمک میکند تا مشخص کنید که چه مشتریهایی بهدنبال شما هستند و چرا؟ و سپس میتوانید از آنها به همراه تبلیغات و تنوع بخشیدن به صفحهی وبسایت استفاده کنید تا اقدامات مستقیمی برای بهبود و افزایش اثربخشی بازاریابی صورت دهید.
چالشی که در اینجا وجود دارد افزایش فزایندهی حجم اطلاعاتی است که بهطور بالقوه در دسترس هستند (کلانداده). منابع بزرگ داده این پتانسیل را دارند که الگوها و همبستگیهای پنهان میان دادهها را به نمایش بگذارند. پیدا کردن این الگوها از بین پایگاه دادههای بزرگ یک چالش آماری بزرگ است، چرا که هم مدیریت کردن حجم دادهها کار دشواری است و هم استخراج معنا از روابط نامحدودی که میان دادهها برقرار است، این کار بدون گمراه شدن در بین همبستگیهای غیرواقعی مهارت بالایی میخواهد.
این روزها امید زیادی به تحلیلهای کلانداده وجود دارد، اما اگر از جریان اطلاعات به عنوان ابزاری برای تجربههای بیشتر استفاده شود، ممکن است که اثربخشی بیشتری داشته باشد. این تجربیات شامل آزمودن چیزی در بازار و سپس بررسی واکنش بازار هستند. برای بهبود و اصلاح فعالیتهای بازاریابی، میتوان آزمایشهای آنلاین را در مقیاس کوچک و خیلی سریع انجام داد. برای مثال آزمایشی برای مشخص کردن اینکه کدام پیام تبلیغاتی بهتر است؛ یا طراحی آزمایشی برای بررسی اینکه ترکیب صفحهی فرود چگونه منجر به فروش میشود. این رویکردهای تجربی بهطور مستقیم به بازاریابی الگوریتمی ترجمه میشوند. بازاریابی الگوریتمی درواقع تولید قوانین خودکاری است که ارتباطات و پیامهای مشاهدهشده را مرتب میکنند. درست شبیه به روشی که فهرست توصیههای آمازون یا جستجوی شخصیسازیشدهی گوگل به کار میگیرد.
درنهایت از دانشی که توسط کارمندان نسبت به مشتریها، بازارها و رقبا به دست میآید چشمپوشی نکنید، چرا که معمولا از این منبع اطلاعات استفادهی درستی نمیشود. جمعآوری و انتشار این اطلاعات وارد حوزهی مدیریت دانش مشتری میشود و استفادهی بهتر از دانش مشتریها میتواند به کسبوکارها کمک کند تا روی چیزی که مشتریها میخواهند و میگویند تمرکز بیشتری داشته باشند.
فهرست
تاریخچه مطالعه هوش هیجانی جهت عملکردسازمان
نقش هوش هیجانی درتجارت
۵توانایی استعداد فردی از منظرگلمن و سالوی
هوش تجاری چیست و چه کاربردی دارد؟
استفاده مدیران ازهوش تجاری
اهمیت هوش تجاری برای سازمان ها
راهکارهای هوش تجاری برای موفقیت سازمان ها
تکنولوژی های هوش تجاری
اهداف هوش تجاری
مولفه های هوش تجاری
ضرورت های استقرار هوش تجاری در سازمان ها
مراحل استقرار هوش تجاری
مبنای کار هوش تجاری و قابلیت های آن
چه نوع کسب و کاری می تواند از راهکارهای هوش تجاری بهره ببرد؟
چه افرادی در سازمان از پیاده سازی راهکار هوش تجاری بهره خواهند برد؟
عوامل موثر موفقیت پیاده سازی سیستمهای هوش تجاری-مطالعه موردی پایان نامه
اهمیت و ضرورت پیاده سازی هوش تجاری
نقش هوش تجاری در عملکرد سازمان ها
مطالعه موردی -ارزیابی چشم انداز هوش تجاری در موفقیت مدیریت برند در سازمان ها
مروری بر سیستم هوش تجاری و ضرورت کاربرد آن
عوامل موثر بر هوش تجاری در سازمان ها
ابزارهای هوش تجاری
هوشیاری کارآفرینانه مسیری برای شناسایی فرصت ها
فرصتها و جستجو برای اطلاعات
شکل گیری هوشیاری کارآفرینانه
کاربرد هوش تجاری دراستخراج اطلاعات
کاربرد هوش سازمانی در تحلیل و گزارش گیری
کاربرد هوش تجاری درروش های تحلیلی درسازمان ها
معیارهای سنجش زیر ساخت استقرار هوش تجاری در سازمان
هوش تجاری و تصمیمات کلان سازمانی
کلیات هوش تجاری
ضرورت استفاده از هوش تجاری در سازمانها
فرایند تصمیم گیری مدیران ازمنظر هوش تجاری
اجزا و مهارت های لازم برای ارتقای هوشمندی کسب و کار
نقش هوشمندی در کسب و کارها
اهمیت استراتژیک هوش تجاری در تصمیمات سازمان
تکنیکهای تسهیل تصمیم گیری هوش تجاری
عوامل موثر بر هوش تجاری سازمان
راههای توسعه هوش تجاری جهت رهایی از گزارش دهی سنتی
مزایای سیستم هوش کسب و کار
اجزای اصلی سیستم هوش کسب و کار
هوش راهبردی و لایه های هوشمندی سازمانی
فرایند هوشمند سازی رقابتی
هوش بازاریابی از نیروی فروش و نقش میانی تعهد سازمانی
تفاوت بین هوش رقابتی و هوش بازاریابی چیست؟
تمرکز داده ها
کانون هوش بازاریابی مشتری است.
تمرکز داده های بازاریابی و هوش رقابتی
پیوند هوش ها
یک سیستم هوش بازاریابی
یک سیستم هوش بازاریابی نیازهای مشتری را برآورده می کند
طراحی روندفعلی بازار
نگاه به ارزش های مشتریان
ارزش جامعه
سه مثال از هوش بازاریابی
گزارشات بازار
اطلاعات رقابتی
پایگاه های داخلی داده
هوش تجاری
روش های استفاده از هوش تجاری
سایرتعاریف از هوش تجاری
با۱۶۰ اسلاید تخصصی
دانلود وخرید۷۵۰۰۰تومان