جهت خرید مقاله کلیک کنید

پاورپونیت مدیران نکته سنج و راز موفقیت شرکت های مطرح جهانی

  مدیران نکته سنج و راز موفقیت شرکت های مطرح جهانی

همه ساله در مجلات بررسی کسب و کارها و ارزیابی نماد برندهای موفق نام شرکت های موفق بیشتر به چشم می خوردو خبرنگاران ومصاحبه گران با مدیران وصاحبان کسب و کارها بدنبال رمز موفقیت برندها و کمپانی های موفق هستند.
در بازارکنونی شرکت ها و برندهای موفق ،موفقیت خویش را مرهون مدیران نکته سنجی هستند که فرصت های استراتژیک را به خوبی  درک نموده و از آن به بهترین نحو استفاده نمایند. فرصت از منظر هر تماشاگری معنی ویژه ای دارند و تنها درنگاه مدیران هوشمند حکم طلای خالص را دارند.
مدیران هوشمند در موفقیت شرکت ها نقش کلیدی را ایفاء می نمایند زیرا که علاوه بر هوشمند ،از شجاعت لازم برای اقدام بموقع برخوردارهستند که منجر به اخذ تصمیم های متناسب و به تبع آن توسعه پایدار شرکت ها نیز رقم خواهد خورد.
در این نوشتار و درقالب ۸۵ اسلاید تخصصی به رمز موفقیت شرکت هایی همچون تویوتا-هیوندای-سیسکو-پوما-آدیداس-آمازون-گوگل-اپل و……پرداخته شده است..غفاری

 

راز موفقیت و ماندگاری شرکت ها|رئوس اصول کار تیمی| اصول مالی و اقتصادی

راز موفقیت و ماندگاری شرکت ها
برای نمونه یک هتل ژاپنی را می توان مثال زد که در سال ??? میلادی یعنی ???? سال پیش تاسیس شد و اکنون به دست چهل و ششمین نسل از خانواده مدیریت می شود. اما بسیاری از شرکت های جدید و نسل امروزی همچون «مایکروسافت» حتی تا سال ???? وجود خارجی هم نداشته اند. پس به راستی علل حیات موفق شرکت های بزرگ و کوچک و تراز جهانی چیست؟
نگارنده این مطلب تحقیق بسیار کرد تا بتواند به راز و رمز موفقیت این شرکت ها پی ببرد. آنچه در پی آمده چکیده این یافته هاست که امیدوارم مفید باشد.
?) از مدیری دوراندیش و دارای چشم انداز رفیع برخوردار هستند؛ بدون داشتن چشم انداز رفیع و گسترده نمی توان به قله های موفقیت دست یافت. آنجا مکان عقاب هایی است که با بال های قدرتمند و چشمان تیزبین خود در ارتفاعات بلند پرواز می کنند. بدون داشتن چشم انداز خیلی که زرنگ باشید همچون اردک در آب به دور خود می گردید. برای تدوین چشم انداز از افراد خبره بهره بگیرید و آن را سرلوحه کار خود قرار دهید.

?) کالا یا خدماتی ارائه می دهند که مورد نیاز مردم است؛ ژاپنی ها به کالاها و خدمات غیرضروری و بی مصرف «مودا» می گویند، یعنی فقط مشتریانی بسیار خاص با عادات و علایق عجیب و غریب سراغ آنها می روند. برای نمونه یک شرکت امریکایی یک نوع عینک تولید می کرد که دارای برف پاکن بود. ببینید چند درصد مردم مایل به خرید عینکی با دوبرابر قیمت واقعی هستند که دارای برف پاکن باشد تا در برف و باران شیشه عینک آنان را تمیز کند. البته مفهوم عکس آن بدین معنی نیست که اگر شما کالای مورد نیاز مردم را تولید کردید حتماً موفق می شوید. باید عوامل دیگر موفقیت را هم فراهم کرد.
?) کالا یا خدماتی را ارائه می دهند که نیازهای جامعه فردا را برطرف می کند؛ برای نمونه شرکت مایکروسافت تا سال ???? اصلاً وجود خارجی نداشت اما با ابداع نرم افزارهای جدید و تسهیل کننده رایانه یی، خیلی زود به یک شرکت تراز جهانی تبدیل شد و آقای بیل گیتس بنیانگذار آن دست کم به مدت ?? سال ثروتمندترین مرد جهان بود. در واقع آنچه باعث تولید این همه ثروت شد، «ارزش مغز» بود. به دیگر سخن اینان حتی یک سنجاق قفلی تولید نکردند، هرچه بود از نوع خدمات بود. کندوکاو در جامعه و یافتن نیازها، یکی از راه های حرکت به سوی کارهای بدیع و نوآورانه است.


?) آدم مناسب در جای مناسب؛ چارلز کخ صاحب صنایع نفتی کخ در کتاب «علم موفقیت» می گوید؛ یکی از عوامل کلیدی موفقیت، قرار دادن فرد مناسب در شغل مناسب و مرتبط با اوست. هیچ شرکتی در هیچ کجای این کره خاکی بدون رعایت این بند، هرگز موفق نبوده است، مگر به ثروتی وصل باشد که هیچ ارتباطی به موفقیت شرکت نداشته باشد و همواره از آن ارتزاق کند. فقط با وجود افراد شایسته و باتجربه و آن هم با رشد پلکانی می توان موفق شد. گماردن افراد بی ربط بر مسند امور، نابودکننده امیال همه اعضای یک شرکت است. باید نورچشمی ها را با حقوق کلان در خانه نشاند تا مزاحم کار دیگران نشوند که البته این هم، افراد زحمتکش جامعه را عقده یی می کند. پس راه بهتر همان است که مدیرعامل شرکت ژاپنی «سونی» پیمود؛ وقتی پسرش مهندس شد او را در کنار مهندسان تازه استخدام شده دیگر قرار داد تا کار را از پایه شروع و پلکانی و براساس شایستگی پیشرفت کند.

?) به اصول کار تیمی معتقد هستند و محیط مطلوب کاری ایجاد می کنند؛ وقتی گروهی از افراد مسوولیت مشترکی برای تصمیم هایی دارند که بر همه آنان اثر می گذارد، آنان «تیم» هستند. ارائه توضیحات جامع در خصوص «اصول کار تیمی» از حوصله و منظور اصلی این نوشتار خارج است و مقاله یی مستقل را می طلبد. اما می توان به سرفصل های آن اشاره یی گذرا کرد. علاقه مندان می توانند برای آگاهی از جزئیات کار تیمی با اینجانب تماس حاصل کنند. مورچگان سرآمد اصول کار تیمی هستند. هر مورچه به اندازه توان خود کار می کند و قوی ترها به ضعیف ترها کمک می کنند.
رئوس اصول کار تیمی؛ داشتن هدف مشترک، لیاقت و تعهد، تمرکز و انضباط، ارتباط موثر بین فردی و گروهی، شور و شوق، فرهنگ تصمیم گیری، دریافت بازخورد، وجود توفان فکری و…
?) به کارهای درست پاداش می دهند؛ به هر چیز پاداش دهید تکرار می شود؛ این جمله مهم از «مایکل لوبوف» نویسنده کتاب «مهم ترین اصل مدیریت» است. وی در ابتدای کتاب خود داستان پسربچه یی را نقل می کند که برای دستیابی به پاداش معلم، پاسخی را که مطلوب نظر او بود می دهد و جایزه را می برد. بنابراین برای موفقیت شرکت ها ضروری است از قانون پاداش به موقع برای انجام امور درست پیروی کنید و هرگز کارهای صحیح کارکنان را بی پاسخ نگذارید. البته شرکت های بزرگ باید از قوانین و اصول مربوط پیروی کنند که خود پاداش به ضدارزش تبدیل نشود.
?) به دنبال نوآوری هستند و به گذشته نمی چسبند؛ فناوری و سلایق در حال تغییر است. آنچه امروز مطلوب نظر مردم است فردا جایگاه خود را از دست می دهد، آنچه امروز سلیقه مردم است فردا از مد می افتد. کمی به اطراف خود نگاه کنید تقریباً هیچ کالا یا خدماتی را نمی بینید که به سرعت از رده خارج نشود. هر روز هواپیماهای جدید، خودروهای جدید، تلفن های جدید و کامپیوتر های جدید بازارهای جهان را اشغال می کنند. پس راه چاره برای بقا در بازار کنونی
به روز نگه داشتن تولیدات و خدمات خود است، آن گونه که مشتری را به سوی خود جلب کند.


?) از قوانین و استانداردهای محلی و بین المللی پیروی می کنند؛ شرکت های موفق در چارچوب قوانین محلی و بین المللی کار می کنند. برای نمونه اگر هواپیمایی بسازند که منطبق با قوانین محیط زیست نباشد و موتور آن سر و صدا و آلودگی زیاد تولید کند، نمی توانند در بسیاری از فرودگاه های جهان فرود آیند یا اگر پساب های صنعتی کارخانه آنها تصفیه نشود و محیط زیست را آلوده کند، با خطر تعطیلی مواجه می شوند. اگر از قوانین کار بی اطلاع باشند یا خودشان را به نا آگاهی بزنند چندان دوام نمی آورند. در جهان فعلی اغلب یا بهتر بگوییم تمام محصولات معتبر دنیا، با پیروی از استانداردهای بین المللی تولید و عرضه می شوند و جدی تر آنکه تعدادی از کشورهای اجازه ورود کالاهای زیر استاندارد را به قلمروشان نمی دهند.
?) از اصول مالی و اقتصادی سر درمی آورند و شاخص های مورد نظر را دنبال و پول سازی می کنند؛ کسب درآمد و سود، انگیزه اصلی اغلب شرکت هاست. تقریباً شرکتی وجود ندارد که به دنبال سود نباشد و منظورش از کسب و کار وقت تلف کردن باشد. اما پول درآوردن هم راه و رسم خود را دارد و از قانون خود پیروی می کند. شرکت های زیادی را سراغ داریم که در ابتدا حسابی پول به جیب زده اند ولی خیلی زود ورشکسته شده و از صحنه بازار خارج شده اند. اغلب علت این وضعیت جدی نگرفتن محیط کسب و کار است، پس بهترین پیشنهاد این است که با استخدام افراد برجسته در امور مالی، درک شفافی از فضای کسب و کار پیدا کنند و اجازه دهند مسوولان مالی تحلیل های واقعی را خدمت شان عرضه کنند.


??) از نقاط قوت و ضعف خود آگاه هستند و تهدیدات و فرصت های موجود در جامعه را می شناسند؛ امروز شرکت های تراز جهانی با بررسی جمیع جهات از جمله موارد چهارگانه فوق یعنی شناخت نقاط قوت و ضعف خود و تهدیدات و فرصت های موجود در جامعه، چشم انداز خود را تدوین می کنند و بدون در نظر گرفتن این موارد و در تاریکی گام در راه پرپیچ و خم و شتابان کسب و کار امروزی نمی گذارند، به دیگر سخن زمان ورود سنتی به بازار سپری شده است. باید با همه مسائل یک شرکت با دید علمی برخورد کرد و خوشبختانه برای همه این امور هم متخصصان کاردان بسیار است. کافی است بخشی از وقت و پول شرکت صرف طراحی و بتن ریزی زیرساختی قوی شود تا با یک تندباد همچون خانه چوبی فرو نریزد.

رازهای موفقیت برند های برتر جهان

دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم بیش از حد شلوغ و حتی آشفته می‌باشد. دنیای تجارت نیز از این قاعده مستثنا نیست. مردم افرادی را مشتاقانه می‌پذیرند که به جنگ شرایط موجود می‌روند، افرادی که برند خود را در شلوغی این دنیای خسته کننده پیروز می‌سازند. آن‌ها رهبرانی جدید و فرمی نوین از برندها می‌باشند که مردم را با یکدیگر متحد ساخته و تفاوتی را ایجاد می‌نمایند. در این مقاله در مورد دو مورد از راز های موفقیت برند ، آشنا خواهید شد.

داستان خلقت

داستان شما چیست؟ این سؤالی است که مخاطبین هدف شما می‌پرسند. اینکه داستان خود را چگونه تعریف کنید مهم است. داستان خلقت شما داستان نحوه رسیدن شما به آن چیزی است که هم اکنون هستید، هم در زندگی و هم در خلق تجارت خود. مردم عاشق این هستند که بدانند شروع یک چیز چگونه بوده و چطور اتفاق افتاده است حال از والت دیزنی گرفته که با تواضح می‌گوید “همه چیز از یک موش شروع شد “تا داستان‌های استیو جابز و ساختن کامپیوتر در پارکینگ خانه‌اش.

این داستان‌های خلقت، ما را مجذوب خود می‌کند و درک بهتری از شما و برند شما به ما می‌دهد. هر بار که کسی را برای اولین بار به شما معرفی می‌کنند، آن‌ها می‌پرسند “این شخص چه کسی است؟”و داستان خلقت شما به این سؤال پاسخ می‌گوید.

ری دراموند (Ree Drammond) معروف است به زن پیشگام که نویسنده‌ای بسیار موفق و دارای یک وبلاگ است. پایگاه طرفداران وی کاملاً گسترده است و سرشار از عشق و علاقه. فرق نمی‌کند که دستور غذایی را از کتاب آشپزی خود امتحان کند و یا حریصانه در وبلاگ خود مطلب جدیدی در مورد کودکانش درج نماید، طرفداران وی نمی‌توانند منتظر بمانند که ببینند کار بعدی او چیست. می‌پرسید چرا او را “زن پیشگام ” می‌نامند؟ او در شهر بزرگ شد و با یک گاوچران قدیمی ازدواج کرد و هم اکنون در یک مزرعه زندگی می‌کند و در حال یادگیری درست کردن غذاهای قدیمی دهات است. کتاب ها و وبلاگ او تمامی آن چیزی را در بر می‌گیرند که با خواند آن‌ها گویی در جدیدترین ماجراهای وی غوطه ور می‌شوید. این یک داستان خلقت جذاب است که مردم بدان علاقه‌مند هستند و به آن‌ها در مورد حقیقت وجود وی ایده می‌دهد.

ما همگی در مورد داستان‌های کوکاکولا که توسط یک داروساز خلق شد و خلق تصادفی یادداشت های Post-It شنیده‌ایم. در مورد Michael Dell که از خوابگاه دانشگاه کامپیوترهای خود را به فروش می‌رساند شنیده‌ایم. در مورد Jay-Z تاجر و هنرمند موزیک رپ که در میان پروژه ها بزرگ شد و زندگی خیلی سختی را تا زمان موفقیت ناگهانی‌اش در حرفه موسیقی، تجربه کرد نیز شنیده‌ایم. هر برند موفقیت‌آمیز از داستان خلقت برخوردار است که آن‌ها با ما سهیم می‌شوند.

نیازی نیست که بزرگترین برند جهان را داشته باشید تا داستان خلقت خود را به نمایش بگذارید. خالق TuneVault به نام Tyler Ridings فایل های آنلاین پشتیبان برای کتابخانه iTunes شما ایجاد می‌کند. نکته‌ای که به قدر کفایت از تأثیر برخودار است این است که تایلر کار خود را زمانی شروع کرد که هنوز مشغول تحصیل در کالج بود. ولی داستان خلقت او ناشی از محرومیت و به دنبال آن الهام است.

او همانند هر دانش‌آموز ۱۵ ساله در دبیرستان، دارای کلکسیون نسبتاً عظیم از موزیک در کامپیوتر خود بود و سپس آن اتفاق افتاد. یک روز کلکسیون موزیک او از کار افتاد و او همه آن را از دست داد و بیش از ششصد دلار که به سختی بدست آمده بود ظرف چشم به هم زدنی روانه زباله‌دان شد. پس از اینکه عصبانیت و ناامیدی وی پایان یافت، ایده TuneVault متولد شد. داستان خلقت تایلر به ما امکان می‌دهد که کمی بیشتر راجع به وی بدانیم و همانند مخاطبین وی بفهمیم که او یک فرد عاشق موسیقی است و وظیفه او هم اکنون این است که دوستان عاشق موسیقی خود را در قبال از دست دادن تمامی کلکسیونشان و احساس ناامیدی پس از آن، محافظت نماید.

رازهای موفقیت برند های برتر جهان و رمز موفقیت

 

دوست خوب من James Rayanolds نیز مثال دیگری است از افرادی با داستان جذاب خلفت. او به عنوان عکاس شغل موفقیت‌آمیزی داشت هنگامی که از او خواسته شد که از یک رویداد بازاریابی اینترنتی عکس تهیه نماید. جیمز همزمان با عکس گرفتن در تمامی اطلاعات سخنرانان با ذخیره سازی آن‌ها در کامپیوتر خود سهیم می‌شد. اغلب عکاس ها فقط در محل حاضر می‌شدند، کار خود را انجام می‌دادند و می‌رفتند ولی جیمز اینچنین نبود. جرقه‌ای در درون وی روشن شده بود. بعد از این رویداد، او عکاسی را کنار گذاشت و تجارت مشاوره بازاریابی اینترنتی را آغاز کرد. ظرف کمتر از ۱۲ ماه او تجارتی با فروش شش رقمی ایجاد نمود که در آن به دیگران در مورد بازاریابی اینترنتی کمک می‌کرد.

شروع برند همه کس بدیع و ابتکاری است ولی مطمئناً از مشابهت هایی برخوردارند. فقط به تمامی آن داستان‌های افراد ژنده پوشی که تبدیل به افراد ثروتمند شدند، فکر کنید. ولی کسی غیر از شما زندگی تان را زندگی نکرده است. پس داستان خلقت هیچکس مثل شما نیست. مسیر زندگی شما همانند هیچکس دیگر نبوده است.

سابقه و شخصیت شما، از شما شخصی منحصر به فرد می‌سازد و داستان خلقت شما را نیز بی همانند می‌کند. این داستان را از جهان پنهان نکنید. دیگران را با آن سهیم کنید و مالک آن باشید.

همینطور که داستان خود را تعریف می‌کنید، مردم به دنبال مشابهت آن با کشمکش هایی که خود داشته‌اند خواهند گشت و این رابطه‌شان را با شما مستحکم‌تر خواهد ساخت. مردم بیشتر با چالش ها و کشمکش هایی که بر آن‌ها فائق آمده‌اید، مرتبط می‌گردند تا با آنچه که انجام داده‌اید.

حقیقت اینکه چگونه به این موقعیت رسیده‌اید بازگو کنید. بگذارید دنیا بداند کسب‌وکار شما چگونه و به چه دلیل آغاز گردید. به آن جذابیت ببخشید ولی دروغ نگویید و داستان خود را اغراق آمیز بیان نکنید. ممکن است فکر کنید داستان شما خسته کننده است یا چیز خاصی نیست، ولی مسئله مهم آن چیزی است که مخاطبین شما فکر می‌کنند. بگذارید آن‌ها قضاوت کنند. من عادت داشتم فکر کنم داستان خلقت من خسته کننده است چون از آن نوع داستان‌هایی نبود که در آن “یک بی‌خانه‌مان تبدیل به یک میلیونر می‌شود “و ما بسیار در موردش می‌شنویم. ممکن است داستان شما در عمق احساسات مردم جای نگیرد ولی به این معنی نیست که داستان خوبی نباشد. و

داستان خلقت خود من به وقتی برمی‌گردد که یک نوجوان بودم. همانند هر بچه ۱۶ ساله دیگر عاشق خواندن کتاب در مورد بازاریابی و ایجاد برند بودم. می‌توانید محبوبیت من را نزد خانم ها تصور کنید. دوست دارم که بگویم وقتی که سایر بچه ها آرزوی آتش نشان یا فضانورد شدن در سر می پروراندند، من آرزو داشتم یک مشاور بین‌المللی در مورد ایجاد برند شوم. ولی موضوع این نبود. هر چند خیلی به بازاریابی و ایجاد برند علاقه داشتم، به عنوان یک شغل بر آن‌ها تمرکز نداشتم.

تمرکز من بر نواختن در یک گروه موسیقی راک بود و خوابیدن تا ظهر. بعد از گذشت سریع چند، خود را در یک معاملات املاک یافتم و کوچکترین ذهنیتی نسبت به کاری که انجام می‌دادم نداشتم. معاملات املاک مورد علاقه نبود. یکی از دلایل عمده من برای کار در معاملات املاک این بود که به نظر می‌رسید شغلی باشد که به اندازه احترام برخوردار است. سرانجام اینکه باید کراوات می‌بستیم، پس مطمئناً به چشم یک حرفه‌ای به ما نگاه می‌کردند. ولی شروع اینکار با یک مشکل عمده مواجه بود و آن‌هم اینکه هیچکس نمی‌دانست من که هستم. علیرغم اینکه کارت های ویزیت تجملی خود را نیز همه جا پخش کرده بودم، تلفن زنگ نمی‌خورد. این صنعت رقابت آمیز و پر از مشاورهایی بود که از ۳۰ سال یا بیشتر سابقه برقراری ارتباط اجتماعی برخوردار بودند. من ۲۲ سال داشتم و تمام افرادی که من با آن‌ها ارتباط داشتم تازه از دبیرستان فارغ التحصیل شده بودند و هنوز با والدین خود زندگی می‌کردند.

این درست همان زمانی است که متوجه شدم باید کاری انجام دهم. من تمامی اطلاعات حاصل از سالیان سال مطالعه در مورد بازاریابی و ایجاد برند را بکار گرفتم تا برند خود را ایجاد نمایم. ظرف مدت کوتاهی من یک گروه از مشاورین را داشتم که برای من کار می‌کردند و هر ماهه بیش از ۴۰۰ راهنمایی توسط ما صورت می‌گرفت. در همین زمان من شروع به مشاوره با سایر مشاورین املاک کردم و پس از آن با نخبگان و مالکین شرکت های تجاری و به آن‌ها کمک کردم برند خود را ایجاد نمایند. من دریافته بودم که به چه چیز علاقه دارم و مابقی تاریخی بیش نبود.

یک مثال مهم از اینکه داستان خلقت شما می‌تواند از چه قدرتی برخوردار باشد، جاروبرقی های Dyson هستند. وقتی که مخترع آن‌ها یعنی James Dyson اولین بار جاروبرقی چرخشی خود را معرفی کرد، تمامی آگهی های تلویزیونی به جیمز اختصاص داشت که در مورد داستان خلقت خود تعریف می‌کرد. او عیب جاروبرقی های قدیمی را ذکر نموده و می‌گفت که چه مدت برای ایجاد یک راه حل وقت صرف کرده است. برجستگی این کالا فقط به دلیل خوب بودن محصول نیست بلکه به این دلیل است که دیدیم فردی که پشت این ایده است کیست و این ایده چگونه شکل گرفته است.

مخاطبین شما می‌خواهند بدانند که شما چرا و چگونه به این نقطه رسیده‌اید. همچنین مایل هستند بدانند که آینده شما چیست. از آنجایی که داستان خلاقیت شما، بصیرتی به افراد می‌دهد، ارتباط شما را با مخاطبین مستحکم می‌سازد. از اینکه داستان خلقت خود را با دیگران سهیم شوید، مردد نباشید. ممکن است فکر کنید برای کسی مهم نیست ولی مخاطبین اهمیت بسیاری برای آن قائل هستند. آن را به خاطر خواهند آورد و از همه مهم‌تر اینکه، آن را به دیگران نیز خواهند گفت.

رازهای موفقیت برند های برتر جهان و قانون 20/60/20

قانون ۲۰/۶۰/۲۰

هر چه بیشتر برندتان را رشد می‌دهید و هر چه بیشتر حضورتان و آگاهی‌تان رشد می‌کند، در می‌یابید که مردم در این دو دسته قرار می‌گیرند. من آن را قانون ۲۰ / ۶۰/ ۲۰ می‌نامم، اگر به طور مناسب از این اهرم استفاده گردد یک جامعه عظیم از هواداران تمام عیار، خواهید ساخت.

بیست درصد از افراد، شما و هر کاری که انجام می‌دهید را دوست خواهند داشت. مسئله‌ای نیست مگر اینکه واقعاً چیز وحشتناکی انجام دهید (مانند Tiger Woods).

شصت درصد خنثی خواهند بود، آن‌ها با شما آشنا نبوده و یا در مورد شما هنوز تصمیم نگرفته‌اند؛ می‌توانند با شما باشند و یا ترکتان کنند.

بیست درصد از شما متنفر خواهند بود. مهم نیست چه باشد؛ این افراد با شخصیت شما سازگاری نداشته و به عنوان بچه خوب در آغوش کشیده نشده‌اند. تنفر آن‌ها از چیز های مشهور رشد می‌کند؛ پس به این دلیل هرگز از شما خرید نخواهند کرد نگران این افراد نباشید و در واقع تنفر آن‌ها از شما چیز خوبی است به دلیل اینکه هواداران شما را بر می‌انگیزد.

هر چقدر بیشتر به عنوان یک برند ظاهر شوید خواهید دید که دائماً دیده می‌شوید بعضی از افراد به شما احترام گذاشته و تحسین تان خواهند کرد بعضی افراد به شما حسودی خواهند کرد و برخی آشکارا از شما متنفر خواهند شد. به نظر جالب می‌رسد، این طور نیست؟ چیز خیلی بدی نیست.

افراد متنفر هواداران تمام عیار دیوانه وار شما را برخواهند انگیخت و هواداران شما را متحد خواهند کرد آن‌ها برای شما مبارزه کرده و از شما دفاع خواهند کرد. باورتان نمی‌شود؟ به گروهی از دختران نوجوان بگویید که فیلم Twiligt خیلی بد است و یا به کسانی که آیپاد، آیفون و یا آیپد دارند بگویید که اپل بهترین کسب‌وکار نیست. به شور و شوق و برق چشمانشان نگاه کنید، آن‌ها از چیزی که دوست می‌دارند دفاع می‌کنند.

حامیانتان از شما پشتیبانی کرده و برایتان مبارزه خواهند کرد و رابطه بین شما و مخاطبینی که شما را دوست دارند، محکم‌تر خواهد شد.

اولین چیزی که شما نمی‌خواهید این است که مردم راجع به برندتان بی‌تفاوت باشند

ما این مسائل را در همه این مدت در مورد سیاست مداران نیز می‌بینیم. ممکن است طرفدار رئیس جمهور و ممکن است مخالف وی باشید در هر صورت وقتی کسی به «شخصی مورد حمایت» شما حمله می‌کند، شما دفاع می‌کنید.

دوست من دارن کرفورد چیز یک مقدار منفی در مورد گروه Collective Soul در تویتر نوشت بلافاصله پاسخ‌هایی از هواداران این گروه دریافت کرد که می‌گفتند شما دیوانه‌اید. حتی گروه نیز از حساب خود در تویتر پاسخ داده بود! ۲۰ درصد از کسانی که گروه را دوست داشتند از آن دفاع کردند و به سرعت تعداد زیادی از دوست من انتقاد کردند.

طبیعت انسان است که می‌خواهید دوست داشته شود، اما بدانید که نمی‌توانید همه را راضی نگه دارید، داشتن کسانی که از شما متنفر باشند اجتناب ناپذیر است، هیچ برندی نمی‌تواند جذابیت جهانی داشته باشد باید در مورد این مسئله پوست کلفت شوید و بر کسانی تمرکز کنید که شما را دوست دارند.

همه طرفدار شما نخواهند شد و مشکلی نیست به خاطر اینکه شما به همه کس نیاز ندارید شما به افراد مناسب نیاز دارید افراد زیادی وجود دارند که نیاز به کار کردن با سرنگ ندارند برای همین است که ۶۰ درصد افراد بی طرف خطرناک می‌باشد. شما نمی‌خواهید آن‌ها بی طرف باشند می‌خواهید بدانید دقیقاً موض شان کدام طرف است. بهتر است سریع‌تر تصمیم شان را بگیرند و باید تفاوت افرادی که از شما تنفر دارند با افرادی که بازخورد صادقانه دارند را بدانید و بین کسی که منتقد است با کسی که نمی‌فهمد تفاوت وجود دارد.

بازخورد واقعی پر از تنفر و اهانت نیست. انتقاد واقعی صادقانه است. این یک عقیده اشخاص است و خود را محق می‌دانند. شکرگزار باشید که آن را بیان می‌کنند و شما می‌دانید که چه قسمتی را باید اصلاح کنید. افرادی که هرگز چیزی نمی‌گویند شما را بسیار نگران می‌کنند آن‌ها علاقه‌ای به شما ندارند و شما نمی‌دانید چرا.

۱۰۰ درصد صادقانه بودن با شما در زمانی که کسی شما یا کارتان را دوست ندارد احساس خوبی ایجاد نمی‌کند. اولین پاسخ من به کسانی که از من انتقاد می‌کنند تشکر و شادی زیاد بخاطر صداقتشان نیست. اولین عکس‌العمل من به آن‌ها گفتن این است که شما احمق و زشت هستید و کسی شما را دوست ندارد. اگر چه بازخورد صادقانه می‌تواند خیلی صدمه زننده باشد، ولی چیزی است که باید پذیرفت. بازخورد واقعی مخاطبین مشتریانتان باید بسیار جدی گرفته شود. انتقاد سازنده چیزی است که باید با آغوش باز پذیرایش باشید و از آن فرار نکنید.

در مقابل، متنفرین ارزش مصرف انرژی را ندارند، زمانتان را در تلاش برای پیروز شدن بر آن‌ها تلف نکنید چون نخواهید توانست. انرژی خود را برای مراقبت عالی از حامیان و طرفدارانتان متمرکز کنید.

وقتی برندتان چیزی را ارائه می‌کند، قطعاً کسانی، هستند که از شما متنفر باشند

اسطوره بازاریابی، دن کندی می‌گوید اگر در هر روز حوصله یک نفر را سر نمی‌برید پس شما سخت تلاش نمی‌کنید. نگذارید تعدادی معدود، شما را از به اشتراک‌گذاری پیام هایتان و کمک به دیگران بازدارند. بر آن تعدادی که از شما قدردانی می‌کنند تمرکز کنید و هر کاری که انجام می‌دهید را ارزش‌گذاری کنید.

در واقع، متنفرین را دور بزنید، هر چیزی را که دارید در اختیار ۲۰ درصد از مردمی از مردمی قرار دهید که ارزش کارهایی که انجام داده‌اید را دریافت می‌کنند. ۲۰ درصد از مردمی که به کمک شما نیاز دارند کسانی هستند که شدیداً به شما علاقه‌مندند و کسانی هستند که پول خرج می‌کنند. و ۲۰ درصد دیگر یک ده سنتی هم برای شما درآمد ندارند.

تنفر مردم را با پاسخگویی به آنان بیشتر نکنید. دوباره، به انتقاد های اصیل یا شکایات مشتریان پاسخ دهید اما اجازه دهید متنفرین تنفر داشته باشند. بهر حال زندگی کوتاه است. چرا باید وقت خود را با اراذل و اوباش تلف کنید؟

بدون توجه به اینکه چه چیزی درباره برند شما می‌گویند می‌توانید داستان خودتان را تائید کرده و اجازه دهید هر کسی تصمیم خود را بگیرد.

متنفرین علت ترس برندها از رسانه های اجتماعی می‌باشند به این دلیل که فکر می‌کنند کنترل پیام های آن‌ها را ندارند. خبر جدید: شما هرگز کنترل نداشتید. مردم همیشه درباره شما حرف می‌زنند، فقط قبل از رسانه های اجتماعی شما باید در کنار آن‌ها ایستاده تا آن را بشنوید.

افراد منفی ارزش توجه کردن تان را ندارند. شما را از بازی بیرون کرده و پایین تان می‌آورند. با دانستن اینکه متنفرین هرگز مشتریان شما نخواهند شد، احساس راحتی کنید که شما حامی و طرفدارانی دارید. هر چیزی که دارید را به آن‌ها ارائه کنید و بگذارید متنفرین متنفر باشند.

راز موفقیت برندهای معروف چیست؟ دلایل موفقیت برند

برند آدیداس چطور موفق شد؟

راز موفقیت برندهای معروف چیست؟ به نظر شما دلایل موفقیت برند چیست؟،مراحل ساخت برند چگونه است؟،  آدیداس برند تولید کننده محصولات ورزشی است که همه می شناسیم ریبوک هم زیر مجموعه این برند است،ماموریت این شرکت این است که بهترین شرکت ورزشی دنیا باشد.آدیداس با خلاقیت و نوآوری روی برند خود کار می کند و محصولات را جامعه هدف خود تولید می کند. در این مقاله می خواهیم راز موفقیت برندهای معروف مثل آمازون، اسنیکرز، زارا، استارباکس، تویوتا، سامسونگ و آدیداس را برای شما بگوییم.

 

ساخت برند تجاری

راز موفقیت برندهای معروف چیست؟ دلایل موفقیت برند چیست؟

چگونه آدیداس جهانی شد؟

مراحل ساخت برند آدیداس، دلایل موفقیت برند آدیداس؟

 

۱- خلاقیت و نوآوری برای به دست آوردن سهم بازار

شرکت آدیداس در طراحی و تولید خود خلاقیت به خرج می دهد و توانسته برای سلایق مختلف محصول تولید کند و  گروه های زیادی از مشتریان را به خود جذب کرده و سهم بازار وسیعی را به دست آورده است.

۲- نیازسنجی دقیق

شرکت آدیداس با استفاده از تیم تحقیق و توسعه، نیازهای مشتریان را شناسایی می کند و متناسب با نیاز آنها محصولات را تولید می کند.

۳- بالا بردن سرعت و بکارگیری خلاقیت

  • افزایش دردسترس بودن محصول: این موضوع سبب می‌شود که مشتریان آدیداس در هر زمان و مکان به محصولات این شرکت دسترسی داشته باشند.
  • کاهش خطر اتمام محصول: با افزایش سرعت ارسال محصولات به فروشگاه‌ها، خطر پایان یافتن ناگهانی محصولات کاهش می‌یابد.
  • ایجاد سود بیشتر و خالص: تأمین نیازهای مشتریان در کوتاه‌ترین زمان ممکن، به فروش و سود بیشتر منتهی می‌شود.
  • افزایش تخفیف‌ها: با افزایش میزان فروش می‌توان قیمت کالا را کاهش داد.
  • هرگز موجودی انبار به پایان نرسد: محصولات آدیداس باید همیشه دردسترس مشتریان باشد.
  • آمادگی برای نیازهای احتمالی: آدیداس با بررسی دقیق آمار فروش در ابتدای هر فصل، درباره سفارش‌های احتمالی فصل بعد پیش‌بینی می‌کند. پیش‌بینی نیازهای مشتری اهمیت بسیاری دارد.
  • خلاقیت در هر فصل: آدیداس سعی می‌کند با بررسی روند بازار و محصول سایر شرکت‌ها، طراحی‌های خلاقانه و غیرمنتظره انجام دهد.

آدیداس چه آینده ای برای خود متصور شده است؟

راز موفقیت آدیداس:

  1. گسترش: آدیداس قصد دارد حضور خود را در بازارهایی که حرف اول را در آن‌ها می‌زند بازهم افزایش دهد. کشورهایی مثل ژاپن، کره جنوبی و روسیه در این دسته قرار می گیرند.
  2. رهبری: آدیداس مصمم است در کشورهایی که حضور پررنگی دارد اما هنوز نتوانسته است حرف اول را بزند؛ رهبری بازار را به دست بیاورد و به برند نخست در بازارهای اروپای غربی، چین و بازارهای نوظهور تبدیل شود.
  3. رشد: آدیداس به‌دنبال افزایش فرصت‌های رشد و تصاحب سهم بیشتری از بازارهای فروش در آمریکای شمالی، آمریکای لاتین، جنوب شرق آسیا و اقیانوسیه است.

 

مشاور تبلیغات و برندینگ

راز موفقیت شکلات اسنیکرز

شکلات Snickers سالانه به‌تنهایی ۲ میلیارد دلار برای شرکت مارس درآمد دارد. روزانه بیشتر از ۱۵ میلیون شکلات Snickers در دنیا تولید می‌شود که برای تولید آنها حدود ۱۰۰ تن بادام‌زمینی مصرف می‌شود. داستان شکلات Snickers یک داستان موفقیت روزبه‌روز در صنعت شکلات است. اسنیکرز شامل مغز بادامی و رویه کارامل و بادام‌زمینی با شکلات با طعم شیر است. شکلات اسنیکرز یکی از محبوب‌ترین شکلات‌های مغز‌دار در جهان است. تبلیغات مارس به‌گونه‌ای است که حس تازه شدن و با انرژی شدن به شما می‌دهد.

این شرکت همیشه روی مقوی بودن محصولاتش تاکید می‌کند و روی محصولاتش عنوان می‌کند که هر اسنیکرز حدود ۲۵۰ واحد کالری دارد و با وجود این مقدار ۱۰۰ درصد گرسنگی را رفع می‌کند و بهتر است در خوردن آن زیاده‌روی نکنید. اکثر تبلیغات این شرکت خلاقانه است و اسنیکرز بودجه فراوانی را صرف طراحی رویدادهای تبلیغاتی می‌کند.

 

راز موفقیت برند اسنیکرز را می توان در چند جمله خلاصه کرد

دلایل موفقیت برند اسنیکرز:

۱- حفظ  و پایداری کیفیت

۲- تلاش برای برندسازی

۳- تبلیغات خلاقانه

۴- تبلیغات خلاقانه و موثر

۵- تولید محصولات رژیمی با کالری محدود

 

ساخت برند تویوتا

راز موفقیت تویوتا چیست؟ اهداف شرکت تویوتا چیست؟

نخستین خودروی تویوتا در سال ۱۹۳۵ به بازار عرضه شد،تویوتا به عنوان بزرگترین تولید کننده خودروی جهان و شناخته شده ترین شرکت ژاپنی همواره مورد تحسین مدیران جهان بوده است.در ابتدا نام این برند تویودا بوده و این نام  از نام بنیان گذار شرکت، آقای ساکیشی تویودا گرفته شده است، در این مقاله می خواهیم درباره نقش برندسازی و برندینگ، سیستم سازی و مدیریت فرآیند و موفقیت شرکت تویوتا با شما صحبت کنیم.

 

دلایل موفقیت برند تویوتا چیست؟

۱- رعایت اصل کایزن و بهبود مداوم

ساکیشی تویودا معتقد بود هیچ فرایندی را نمی توان کامل نامید و همواره جایی برای بهبود وجود دارد. او می گفت حتی اگر کامل بودن دور از دسترس باشد باز هم حرکت کردن به سمت آن باعث ایجاد بهبود می شود. تلاش برای بهبود مستمر در اندیشه های تولیدی در دهه ۸۰ میلادی جای خود را باز کرد و با نام کایزن شناخته شد.

۲- حفظ کیفیت با بهیود مداوم

تویوتا هر روز یک اقدام کوچک در خط تولید انجام می دهد تا فرآیند تولید را بهینه کند و کیفیت محصولات خود را بالا ببرد،در تویوتا به صورت سیستمی به فرآیندها نگاه می شود ، تویوتوتا با استفاده از تکنیک های سیستم سازی، فرآیندهای خود را به روزسانی می کند و جلوی اتلاف ها را می گیرد.

۳- تولید به هنگام (Just In Time)

JIT با پیش گیری از تولید اضافه بر نیاز از هدر رفت منابع جلوگیری می کند.در سیستم JIT هدف این است قطعه زمانی تولید شود که به آن نیاز است و قطعه انبار نمی شود. مفهوم JIT می پرسد که از هر قطعه چه تعداد نیاز است؟ چه زمانی نیاز است و کجا به آن نیاز داریم؟ با عمل به تولید در لحظه می توان میزان موجودی انبار و هزینه های آن را کاهش داد، لازم به ذکر است از این روش نمی توان در هر صنعتی استفاده کرد، این روش برای صنایعی که هزینه انبارش آنها بالا ست مناسب است.

۴- استفاده از ابزار کانبان

در شرکت تویوتا اصول سیستم سازی به خوبی پیاده سازی و اجرا شده است.با استفاده از کانبان یا کارت نیاز، نیاز هر واحد تولیدی را به اطلاع واحد قبلی می رساند. در این روش وقتی یک ایستگاه کاری در خط تولید به قطعه ای نیاز دارد، نیاز خود را روی کارت می نویسد و به ایستگاه قبلی می دهد. به همین ترتیب میزان تولید بر اساس نیاز ایستگاه بعدی تعیین می شود.

۵- آموزش به کارکنان

در تویوتا به فرهنگ سازمانی و آموزش پرسنل توجه ویژه ای می شود در این شرکت کارمندان ،در گروه هایی براساس بخش کاری، سال ورود و تخصص تقسیم بندی می شوند و همواره بر اشتراک تجارب میان کارمندان تاکید می شود. بدین ترتیب دانش و مهارت کارکنان ارتقا می یابد.

۶- فرهنگ مشتری مداری

احترام به سلایق و آیین مشتریان در کشورهای دیگر، از جمله خصایص فرهنگ ژاپنی است که در تویوتا نهادینه شده است.

۷- مدیران فروتن و متواضع

در تویوتا هر کدام از مدیران خود را بخشی از یک کل می دانند و کار تیمی بر شهرت فردی مقدم است.

 

 

راز موفقیت برند زارا

ساخت برند

راز موفقیت برندهای معروف همچون زارا چیست؟

در سال ۱۹۷۵ اولین فروشگاه زارا توسط آمانسیو ارتژا (Amancio Ortega ) در یک خیابان مرکزی در جنوب شهر کرونا در اسپانیا احداث شد. پس از موفقیتی که در فروش اولین مغازه مشاهده شد ارتژا شروع به احداث مغازه‌های جدید در سراسر اسپانیا کرد و در سال ۱۹۸۰ شروع به گسترش این برند در حیطه بین‌المللی کرد اما راز موفقیت برند زارا چیست؟

 

راز موفقیت برند زارا (دلایل موفقیت برند زارا)

۱- سرعت فوق العاده بالا در ارائه مدل های جدید

فرآیند تصمیم گیری و تولید یک مدل جدید در زارا تنها یک ماه طول می کشد اما این فرآیند برای رقبا حداقل ۴ ماه زمان می برد.

برند زارا چگونه فرآیند تصمیم گیری و تهیه و توزیع را ۱ ماهه انجام می دهد؟

  1. استفاده از نظرات مشتریان و مردم (روزانه سیلی از ایمیل و تلفن از نظرت مشتریان سرازیر می شود)،گروه تحقیقاتی در دانشگاه ها و خیابان ها همگی کمک می کنند که بتوان ذائقه مشتریان را حدس زد.
  2. گفتگوی تیم طراحی و تیم تولید ،نوع ارچه و مبلغ هزینه تخمین زده می شود
  3. برش و دوخت پارچه ها در کمترین زمان ممکن،۱۱۰۰۰ خیاط که در این ۳۵۰ کارگاه کار می‌کنند این خیاطان حقوق زیادی دریافت نمی کنند و به این شغل به عنوان شغل دوم نگاه می کنند.
  4. توزیع سریع و مکانیزه در عرض ۴۸ ساعت انجام می شود.

۲- ایجاد ولع در مشتریان با تولید محدود

در طی یک هفته دو بار مدهای زارا تغییر می کنند، تعداد تولید شده ی هر محصول محدود است و باعث می شود مشتری ولع بیشتری برای خرید پیدا کند.

۳- تنوع در طرح

تعداد کمتر، تنوع بیشتر از سیاست های این برند است.در سال ۱۲۰۰۰ طرح توسط زارا ارائه می شود.

۴- کیفیت بالا

کیفیت بالای پارچه و دوخت ،تجهیزات پیشرفته برش رضایت مشتریان را به خود جلب می کند،زارا مقدار زیادی پارچه را از خاور دور به صورت سالیانه و بدون رنگ خریداری می کند و بسته به نیاز در فصول مختلف رنگرزی را انجام می دهد.

۵- کاهش هزینه ها ی ثابت

کارگاه‌های دوزندگی که محصولات زارا در آن تولید می‌شوند، تحت تملک این شرکت قرار ندارند و در شهر گالیسیا و همچنین شمال پرتغال قرار دارند. خیاطانی که در آنها کار می‌کنند، دختران جوان و زنانی هستند که کارگر غیر رسمی‌ به شمار می‌آیند و به این شغل به عنوان شغل دوم نگاه می‌کنند.از آن گذشته زارا هزینه ای بابت تبلیغات خود انجام نمی دهد و سیاست او چنین است که مغازه های خود را در مکان هایی که رفت و آمد در آنها زیاد است احداث می کند، این گونه همیشه در معرض عموم است.

 

ساخت برند

رمز موفقیت سامسونگ چیست؟

دلایل موفقیت شرکت های بزرگ مثل سامسونگ چیست؟

سامسونگ در سال ۱۹۳۸ توسط لی بیونگ-چول به عنوان یک شرکت تجارتی پایه‌گذاری شد. در طول سه دهه بعد از پایه‌گذاری، این شرکت در زمینه‌های مختلفی فعالیت کرد که از جمله آن می‌توان به فرآوری غذایی، منسوجات، بیمه و خرده فروشی اشاره کرد.سامسونگ در دهه ۱۹۶۰ وارد صنعت کالای الکترونیک شد.سامسونگ یک شرکت خوشه‌ای چندملیتی در کره جنوبی است.

ترجمه نام این شرکت به معنای «سه ستاره» است. نام این شرکت در واقع نمادی از بلندپروازی و رویاهایی فراتر از زندگی عادی بشری است.دفتر مرکزی سامسونگ در شهرک سامسونگ در سئول قرار دارد. شرکت سامسونگ، تعداد زیادی شرکت زیرمجموعه دارد که همگی تحت عنوان سامسونگ فعالیت می‌کنند.این مجموعه، بزرگترین شرکت خوشه‌ای در کره جنوبی است.

 

تکنیک های موفقیت سامسونگ

۱- حفظ کیفیت

از سال ۱۹۹۳ تا کنون که سامسونگ در صنعت کالای دیجیتال فعالیت می کند همواره کیفیت محصولات خود را حفظ کرده

۲- سامسونگ بیش از ۴۸۹ هزار کارمند دارد

سامسونگ شرکتی فراتر از یک تولیدکننده موبایل و لوازم الکترونیکی است. گروه سامسونگ مجموعه‌ای از ۵۹ شرکت فهرست نشده و ۱۹ شرکت فهرست شده است و در بورس کره جنوبی سهام آنها عرضه می‌شود.در این شرکت، بیش از ۴۸۹ هزار نفر در بیش از ۸۰ کشور مختلف دنیا از جمله کره جنوبی، کار می‌کنند. این شرکت دوره های تخصصی برای کارمندان خود برگزار می کند.

۳- استراتژی توسعه محصولات جدید

سامسونگ، شروع کار خود را در عرصه کالای دیجیتال با تولید تلوزیون سیاه و سفید شروع کرد،در حالی که اولین تلوزیون ساخت سامسونگ، بسیار موفق بود و فروش خوبی داشت، تلفن او با استقبال مواجه نشد و فروش بسیار بدی در بازار داشت.سامسونگ استراتژی تولید محصولات جدید را در پیش گرفت تا محصولاتی که مخاطبین از آنها رضایت نداشتند را شناسایی کند.اولین گوشی در قالب ساعت مچی را سامسونگ ساخت.

۴- فرهنگ سازمانی و لوگو

برند سامسونگ و لوگوی طراحی شده برای این مجموعه از شناخته‌شده‌ترین برندهایی است که در جهان فعالیت دارد. حتی کد رنگ لوگو سامسونگ نیز به نوعی نشان از این مجموعه دارد. شما اگر سر درب فروشگاهی رنگ آبی مشابه سامسونگ یا با همان کد رنگ را ببینید، ناخودآگاه به یاد سامسونگ می‌افتید،این یعنی فرهنگ سازمانی.

 

شما می توانید محصول خود را به یک برند تبدیل کنید و فروش آن را چند برابر کنید، جهت مشاوره و یا شرکت در دوره برندسازی کلمه برندسازی را به ۰۹۱۷۰۸۰۸۰۸۸ پیامک کنید.

راز موفقیت شرکت آمازون

ساخت برند

راز موفقیت شرکت آمازون

دلایل موفقیت برند آمازون چیست؟

جف بیزوس مدیرعامل شرکت آمازون بزرگترین شرکت خرده فروشی آنلاین را راه اندازی کرد و اکنون در ردیف ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد
آمازون فعالیت خود را در سال ۱۹۹۵ با کتاب فروشی آنلاین شروع کرد و در همان ماه اول موفق شد به ۴۰ کشور دنیا کتاب بفروشد.در این مقاله راز موفقیت شرکت آمازون را بررسی خواهیم کرد.

 

راز موفقیت شرکت آمازون

۱- از شروع کار نترسید و ریسک پذیر باشید

جف بیزوس معتقد است حتما نباید در یک کار خبره شویم و بعد شروع کنیم، اصل مهم و اساسی شروع کردن است، صبر در خبره شدن موجب فلج تحلیلی (تحلیل بیش‌از‌حد شرایط، بدون تصمیم‌گیری) و سکون می‌شود.

بزوس در مراحل مختلف پیشرفت آمازون نیز بارها کارمندانش را به ریسک‌پذیری تشویق کرد و در پی این اقدام، گاهی شاهد نتایج مثبت و موفقیت‌های چشم‌گیری بود (مثلا ایجاد قابلیت خرید کردن فقط با یک کلیک) و گاهی نیز نتایج منفی و شکست کامل (مثلا راه‌اندازی حراجی آمازون که نتوانست با حراجی ‌ebay رقابت کند) را تجربه کرد، اما بزوس اهمیتی به این قبیل اشتباهات اتفاقی نمی‌دهد

۲- کاری را انجام دهید که در آینده حسرت انجام ندادنش را نداشته باشید

بزوس با چالشی‌ترین تصمیم زندگی خود مواجه شد؛ آیا باید شغل پُردرآمدش را به‌عنوان معاون ارشد شرکت سرمایه‌گذاری D. E. Shaw رها می‌کرد تا یک کتاب‌فروشی آنلاین راه بیندازد یا باید در شغل فعلی خود باقی می‌ماند؟

بزوس از شغلش استعفا داد و به سیاتل نقل مکان کرد، دامنه‌ی Amazon.com را خرید و کاری را انجام داد که در سال های بعد حسرت آن را نداشته باشد.

۳- انتظار سود دهی در کوتاه مدت نداشته باشید و به فکر رشد در بلند مدت باشید

آمازون شش سال پس از راه‌اندازی به سوددهی رسید.

۴- بازاریابی دهان به دهان

اگر کیفیت محصولات و خدمات شما بالا باشد، خود به خود توسط خریدارانش به سایرین پیشنهاد می شود این موثرترین و ارزان ترین روش بازاریابی است.

۵- همیشه به دنبال رضایت مشتری باشید

رضایت مشتری بر هر چیز دیگری ارجعیت دارد ،اصول مشتری مداری را بیاموزید و پیاده سازی کنید، آمازون بر پایه مشتری مداری کار می کند و این یکی از اصول مهم در بازاریابی و فروش است.

۶- به دنبال راه هایی باشید که خرید را به نفع مشتریان تمام کنید

درست است که به‌آسانی می‌توانید قیمت‌ها را بیشتر کنید و درنتیجه درآمدتان را افزایش بدهید، اما چنین اقدامی‌ می‌تواند به نارضایتی مشتریان‌تان منجر شود و در درازمدت به کاهش درآمد بینجامد.

۷- نوآوری به خرج دهید

آمازون کار خود را با فروش کتاب شروع کرد اما اکنون شما هر کالایی را می توانید در سایت آمازون خریداری کنید، به گفته بزوس از سکون بترسید و دنبال نوآوری باشید.

۸- رقبا را تحلیل کنید

سعی کنید همیشه رقبا را بررسی و تحلیل کنید، نقاط قوت و ضعف آنها را بشناسید و سعی کنید در کار خود ضعف های کمتری نسبت به آنها داشته باشید.

۹- نیازهای اصلی مشتریان را پیدا کنید

اگر میخواهید فروش و بازاریابی برای شما راحت شود باید نیازهای اصلی مشتریان را بشناسید و متناسب با آن محصولات خود را تولید و عرضه کنید.

۱۰- در استخدام کارمندان وسواس به خرج دهید

به دنبال تطبیق شغل و شاغل باشید ، کارمندانی را استخدام کنید که برای کار شما ساخته شده باشند.

 

راز موفقیت استارباکس

دلایل موفقیت برند استارباکس

به نظر شما دلایل موفقیت برند استارباکس  چیست؟

امروزه برند استارباکس رهبر جهانی کسب و کارهایی شده است که در زمینه قهوه و کافی شاپ فعالیت می کنند،برند استارباکس ۲۱۳۶۶ شعبه دارد و در بیش از ۶۰ کشور فعالیت می کند و هوارد شولتز مدیر عامل این شرکت را به یکی از افراد شناخته شده جهان تبدیل کرده است. در این مقاله درباره راز موفقیت برند استارباکس و تکنیک های برندسازی این مجموعه برای شما خواهیم گفت.

 

راز موفقیت برند استارباکس (دلایل موفقیت برند استارباکس)

۱) آغاز با مقیاسی کوچک و رشد و توسعه تدریجی

استارباکس در سال ۱۹۷۱ در سیاتل تاسیس شد و در ابتدا تنها دانه‌های قهوه به فروش می‌رساند. هوارد شولتز برند استارباکس را در حالی در سال ۱۹۸۷ خریداری کرد که تنها ۶ فروشگاه داشت. پس از خرید شرکت استارباکس توسط هوارد شولتز نزدیک به سه دهه طول کشید تا این کسب و کار به جایگاه فعلی خود به عنوان بزرگترین شرکت فعال در این زمینه تبدیل شود.

۲) رهبری استراتژیک

ارائه خدمات به مشتریان در محیطی کاملا دوستانه سبب پیشبرد استراتژی بازاریابی یک به یک این برند شده است. از سوی دیگر نیز امکان سفارشی‌سازی و آگاه سازی مصرف کننده تاثیر به سزایی در جذب مشتری وفادار برای برند استارباکس داشته است.

۳) مشتری مداری

استارباکس برای وفادارسازی مشتریان خود سه سیاست کلی را در پیش گرفت:

  • در صورتی که مشتری از محصول یا خدمات ارائه شده راضی نباشد. محصول دیگری به انتخاب خود مشتری در اختیار او قرار می‌گیرد. تا مشتری کاملا راضی باشد.
  • کد تخفیف برای مراجعه بعدی مشتریان در نظر گرفته می‌شود.
  • جایزه و تخفیف فوق‌العاده‌ای برای مشتریان وفادار در نظر گرفته می‌شود.

۴) حمایت از کارکنان

جالب است بدانید که تمام کارمندان، سرپرستان و مدیران برند استارباکس به عنوان شرکای این برند شناخته می‌شوند. به عبارت بهتر هر یک از این افراد فراتر از کارکنان بوده و به عنوان سهامدارن برند استارباکس شناخته می‌شوند. در نظر گرفتن سهام، بیمه‌های درمانی و کارگاههای آموزشی از جمله خدماتی است که در اختیار کارکنان این برند قرار می‌گیرد. از سوی دیگر نیز به منظور بهبود موقعیت شغلی و کاهش استرس محیط کار سالی یک بار جلسات طوفان فکری با حضور تمام کارکنان این برند برگزار می‌شود.

۵)فراهم کردن محیطی دوستانه

استارباکس اهمیت ویژه ای به مشتریان خود می دهد، به نحوی که مشتریان استارباکس تبدیل به مشتریان وفادار می شوند.

ایجاد محیط گرمی و صمیمی و دوستانه و تنوع محصولات بسته به ذائقه مشتریان از رموز موفقیت استارباکس است.

۶) ارائه آموزش‌های استاندارد

ارائه آموزش های لازم به صورت تئوری و عملی به کارکنان جدیدالورود یکی از رموز موفقیت برند استارباکس محسوب می شود.

۷) نوآوری و مشارکت

همان طور که گفتیم استارباکس جلسات طوفان فکری را برگزار می کند و از نظرات کارمندان خود در جهت بهبود، استفاده می کند.

استارباکس همیشه سعی می کند خدمات جدیدی به مشتریان خود ارائه کند.

۸) استفاده از ابزارهای متنوع بازاریابی

مهم ترین رمز موفقیت استارباکس در زمینه جذب مشتری،مشتری مداری و استفاده از ابزارهای متنوع بازاریابی است.

دانلود وخرید۱۵۰۰۰تومان

 

جهت خرید مقاله کلیک کنید

آخرین مطالب

درباره ما

سایت پژوهش کارا در راستای ارائه خدمات علمی و مشاوره ای و با رویکرد مشارکت جویانه ایجاد شده است و هدف آن خدمات متناسب با نیاز سروران گرامی اعم از ؛ دانشجویان ، استادان راهنما ، فعالان کسب و کارهای بزرگ ،متوسط و کوچک می باشد.

آمار

ارتباط با ما

آدرس : تبریز – شهرک شهید یاغچیان

تلفن : 09144067323 – 09142183819

ایمیل : gaffarim3@yahoo.com

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

۷ روز هفته، ۲۴ ساعته پاسخگوی شما هستیم.
جهت خرید مقاله کلیک کنید