استراتژی بازاریابی داده محور با رویکرد پیش بینی رفتارآینده مشتریان
بازاریابی داده محور چیست؟ افزایش نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی
چطور از طریق بازاریابی داده محور به نرخ بالایی از بازگشت سرمایه در بازاریابی برسیم؟
آیا به بازاریابی داده محور علاقه مند هستید؟
آیا می خواهید بدانید که چگونه داده های بزرگ می تواند به شما کمک کند تا ROI بسیار بالایی را به دست آورید؟
بازاریابی اخیرا تغییری اساسی داشته است.
بازاریابان امروز از منبع قابل اطمینان تری از اطلاعات استفاده می کنند: اطلاعات مشتری
با این حال متاسفانه بسیاری هنوز با رویکرد مبتنی بر داده ها مبارزه می کنند.
بسیاری از ما می پرسند که اطلاعات مرتبط را از کجا پیدا کنیم؟ دیگران از کمبود ابزارها شکایت دارند. آنها نمی دانند چگونه اطلاعات به دست آورند، تحلیل و مقایسه کنند.
خواهید فهمید که:
بازاریابی مبتنی بر داده چیست؟
چگونه برند شما می تواند از داده های بزرگ بهره مند شود
شایع ترین چالش هایی که بازاریابان با داده ها مواجه اند.
ایده بازاریابی داده مبتنی بر داده ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر برسد. بنابراین، ما تلاش کرده ایم تا رویکرد مبتنی بر داده ها را در ساده ترین راه ممکن ارائه کنیم.
بازاریابی مبتنی بر داده چیست؟
چنین بینشی کمک می کند تا استراتژی های شخصی سازی شده بازاریابی را برای بالاترین بازده احتمالی سرمایه (ROI) توسعه دهد.
اما چگونه بازاریابی داده ها با بازاریابی سنتی متفاوت است؟
برای درک تفاوت، ما باید فرض اصلی بازاریابی را بازبینی کنیم.
در ساده ترین شکل، بازاریابی همیشه بر دو هدف تمرکز دارد:
اول، برای کشف نیازها و خواسته های مشتریان. و سپس، استفاده از این بینش برای ارائه آنچه مشتریان برای خرید می خواستند.
بدست آوردن درک عمیق از مخاطبان هدف، سپس شناسایی و پیش بینی نیازهای مشتری، و در نهایت، طراحی استراتژی برای تحویل کالاهایی که امیدواریم که نیاز مشتریان را حل می کند.
تیم های بازاریابی سنتی با استفاده از ترکیب از دو عامل به دنبال دستیابی به این اهداف هستند:
مطالعات بازار موجود در آن زمان و
فرضیه های آنها در مورد مخاطبان هدف.
متاسفانه، این رویکرد اغلب به صورت آزمون و خطا بوده است. شرکت ها مجبور بودند استراتژی های زیادی را برای دستیابی به اهداف خود تست کنند
در مقابل، بازاریابی مبتنی بر داده ها، بازاریابان را قادر می سازد تا در زمان مناسب و با پیشنهاد درست با مشتریان ارتباط برقرار کنند.
اما مزایای استفاده از داده ها فراتر از بهبود ارتباطات است.
تیم های بازاریابی مدرن با استفاده از بینش مشتری به موارد زیر دست می یابند:
شخصی کردن تجربه مشتری
هدف قرار دادن درست سگمنت ها
جذب مشتریان جدید
با داده ها، برندها نیز می توانند استراتژی های خود را در لحظه اندازه گیری کنند و بهبود ببخشند.
بسیاری از فروشندگان مبتنی بر اطلاعات جدید احساس می کنند که ایده جمع آوری اطلاعات مشتریان از بین رفته است.
مزایای استفاده از داده های بزرگ در بازاریابی
تاکنون، ما بحث کردیم که چگونه اطلاعات بزرگ به بازاریابان کمک می کند تصمیمات بهتر بگیرند. تصمیماتی که به نوبه خود نتایج بسیار دقیقتری را ارائه می دهند و سریعتر انجام می شود.
۲/۳ از مارکتر های خفن نظرشون اینه که تصمیماتی که بر اساس داده ها شکل گرفته است به مراتب بهتر از آن هایی است که صرفا غریزی بوده اند.
اما بازاریابان می توانند از داده ها به روش های دیگر نیز بهره مند شوند. مثلا:
۱- داده ها برای به دست آوردن دقیقتر مخاطب هدف کمک می کند.
هر گونه اطلاعاتی در مورد مشتریان به بازاریابان اجازه می دهد تا درک دقیقی از مخاطبان مورد نظر خود به دست آورند.
برای مثال، بینش دریافتی از CRM می تواند توانایی بازاریاب را برای پیش بینی رفتار مشتری افزایش دهد.
نتیجه؟ کمپین های بازاریابی رسیدن پیام درست در زمان درست به مخاطبان را گارانتی می کند.
۲- داده ها توانایی برقراری ارتباط قوی با مشتریان بالقوه را فراهم می کنند
“مقدار زیادی از داده از ترکیب زیادی از رسانه ها، دستگاه ها، سیستم عامل ها و کانال ها به بازاریابان اجازه می دهد تا یک تجربه ی یک به یک به مشتری را در مقیاس وسیع ارائه دهند. اگر اینها به طور قابل اعتمادی مورد استفاده قرار گیرند، یک کسب و کار با یک میلیون مشتری می تواند یک تجربه را به همان اندازه به عنوان یک کسب و کار به دوازده مشتری ارائه دهد”
مثلا داده های کمپین های تبلیغاتی در لحظه به یک بازاریاب کمک می کند تا آن را مطابق با مشارکت مشتری قرار دهد. در نتیجه، آنها می توانند یک کمپین را به طور مداوم با انتظارات مخاطبان مطابقت دهند.
۳- بهترین کانال های تبلیغاتی را کشف کنید
داده نه تنها ترجیحات و اولویت مخاطبان هدف را مشخص می کند بلکه نشان می دهد که از چه کانالی برای افزایش مشارکت در حال حاضر و آینده استفاده کند.
چنین بینشی، به نوبه خود، می تواند به آنها کمک کند پیام را در جایی که مخاطبان هستند یا در آینده قرار می گیرند ارسال کند.
۴- شخصی سازی
مشتریان امروز در مورد پیام های عمومی بازاریابی که دریافت می کنند تردید دارند.
یک مطالعه نشان داد ۷۴ درصد از مشتریان وقتی محتوای نامرتبط از یک برند میبینند احساس ناامیدی می کنند. بنابراین، برای جذب مشتریان، بازاریابان باید روی شخصی کردن تجربه خود تمرکز کنند.
در تصویر پایین می توانید دیتاهایی که برای شخصی سازی میتوان استفاده کرد را ببینید:
و همچنین بیشترین کانال هایی که برای شخصی سازی استفاده می شود:
در اینجا بررسی می کنیم که با داده چطور این را بدست آوریم
اولا، دیدگاه جامع از مخاطبان هدف را ارائه می دهد. کمک می کند که قلاب های مشتری و نقاط درد مشتری را پیدا کنیم.
چگونه بازاریابی داده محور بر عملکرد کسب و کار تاثیر می گذارد؟
تحقیقات از Forbes نشان می دهد که تمرکز بر روی داده ها نتایج بسیار بزرگی دارد.
در واقع، برخی از مزایای رویکرد مبتنی بر داده ها عبارتند از:
وفاداری بیشتر مشتری
دریافت بیشتر مشتریان جدید
افزایش رضایت مشتری
طبق گفته ZoomInfo، تقریبا ۸۰ درصد از سازمان ها می گویند بازاریابی مبتنی بر داده ها باعث افزایش تبدیل لیدها و جذب مشتری می شود.
مطالعه دیگری از Forbes نشان می دهد که برای ۶۶٪ از رهبران بازاریابی، داده ها باعث افزایش جذب مشتری می شود.
اما همانطور که در ابتدا اشاره شد، برخی از بازاریابان با رویکرد مبتنی بر داده مبارزه می کنند.
و این بزرگترین چالش هایی است که با آن روبرو هستند.
چالش های رایج بازاریابی داده ها
با توجه به Campaign Monitor، حدود ۸۱ درصد بازاریابان در نظر دارند یک استراتژی مبتنی بر داده ها را بسیار پیچیده کنند.
طبق تصویر زیر از بازاریابی داده محور سه هدف رو دنبال می کنیم:
تصمیم گیری
جذب مشتری
یکپارچه سازی دیتا از دیوایس های مختلف
و این ها مواردی است که اجرای آن را به چالش می کشند:
چالش ۱- جمع آوری داده ها
بسیاری از بازاریابان مبتنی بر داده احساس می کنند که ایده جمع آوری اطلاعات مشتریان از بین رفته است.
به احتمال زیاد به اکثریت داده ها در حال حاضر دسترسی خواهید داشت – با این وجود آسان نیست که با این داده های اغلب جدا شده کار کنید.
CRM شما، تجزیه و تحلیل وب سایت، تجارت الکترونیک و ابزار تبلیغاتی، سیستم ERP،انواع پلتفرم های اجتماعی و ابزارهای مختلف دیگر می توانند بینش های مربوط به تعاملات مشتری را ارائه دهند.
کریشنا پریا در پست وبلاگ خود در datasciencecentral.com نکات مهمی را ارائه می کند: شما مقدار زیادی داده دارید، اما با برخی از آنها نمی توانید کار کنید.
برای ایجاد یک تصمیم درست، شما بیشتر به آن نیاز دارید. به خصوص زمانی که منافع گروه هدف به سرعت تغییر می کنند
متأسفانه داشتن تعداد زیادی از منابع داده ای که در اختیار شماست، مشکلات دیگری ایجاد می کند:
چالش شماره ۲- جمع آوری داده ها با هم
برای بهره مندی از آن، داده های شما باید تازه باشند. در صورت امکان، شما باید از اطلاعات در لحظه استفاده کنید. در غیر این صورت، اطلاعات شما باید اغلب به روز شود. روزانه یا حداکثر هفتگی
چالش؟ به طور دستی جمع آوری و به روزرسانی این داده ها یک کار خسته کننده است. به ویژه اگر اطلاعات خود را به صورت دستی وارد نرم افزاری مثل اکسل کنید.
چگونه بر آن غلبه کنیم؟
یک داشبورد بازاریابی ایجاد کنید. تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل بازاریابی و سیستم های تجسم مانند Adverity به شما اجازه می دهد به همه منابع داده خود را در یک مکان متصل کنید.
داشبورد اطلاعات از کانال های بازاریابی مختلفی که ما استفاده می کنیم همگام سازی می شود. و این در لحظه انجام می شود. سپس، اطلاعات را در ترتیبی که مشخص کردیم نمایش می دهد تا کمک کند تمام داده های کمپین را در یک مکان ببینیم.
غلبه بر Data Silos برای تجزیه و تحلیل داده ها
شوکه کننده: فقط ۸٪ از شرکتها اطلاعات خود را در یک مکان ذخیره می کنند – یک انبار داده.
بقیه آن را بین مکان ها، تیم ها، بخش ها توزیع می کنند…
داده های پراکنده باعث می شود ۶۹ درصد از سازمان ها نتوانند یک نمای کلی از مشتری ارائه دهند.
نتیجه – داده های ذخیره شده باعث محدود کردن توانایی یک تیم بازاریابی برای:
درک مخاطبان و
به دست آوردن بینش کامل در مورد عملکرد کمپین
می شود.
.
شگفت انگیز است که تنها ۴۲٪ از بازاریابان می توانند گزارش های اولیه را برای بهبود عملکرد اجرا کنند.
مزایای بازاریابی دادهمحور
هم کسبوکارها و هم مشتریان میتوانند منافع زیادی از اتخاذ یک رویکرد داده محور در بازاریابیشان بدست آورند. وقتی استراتژیها با موفقیت اجرا شوند مزایای زیر بوجود خواهد آمد:
۱.بازاریابی شخصی شده
شرکتها باید پیام درست را به مخاطبان درست در زمان درست منتقل کنند. بازاریابی داده محور برندها را قادر میسازد تا یک کمپین شخصی شده ایجاد کننده که پیام را از طریق درک عمیقترِ پروفایل مشتری منتقل میکند.
۲.شفافسازی صریح
بازاریابان با اطلاعات بیشماری که در پایگاه دادهشان دارند میتوانند دقیقترین و قابل اجراترین اطلاعات مربوط به مشتریان و چشماندازها را مشخص کنند. با یک رویکرد داده محور، تفکیک و گروهبندی مخاطبانی که سعی دارید به آنها دست پیدا کنید بسیار آسانتر خواهد شد.
۳.تجربه چند کانالی
بازاریابان میتوانند دادهها را اهرمسازی کنند تا به شبکههای متعددی دست پیدا کنند و ارتباطات را فراتر از ایمیل گسترش دهند. توزیع تبلیغات دادهمحور در کانالها از طریق کمپینهای بازاریابی خودکار تضمین میکند که پیام شما مطلق و مستقیم است و در زمان و مکان درست به مخاطب میرسد.
۴.تجربه بهبود یافته مشتری
بسیاری از برندهای معروف از بازاریابی داده محور برای ارتقاء تجربیات مشتریانشان استفاده میکنند. آنها اغلب نظرسنجیهای مربوط به رضایت مشتریان را انجام میدهند و بر ارتقاء حیطههای خاصی تأکید دارند.
۵.توسعه بهتر محصول
بازاریابی داده محور نرخ شکست محصول را به طور قابل توجهی کاهش میدهد. شرکتها میتوانند مخاطبان هدف را بهتر درک کنند که این امر منجر به توسعه محصولات مطابق با بازار مورد نظرشان میشود.
۶ روش برای تهیه بهترین استراتژی بازاریابی داده محور
چه استراتژی داده محور را به تازگی شروع کرده باشید، چه به دنبال روشهایی برای تقویت برنامه فعلی خود میگردید، باید بدانید عناصری وجود دارند که در این راه به شما کمک میکنند. جهت شفافسازی بیشتر در ادامه شش روش سودمند برای شروع یا ادامه بهترین استراتژی بازاریابی داده محور برای برندتان ارائه شدهاند.
۱.تعهد به برنامه
صرف نظر از بزرگی یا کوچکی یک سازمان تغییر میتواند دشوار باشد و تشکیل یک برنامه بازاریابی داده محور نیز استثناء نیست. از بالا تا پایین برای موفقیت این استراتژی باید تعهد وجود داشته باشد. شرکتها باید زمان و منابع لازم را صرف کنند. طراحی یک مسیرِ بخوبی تعریف شده بدون سپری کردن زمان کافی به شدت دشوار خواهد بود.
۲.یکپارچهسازی و اتوماسیون
همانطور که در بالا اشاره شد جمعآوری و تحلیل حجم زیادی از دادههایی که مشتریان روزانه تولید میکنند حتی برای قویترین تیمهای بازاریابی نیز میتواند طاقتفرسا باشد. بدون یکپارچهسازی موفقیتآمیز دادهها، بازاریابان فاقد دادههای کافی جهت مرور یکپارچه مشتریان خواهند بود. در بسیاری از مواقع خردهفروشان یک چالش اضافی را میپذیرند و دادههای خام را با رسانه اجتماعی و رفتار خرید مشتریان در موبایل ادغام میکنند. هرچند با استفاده از تکنولوژی و ابزار اتوماسیون بازاریابی جدید بازاریابان میتوانند زمان کمتری را صرف جستجوی دادهها و زمان بیشتری را صرف اصلاح و تشکیل کمپینهای بازاریابی شخصی شده و سطح بالا کنند.
۳.تشکیل بهترین تیم
وقتی نوبت به دادهها میرسد مهارتهای فنی و تخصصیِ لازم باعث میشوند یافتن بهترین استعداد دشوار گردد. تیمها همچنین باید ماهیت میانبخشی و میانرشتهای داشته باشند. این بدان معنا نیست که باید یک عضو تیم IT پیدا کنند که در دسترس باشد و او را با یک نفر از بخش فروش یا بازاریابی همراه کنند تا یک برنامه دادهمحور تهیه کنند. بلکه به این معنا است که باید افرادی را پیدا کنند که دیدگاه تشکیلاتی داشته باشند و از حیطه تخصصشان فراتر بروند. تیمها به دانشمندان داده نیاز دارند، کسانیکه در زمینه تحلیل پیشبینی کننده یا تقویت مخاطب تخصص دارند. آنها همچنین به افرادی در بخش فروش و بازاریابی نیاز دارند که بتوانند چیزهای بیشتری درباره IT یاد بگیرند. این سطح مشارکت برای موفقیت هیئت مدیره الزامی است.
۴.کار در بخشهای مختلف
تشکیل تیمهای میانبخشی یک فرصت جدید است؛ همچنین باید تضمین گردد که دادهها در طول سازمان به اشتراک گذاشته میشوند. داشتن دادههای باکیفیت و یکپارچه برای اجرای موفقیتآمیز بازاریابی داده محور حیاتی است و البته کار آسانی نیست. بخشهای سازمانی مختلف دادهها را به طور کارآمد جمعآوری میکنند اما این دادهها را برای اهداف تجاری استفاده میکنند که با یکدیگر تناقض دارند. بازاریابان باید اطمینان حاصل کنند که اطلاعات در میان بخشها و تیمهای مختلف به اشتراک گذاشته میشود اما این مسئله نیز حائز اهمیت است که اهداف تجاری سطح بالا یکپارچگی داشته باشند.
۵.توجه به کسبوکار برندهای دیگر
درحالیکه توجه به کسبوکار خویش میتواند سرلوحه زندگی روزانه اشخاص باشد اما وقتی نوبت به بازاریابی داده محور میرسد این یک اشتباه بزرگ است. برندها باید حواسشان باشد که رقبا چگونه استراتژیهایشان را پیاده میکنند و سپس باید به دنبال راهکارهایی برای خودشان بگردند یا از اشتباهات رقبا درس بگیرند. بازاریابان همچنین باید از لحاظ جدیدترین برندها و تغییرات در بازاریابی داده محور بروز باشند تا به استراتژی برند خودشان کمک کنند.
۶.اندازهگیری، بهینهسازی و دوباره اندازهگیری
یکی از مزایای اصلی بازاریابی داده محور توانایی اندازهگیری مداوم و دقیق نتایج کمپین بازاریابی است. با طی کردن مسیر فوق برندها از ابزار و چارچوب لازم برای تحلیل دادهها برخوردارند و به سرعت میتوانند تأثیر کمپین را اندازهگیری کنند. بدین ترتیب بازاریابان متوجه میشوند که چه چیزی موثرتر یا کمتر موثر است و میتوانند براساس آن عمل کنند، بهینهسازی کنند و آزمایش انجام دهند. این کار موجب میشود تیمها با ارائه محتوای شخصی شده مخاطبان درستی را مورد هدف قرار دهند. اندازهگیری مداومِ تأثیر نه تنها به برند کمک میکند تا تمرکزش بر اهداف کمپین و کسبوکار را حفظ کند، بلکه به ROI نیز کمک میکند و بر خرید سهام از رهبران سازمانی نیز تأثیر بیشتری میگذارد.
۷ مثال قابلاجرا از بازاریابی داده محور که هماکنون میتوانید اتخاذ کنید
۱.از تگ Linkedln Insight برای یافتن صفات حرفهای بازدیدکنندگان استفاده کنید
آیا شناسایی حرفه افرادی که از وبسایتتان بازدید میکنند سودمند نیست؟ اگر یک شرکت B2B یا SaaS هستید، تگ Linkedln Insight یکی از حیاتیترین ابزار بازاریابی داده محور در وبسایتتان محسوب میشود. علت این است که این تگ میتواند عناوین شغلی، وظایف شغلی، شرکتها، صنعت و اطلاعات بیشتری درباره بازدیدکنندگان وبسایتتان ارائه دهد. این ویژگی در مدیریت کمپین Linkedln در زیر «WEBSITE DEMOGRAPHICS» یافت میشود. این داده میتواند حیطههای تمرکز را ترسیم کند تا بتوانید محتوای قابل اجرایی را تولید کنید و راه حلهایی را برای مخاطبان هدف ارائه دهید.
برای مثال، فرض کنید ۵۵ درصد از بازدیدکنندگان وبسایت شما شغلشان «فروشندگی» باشد. آیا وبسایت شما محتوا و منابع قابل اجرایی را برای فروشندگان عرضه میکند؟ یا حاوی «محتوای کمی» است که هیچ مرحله قابل اجرایی برای فروشندگان ندارد؟ به این موضوع بیشتر فکر کنید.
شاید تعجب کنید که شرکتهای زیادی مقالات بلاگ را فقط برای به اشتراک گذاشتن حداقل سه محتوا در هفته چاپ میکنند. این کار یک محتوای کم کیفیت را ارائه میدهد. از طرف دیگر، برندهایی که در بازاریابی محتوا موفق میشوند درواقع محتواشان را با نیازهای مخاطب هدف انطباق میدهند، حتی اگر به معنای انتشار یک محتوای قابل اجرا و جستجو شده در هفته باشد.
گوگل به وضوح بیان کرد که محتوای کم کیفیت برای میدان دید موتور جستجو بد است. درواقع در اینجا نقل قول مستقیم یکی از نمایندگان گوگل به نام گری ایلیس را ملاحظه میکنید:
«تا جاییکه میتوانید محتوا را خلاصه کنید. صفحات کم کیفیت و فاقد ارزش افزوده نسازید. ارزشش را ندارد چون از یک طرف نمیخواهیم این صفحات را شاخصگذاری کنیم. به نظرمان این یعنی هدر دادن منابع. و از طرف دیگر با این کار به ترافیک باکیفیتی دست پیدا نخواهید کرد. اگر به ترافیک باکیفیت دست پیدا نکنید پس چرا باید منابعتان را برای آن بسوزانید؟»
۲.از گوگل آنالیتیکس و کنسول جستجو برای ارتقاء ترافیک ارگانیک وبسایت استفاده کنید
گوگل آنالیتیکس یک میدان دید اشعه ایکسِ سوپرمنمانند به بازاریابان عرضه میکند که در زمان واقعی نشان میدهد کاربران چگونه با یک وبسایت یا برنامه تعامل برقرار میکنند. این کار به کسبوکارها کمک میکند تا عملکرد بازاریابی، محتوا و محصولاتشان را بهتر ارزیابی کنند.
برای مثال، این تحلیل میتواند «زمان ماندگاری» (زمان a.k.a سپری شده در سایت) یک بازدیدکننده در یک وبسایت را نشان دهد. این یک سیگنال بحرانی است که گوگل در زمان رتبهبندی صفحات در صفحه اول SERPs (صفحات نتیجه موتور جستجو) از آن استفاده میکند.
اگر محتوایی را درمورد موضوعی تهیه کردید که به توضیحات دقیقتری احتیاج دارد، اما میانگین زمان ماندگاری کمتر از یک دقیقه است و نرخ پرش بالای ۸۰ است، آنگاه دادهها نشان میدهد که بازدیدکنندگان این وبسایت را سودمند نمیدانند. بنابراین گوگل این صفحه را در بالای SERP رتبهبندی نمیکند.
این امر به ویژگی زمانی صدق میکند که بازدیدکنندگان بر روی یک وبسایت از نتایج جستجو کلیک میکنند و فورأ کلید «بازگشت» را فشار میدهند و یک نتیجه دیگر را در همان جستار جستجو انتخاب میکنند و مدت بیشتری در وبسایت جدید میمانند. براساس گوگل تجربه اول نشان دهنده رضایت کمتر کاربر است و در نتیجه وبسایت از موقعیت کنونیاش حذف میشود. تجربه دوم نشان دهنده رضایت بیشتر کاربر است و در نتیجه وبسایت به رتبه بالاتری منتقل میشود.
اما چه میشود اگر زمان ماندگاری ۳ دقیقه و بیشتر باشد (خیلی خوب) و نرخ پرش ۲۰ تا ۳۰ باشد (خیلی بد) اما مقاله مورد نظر در صفحه دوم گوگل قرار داشته باشد؟
کاری که «بازاریابی داده محور» انجام میدهد این است که از استراتژیهای بهینهسازی تاریخی برای دستیابی به مقاله در صفحه اول گوگل استفاده میکند. در این مثال یک زمان ماندگاری خوب و نرخ پرش بد نشان میدهد که شرکت شما فرصتهای ارسال ترافیک باارزش به وبسایتش را از دست داده است.
داده مهم بعدی که باید به آن توجه کنید این است که مردم چگونه وبسایتتان را پیدا میکنند.
کنسول جستجوی گوگل را وارد کنید
نمیتوان گوگل را از فهرست شرکتهای بازاریابی داده محور جا انداخت. گوگل به اصطلاح یک گوریل ۸۰۰ پوندی است که از دادههای کاربران برای تمام کارهایشان استفاده میکند.
کنسول جستجوی گوگل (GSC) شما را قادر میسازد تا عبارات جستجو که مردم به واسطه آنها وارد وبسایتتان میشوند را مشاهده کنید.
یافتن عبارات جستجو که مردم از آنها استفاده میکنند تا به وبسایتتان برسند بهترین داده برای تهیه استراتژی بازاریابی محتوای اولیه شرکتتان است.
۳.از SimilarWeb برای مشاهده مقصد بعدی بازدیدکنندگان وبسایتتان استفاده کنید
یک راهکار داده محور دیگر استفاده از SimilarWeb برای هوش تجارت و تحلیل رقابتی است. SimilarWeb یک ابزار هوش بازار است که بینشهایی را برای درک، ردیابی و رشد سهم بازار دیجیتالی به کاربران ارائه میدهد. SimilarWeb بینشهای بازاریابی قابلاجرای زیادی را به بازاریابان عرضه میکند.
با SimilarWeb میتوانید مشاهده کنید که بازدیدکنندگان پس از ترک کردن وبسایتتان فورأ به کجا میروند.
چرا این مسئله مهم است؟
فرض کنید یک بازدیدکننده برروی نتایج جستجوی ارگانیک وبسایتتان کلیک میکند و فقط ۱۵ ثانیه در سایت شما میماند و سپس سایت را ترک میکند – مقصد بعدی او Google.com است. این رفتار کاربر در جامعه موتور جستجو «Pogo-Sticking» نامیده میشود. همانطور که قبلأ گفته شد این کار میتواند به دیده شدن سایت شما در نتایج جستجوی گوگل آسیب برساند.
از یک طرف بخاطر داشته باشید که هدف شماره ۱ گوگل نمایش بهترین نتایج به جستجوکنندگان است. Pogo-Sticking جستجوگری است که به گوگل میگوید «این خیلی ناامیدکننده است گوگل. تو گفتی این چیزی است که به دنبالش میگردم اما این نیست». این یک سیگنال به شدت منفی است که به الگوریتم گوگل فرستاده میشود و وبسایت شما به صفحات عقبترِ نتیجه موتور جستجو فرستاده میشود.
از طرف دیگر یک بازدیدکننده وبسایت شما را ترک میکند و مقصد بعدیاش وبسایت رقیب شما است. این مثال هوش قابل اجرا و بینشهای تجاری زیادی را ارائه میدهد که باعث میشود رقبای جدید و شرکتهای دیگر کشف شوند.
۴.از تگهای بازاریابی برای تهیه فهرستهای هدفگیری مجدد استفاده کنید
از آنجاییکه جمعآوری دادههای کاربر بخش حیاتی از اجرای استراتژی بازاریابی داده محور است، نصب تگهای بازاریابی مجدد یک التزام برای هر وبسایتی است. با بسترهای تبلیغاتی مثل گوگل و فیسبوک بازاریابان میتوانند بوسیله تگهای ردیابی (یا پیکسل برای فیسبوک) فهرستهای هدفگذاری مجدد را تهیه کنند. یک مثال مناسب در اینجا تهیه فهرست مخاطبِ «خریداران» جهت جمعآوری دادههای مشتریان است. این افراد کسانی هستند که با خرید چیزی از وبسایتتان و دستیابی به صفحه شما علاقهشان به کسبوکارتان را نشان دادند.
با این دادهها چه کاری میتوانید بکنید؟
کارهای محدودی از جمله:
- می توانید از بخش از افراد را از کمپینهای تبلیغاتی جلب مشتری حذف کنید. با این کار بودجههای تبلیغاتیتان را برای کسانی که از قبل مشتری شما بودهاند هدر نخواهید داد. این تصمیمات داده محور بدون جمعآوری دادههای درست امکانپذیر نخواهند بود.
- میتوانید از طریق یک کمپین تشویق برای خرید به این مخاطبان یادآوری کنید. مثلأ یک فروشگاه خردهفروشی آنلاین که کفش میفروشد میتواند یک کمپین تبلیغاتی هدفگذاری مجدد به راه بیندازد تا خریداران گذشته را تشویق به خرید کند و آنها را در فهرست بازاریابی مجددِ «خریداران» درج نماید.
- همچنین، اگر محصولات مکمل را به فروش میرسانید میتوانید فهرست مشتریانی که آیتم «X» را خریداری کردند اما آیتم «Y» را خریداری نکردند تهیه کنید. حالا میتوانید تبلیغات را به این بخش ارسال کنید و به آنها نشان دهید که چرا خرید آیتم «Y» به نفعشان است و یک کد تخفیف یا کدهای دیگر نیز برای آنها قائل شوید تا تشویق به خرید شوند.
۵.از گزارشات مربوط به عبارت جستجوی تبلیغات گوگل برای ارتقاء ROAS استفاده کنید
نشان دادن تبلیغات درست به فرد درست در زمان درست بهترین راه برای ارتقاء بازده تبلیغات است. خوشبختانه، گوگل دادههای قابل اجرای زیادی را ارائه میکند که در این کار به شما یاری میرساند. هرچند تعداد کمی از تبلیغکنندگان از این اطلاعات استفاده میکنند.
با گوگل ادوردز متوجه میشوید که عبارت کلیدی که پیشنهاد دادید ضرورتأ همان عبارت جستجویی نیست که کاربران بوسیله آن تبلیغ شما را پیدا کردند.
چرا این مسئله اهمیت دارد؟
مثلأ فرض کنید یک تبلیغکننده کلمه کلیدی «بلیطهای خطوط هوایی برای لاسوگاس» را پیشنهاد میدهد. اما با مشاهده گزارشات مربوط به عبارت جستجو متوجه میشود که بیشتر مردم با تایپ کردن عبارت «بلیطهای خطوط هوایی ارزان به لاسوگاس» در گوگل تبلیغ شما را پیدا کردند. تبلیغ کنندهای که مجهز به این دانش باشد میتواند سرتیتر تبلیغش را پیچ و تاب دهد تا با عبارت جستجوی دقیق جستجوگران (نیت اصلی آنها) مطابقت داشته باشد.
بنابراین، درحالیکه ممکن است سرتیتر قبلی تبلیغاتشان به این صورت خوانده شود:
«بلیطهای خطوط هوایی به وگاس – امروز رزرو و ذخیره کنید»
یک سرتیتر بهتر و مرتبطتر میتواند اینگونه باشد:
«بلیط خطوط هوایی ارزان به وگاس – ۷۰% تخفیف بلیط هواپیما. الان رزر کنید!»
به نظرتان کسی که به دنبال «بلیطهای هواپیمای ارزان به وگاس» است اول برروی کدام نتیجه جستجو کلیک میکند؟ عبارتی که با جستار و نیت جستجوی آنها دقیقأ انطباق داشته باشد.
۶.با استفاده از گزارشات و بازخوردهای بازدیدکنندگان خرید آنلاین را افزایش دهید
واقعأ از دادههای بازدیدکنندگان استفاده کنید. بررسی کنید که چگونه از وبسایت استفاده میکنند یا به صفحه میرسند، بدین ترتیب به سرعت میتوانید موانع اصلی را شناسایی کرده و تجربه مشتریان را ارتقاء بخشید. ابزاری مثل Hotjar، fullstory، mouseflow و Inspectlet میتوانند بازدیدهای بازدیدکنندگان را به طور بینام ضبط کنند تا بعدأ آنها را پخش کرده و استفاده کنید.
یک نمونه کاربردی خوب، وبسایت eCommerce است که به دلیل نرخ بالای رها کردن سبد خرید کالا، نرخ تبدیل پایینی را تجربه میکند.
اولین کاری که باید انجام دهید این است که دادههایی را جمعآوری کنید که نشان دهند بازدیدکنندگان در کدام مرحله سبد خرید کالا را رها کردهاند. با استفاده از گوگل آنالیتیکس میتوانید «صفحات خروج» که بازدیدکنندگان از طریق آنها خارج میشوند را مشاهده کنید. این مسئله در پایین شرح داده شده است:
مرحله بعدی استفاده از ابزاری مثل Hotjar برای یافتن علت رها کردن سبدهای خرید کالا یا صفحات محصولات است. این کار با پخش ویدیویی عملیات کاربران امکانپذیر است.
چه میشود اگر کاربران از صفحات محصولات به بخش نظرات بروند، هیچ چیزی مشاهده نکنند یا نظر مفیدی مشاهده نکنند و سپس صفحه را ترک کنند؟ این امر نشان میدهد که شرکت شما باید نظرات مشتریان بیشتری را جمعآوری کند.
یک مسئله هوشمندانه دیگر این است که دادههای کیفیت از طریق نظرسنجی در زمان «خروج» جمعآوری شوند. یعنی وقتی سایت متوجه میشود که خریدار قصد خروج از سبد خرید کالا یا صفحه محصول را دارد، یک سئوال نظرسنجی بصورت پاپآپ ظاهر شود و نظر آنها را برای بهبود کسبوکار بپرسد.
منبع : emarsys.com emarsys.com stirista.com
یک پاسخ به “بازاریابی داده محور چیست؛ ۷ گام ایجاد استراتژی، مزایا و ۷ نمونه قابل اجرای آن”
دیدگاهتان را بنویسید
بازاریابی مبتنی بر داده چیست ؟
چرا شرکتها از بازاریابی برگرفته از دادهها استفاده میکنند
فواید بازاریابی مبتنی بر داده
افزایش تجارب مشتریان با تحلیل داده ها
چالشهای بازاریابی مبتنی بر داده
بازاریابی داده محور و نقش آن درادغام شرکت ها
بازاریابی داده محور در نقش مشاوران مدیران
مثالهایی از بازاریابی مبتنی بر داده
کاربردهای بازاریابی داده محور
دلیل استراتژیک نیازبه بازاریابی داده محور
اهمیت وچرایی استفادهازبازاریابی داده محور
بازاریابی داده محور با رویکردفعالیت بازاریابی کارآمد
۶ چیز بازاریابی مبتنی بر داده برای استراتژی کسبوکار
تعیین روندهای آینده
۳ روش متداول برایدریافت دادههای شما
صفحه گسترها در تحلیل داده ها
۵ روش برای اجرای بازاریابی/تقویت فعالیت های ایمیلی
چشم انداز مجدد زمانی برای تبلیغ
تجربیات کاربر نهایی استفاده از ابزارهای تجزیه و تحلیل دادهها
مشتریان هدف را با تبلیغات پویا هدف قرار دهید
نقش پیامک ها در بازاریابی داده محور
مزایای بازاریابی برگرفته از داده فراوان
اطلاعات منجر به درک بهتر ROI میشود
مهارتهای لازم برای ایجاد یک سازمان مبتنی بر داده جمعآوری
استفاده از شناخت مشتری برای تصمیم گیری
یافتن بخشهای مشتری جدید
پل شکاف بین بازاریابی و فروش
۱۰ گام مهم برای موفقیت استراتژی بازاریابی برای بازاریابی
چگونه اطلاعات بیشتر در مورد روندهای بازاریابی برگرفته از داده را یاد بگیریم
حفظ پایگاهداده مشترک مشتری
تضمین حفاظت از داده های مشتری
چگونه بهترین استراتژی بازاریابی داده محورداشته باشیم
۶ روش برای ساخت بهترین استراتژی بازاریابی مبتنی بر داده
نیاز به یک استراتژی مبتنی بر داده ها
سه چیز که بازاریابان با استفاده از دادهها انجام میدهند این کار را انجام میدهند ( که دیگران انجام نمی دهند)
اجرای یک استراتژی داده اولین توصیه بازاریابان از داده
شناسایی و غلبه بر موانع بازاریابی برگرفته از داده شرکت کنندگان
بهبود سفرمشتری
دانلود وخرید۲۸۰۰۰ومان
Nice blog. Thanks for sharing with us and please keep posting.Affiliate Marketing Experts